- موجودی: موجود
- مدل: 198622 - 209/1
- وزن: 1.00kg
ایمان و تجدد
نویسنده: ویلیام چیتیک,اوا ارثمان,دیویدامانوئل سینگ,ولفگانگ اشمیت,هیوستن اسمیت,محمد ارکون,گرشوم گرهارد شولم,نینیان اسمارت,سیدحسین نصر,کوجیرونا ناکامورا
مترجم: مرضیه سلیمانی
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 760
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
از نگاه سنت گرایان
این کتاب که مجموعه مقالاتی از سنتگرایان معروف جهان است به جدل میان دین و مدرنتیه میپردازد. دو جانبی که همواره دغدغه فرهنگی ایرانیان در یک صدو پنجاه سال اخیر بوده است و حتی در حاشیهها هم جدال این دو را میبینیم.کتاب حاضر آمده است به این سؤالات پاسخ دهد که چرا دینداران طرف مقابل را به فساد و الحاد حکم میدهند و در مقابل طرفداران مدرنیته و مدرنیسم، دینداران را به گذشتهگرایی و خرافهپرستی متهم میکنند.
این کتاب شامل هشت فصل است و هر کدام از فصلها توسط سنتگرایان معروفی همچون ویلیام چیتیک، شوان، سید حسین نصر، ناکومورا و ... درباره موضوعاتی همچون سنت اسلامی و مطالعات دینی نوشته شده است.
کتاب «ایمان و تجدد» اشاره به آن دارد که دستاوردهای روزگار مدرن را نمیتوان انکار کرد، اما باید با جدیت درباره ماهیت و نتایج آن اندیشید. یک نوع تفکر در این عرصه بستر معنویت و دین شکل میگیرد و انسان و جهان متجدد را مورد بازکاوی و داوری قرار میدهد، حقیقت آن است که آدمی به رغم دستیابی به امکانات بیسابقه، تنها و بیپناه به نظر میرسد، لوازم آسایش مهیا است اما مجال آرامش نه !
این کتاب با شالودهای سنتگرایانه، برخی از مسائل معنوی و دینی را بر بستر نیازهای مدرن و در پاسخ به موضوعاتی که نسل جدید را به واکنش واداشته، مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
...تکنولوژی و صنعت یکی از ارکان تمدن مادی غرب به حساب می آید که سید حسین نصر آن را نیز ابزاری در جهت اهداف استعماری و برآمده از جهان بینی و فلسفه خاص اومانیستی می داند. طبق این دیدگاه تکنولوژی نوین، مبتنی بر علم پس از رنسانس است؛ از نظر تاریخی تکنولوژی جدید تا اواسط قرن ۱۲ق (۱۸م) و اوایل قرن ۱۳ق (۱۹م) چندان با علم جدید همراه نشده بود.
در واقع با ظهور انقلاب صنعتی و اختراع ماشین های جدید بود که ابزارهای تولید در غرب تغییر کرد و یک تکنولوژی کاملاً متحد با علم محضاً ماده گرا در قرن ۱۱ق (۱۷م) به تدریج وارد صحنه شد. نتیجه اعمال این علم عبارت بود از ایجاد تکنولوژی جدیدی که قدرت عظیمی برای تسلط بر طبیعت و سایر تمدن های فاقد تکنولوژی های مشابه در اختیار بشر متجدد می گذاشت.
از منظر نصر مایه شگفتی است که امروزه آگاهی از محدودیت ها و خطرات تکنولوژی جدید در خود غرب به مراتب بیشتر از بقیه جهان است. بسیاری از مسلمین، همچون بقیه آسیایی ها و آفریقایی ها، به تکنولوژی غربی به عنوان عصای سحرآمیزی می نگرند که به مدد آن می توان بر همه مسائل و فراز و نشیب های جامعه فایق آمد و خوشبختی و سعادت برای افراد این جوامع به بار آورد.
این تصور یا توهم تا حدودی طبیعی است، زیرا به مدد همین تکنولوژی بوده که غرب در طول مدتی چنین طولانی بر سایر جوامع تسلط داشته و هنوز هم اگر نه مستقیماً به صورت نظامی و سیاسی، به نحوی اقتصادی بر این جوامع مسلط است. ولی باید دانست که این واقعیت تاریخی هرگز نمی تواند ماهیت این تکنولوژی را که مردان و زنان را از حالت آدمی خارج کرده و ایشان را به امتداد ماشین تبدیل نموده و اگر مورد مراقبت و کنترل قرار نگیرد به انهدام کل شبکه طبیعت منجر خواهد شد که حیات بشر را در این جهان ممکن می ساخته است، تغییر دهد.
مهم ترین اقدام مسلمین در این لحظه از تاریخ بشر همین است که گرچه غالباً مسحور قدرت علم و تکنولوژی جدید شده اند، ریشه های این هردو را به نحوی جدی مطالعه کنند، مبانی آن ها را بفهمند، آنها را در چارچوب جهان-نگری اسلامی ارزیابی کنند، و آن ها را منحصراً بر اساس تعالیم اسلامی به کار ببرند.
تمدن اسلامی از منظر سید حسین نصر طبیعتاً در گروه تمدن های سنتی قرار می گیرد. لذا مطالعه تمدن اسلامی به عنوان یک مجموعه منسجم و یکپارچه، در اندیشه وی رابطه مستقیم با تعریف او از تمدن های سنتی دارد. از منظر او تمدن اسلامی به عنوان یک کل، مانند سایر تمدن های سنتی، مبتنی بر یک رکن می باشد: دین توحیدی و فطری که از حضرت آدم(ع) آغاز شده است. (نصر، ۱۳۵۹، ۲۰) نصر بدون آنکه بسیاری از علوم را در تمدن اسلامی میراث خوار علمی تمدن های دیگر قلمداد کند، برای علوم اسلامی سرچشمه ای وحیانی و اسلامی جستجو می کند.
وی اصول و ارکان تمدن اسلامی را در قلمرو تاریخ علم و هنر مسلمانان و دیدگاه-های اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان به تصویر می کشد تا نشان دهد که این اصول ماندگار و جاودان متعلق به دوره زمانی خاص نیست. او معتقد است که با تکیه بر این اصول می توان کلیت تمدن اسلامی را مجددا با معیارهای سنتی ترسیم نمود.
نصر نقد مدرنیسم را امری الهی و وظیفه تمام متفکران الهی و اسلامی می خواند. وی تنها به نقد نتایج و عوارض منفی مدرنیسم بسنده نکرده و پایه های نظری آن را متزلزل میداند. به نظر وی، فراموشی واقعیت الهی، غیرقدسی شدن معرفت بشری، جایگزینی خدامحوری با اومانیسم و فقدان معنویت از نقدهای مبنایی به تمدن غرب است.
تضعیف دین، ترویج بنیادگرایی، تخریب محیط زیست، علمگرایی، فردگرایی، بحران اخلاق، از دست رفتن هویت خانواده و دگرگون شدن مفاهیم آزادی، حقوق بشر و… از دیگر نقدهای دکتر نصر است. نصر در معرفی جایگزین مناسب برای مدرنیسم ناتوان است. وی خیر مدرنیسم را عرضی و شرّ آن را ذاتی میداند. پیشنهاد جایگزین دکتر نصر در مقابل مدرنیسم سنّتگرایی است.