دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ؛ سلفون

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

نویسنده: فروغ فرخ زاد
ناشر: مروارید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 90
اندازه کتاب: رقعی سلفون  - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ نوشته تقدیمی دارد

 

مروری بر کتاب 

فروغ الزمان فرخ زاد (زادهٔ ۸ دی ۱۳۱۳، تهران — درگذشتهٔ ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، تهران)، معروف به فروغ فرخزاد و فروغ، شاعر نامدار معاصر ایران است. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر واژگونی اتومبیل درگذشت.

فروغ با مجموعه های اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلم ساز سرشناس ایرانی، و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعهٔ تولدی دیگر، تحسین گسترده ای را برانگیخت. سپس مجموعهٔ ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت کند. آثار و اشعار فروغ به زبان های انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شده اند.

نخستین مجموعه شعر او به نام اسیر به سال ۱۳۳۱ در حالی که هفده سال بیشتر نداشت از چاپ درآمد. دومین مجموعه اش دیوار را در بیست ویک سالگی چاپ کرد و به دلیل پاره ای گستاخی ها و سنت شکنی ها مورد نقد و سرزنش قرار گرفت. بیست و دو سال بیشتر نداشت که به رغم آن ملامت ها سومین مجموعه شعرش عصیان از چاپ درآمد.

بجستجوی تو
بر درگاه کوه می گریم
در آستانه ی دریا و علف
بجستجوی تو
در معبر بادها می گریم
در چار راه فصول
در چارچوب شکسته ی پنجره ای
که اسمان ابرآلوده را
قابی کهنه می گیرم...

***

چرا توقف کنم ، چرا
پرنده‌ها به سوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت ، فواره وار
و در حدود بینش
سیاره‌های نورانی می‌چرخند
زمین در ارتفاع به تکرار می‌رسد
و چاه های هوایی
به نقب‌های رابطه تبدیل می‌شوند
و روز وسعتی است
که در مخیلهٔ تنگ کرم روزنامه نمی‌گنجد
چرا توقف کنم؟

راه از میان مویرگ‌های حیات می‌گذرد
کیفیت محیط کشتی زهدان ماه
سلول‌های فاسد را خواهد کشت
و در فضای شیمیایی بعد از طلوع
تنها صداست
صدا که ذوب ذره‌های زمان خواهد شد
چرا توقف کنم؟

چه می‌تواند باشد مرداب
چه می‌تواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فاسد
افکار سردخانه را جنازه‌های باد کرده رقم می‌زنند
نامرد، در سیاهی
فقدان مردیش را پنهان کرده‌است
و سوسک .... آه
وقتی که سوسک سخن می‌گوید
چرا توقف کنم؟

همکاری حروف سربی بیهوده ست
همکاری حروف سربی
اندیشهٔ حقیر را نجات خواهد داد

من از سلالهٔ درختانم
تنفس هوای مانده ملولم می‌کند
پرنده‌ای که مرده بود به من پند داد که پرواز را بخاطر
بسپارم

نهایت تمامی نیروها پیوستن است ، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
طبیعی است
که آسیاب‌های بادی می‌پوسند
چرا توقف کنم؟

من خوشه‌های نارس گندم را
به زیر پستان می‌گیرم
و شیر می‌دهم
صدا، صدا، تنها صدا
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفهٔ معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا، صدا، صدا، تنها صداست که می‌ماند

در سرزمین قد کوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر سفر کرده اند
چرا توقف کنم؟
من از عناصر چهارگانه اطاعت می‌کنم
و کار تدوین نظامنامه ی قلبم
کار حکومت محلی کوران نیست

مرا به زوزهٔ دراز توحش
درعضو جنسی حیوان چکار
مرا به حرکت حقیر کرم در خلاء گوشتی چکار
مرا تبار خونی گل‌ها به زیستن متعهد کرده‌است
تبار خونی گل‌ها می‌دانید؟


فهرست 

کسی که مثل هیچکس نیست
دلم برای باغچه می سوزد
پرنده مردنی است .....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات