- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 140341 - 104/4
- وزن: 0.80kg
- UPC: 120
با غزاله تا ناکجا
نویسنده: غزاله علیزاده
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 576
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
مجموعه داستانهای کوتاه غزاله علیزاده و تعدادی پیوست
..مرد هر بار که احساس میکند به خوشبختی نزدیک شده، در پرتگاهی از ناامیدی و نامرادی فرو میافتد و با چه تلاش توان فرسایی بار دیگر دلگرمی تازه ای برای خود مییابد. در اداره همکاری مییابد به نام توسلی گاهی با او دردلی می کند. شبی برای مهدی از ماجراهای گذشتهاش میگوید. شگفتا! این مرد دون پایه و سست اراده الکلی همان بهمن رویاهای آنان است. رویای مهدی فرو میریزد.
رمان سیر خطی زندگی مهدی را از کودکی دنبال میکند که در شهرستانی دور (قوچان) با بیهودگی، آرزوهایی فروخفته و در سایه پدرسالاری بسر می برد. هنگامی که در شهری بزرگتر (مشهد) به دانشگاه میرود، همچنان ترسان و گوشه گیر میماند. گذر تاریخ در پس زمینه ماجراها محسوس است. کودتای ۲۸ مرداد چنین بازتاب مییابد: «فضای تار عصر تموز از بوی باروت سنگین شده بود، و سراسر شهر از لرزهای خاموش و سرخ، شبیه جان سپاری پرندگان مرتعش بود.»عشق روحیه مهدی را دگرگون می کند: «شهری که قبلاً سربی و ساکت بود ناگهان رنگین» میشود. با طلیعه ازدواج میکند و دختر در شب زفاف از عشق پیشین خود میگوید، از جوانی باجسارت و عاشق پیشه به نام بهمن که اینک گویا در آن سرزمین دوردست در شهری اروپایی شادمان و سرخوش است....
در داستان های علیزاده به همه چیز از ورای تخیلی مه آلود نگاه می شود. پیوندهای متعارف بین اشیا، حوادث و آدم ها از هم می پاشد تا از طریق پیوندی تازه، جهانی شگرف آفریده شود. برای آفریدن چنین جهانی، نویسنده زبانی شاعرانه و مبهم را به کار می گیرد؛ زبانی که برای نمودن درون نامتعارف قهرمان داستان، با زبان متداول متفاوت باشد.
هر داستان نویس مدرنیست برخورد خاصی با زبان دارد. خصوصیت نثر علیزاده سره گرایی اوست. او نویسنده ای وصاف است که توالی صفت ها، قیدها و اضافه های پیاپی را با رنگی از شعر رمانتیک و لغاتی برگرفته از فارسی سره، در پی هم می آورد تا اشتیاق خود را به گذشته بنمایاند.
...نسترن پیشانی را تکیه داد به شیشهی سواری: «حتا چشمهای پیرزنها هم میدرخشد! کاش ساکن اینجا بودیم.
بهزاد، سر پیچ، چرخشی به فرمان داد: «در همان چند روز اول دچار ملال میشدی؛ مگر کار به دادت میرسید، کار سخت و دائمی.
گاهی حسرت اینجور زندگی را دارم، (دست چپ را بالا گرفت و انگشتها را از هم گشود) یکی شدن با خاک و باران و آفتاب، اتکا به قدرت دستها، خیش زدن و بذر پاشیدن، زمانی دراز به انتظار رویش گیاه نشستن؛ شبها از زور خستگی به خوابی سنگین فرو رفتن، بی کابوس و بی رویا. حیف، نه همت و نه عادت داریم....
«غزاله علیزاده» در بهمن ماه 1325 در «مشهد» به دنیا آمد. لیسانس علوم سیاسی را از دانشگاه تهران گرفت. پس از آن به فرانسه رفت و در دانشگاه «سوربن» پاریس در رشتههای فلسفه و سینما درس خواند. او کار ادبی خود را از دههی 1340 و با چاپ داستانهایش در مشهد آغاز کرد. نخستین مجموعه داستانش «سفر ناگذشتنی» نام دارد که در سال 1356 انتشار یافت.
فهرست
سفر ناگذشتنی:
شجرهی طیبه
پاندارا
با انار و با ترنج از شاخ سیب
دو منظره
چهارراه:
دادرسی
بعد از تابستان
جزیره
سوچ
تالارها:
نقشها
اول بهار
گردو شکنان
تالارها
کشتی عروس