- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181201 - 92/8
- وزن: 0.30kg
ایستگاه بین راه
نویسنده: عمران صلاحی
ناشر: دنیای دانش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 172
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ مزین به نوشته و امضای نویسنده
مروری بر کتاب
نامم عمران است و فامیلم صلاحی. نام کوچکم را عمویم مراد انتخاب کرده است؛ از قرآن و سوره آل عمران. ترکها به من میگویند عیمران و فارسها گاهی با کسره (عمران) و اکثرا با ضمه (عمران) صدایم میکنند...دهم اسفند 25 در تهران متولد شدهام؛ چهارراه گمرک امیریه. البته نه وسط چهارراه، اگر چه گفتهاند "خیرالامور اوسطها". اما زندگی ادبی و هنری من، قدیمترین شعر و نوشتهای که از خودم پیدا کردهام، تاریخ پنجشنبه 37.11.30 را دارد، برخلاف تصور خواننده، خیلی غمانگیز است".
عمران صلاحی پس از فراغت از تحصیل از دبیرستان وحید (تهران) در سال 1341 به همکاری با روزنامه "توفیق" پرداخت و همانجا با پرویز شاپور آشنا شد. سال 1347 اولین شعر نیماییاش را در مجله "خوشه" به سردبیری احمد شاملو چاپ و در سال 1349 کتاب "طنزآوران امروز ایران" را با همکاری بیژن اسدیپور منتشر کرد. سپس در سال 1352 به استخدام رادیو درآمد و تا سال 1375 که بازنشسته شد، به این همکاری ادامه داد. او سالها همکار شورای عالی ویرایش سازمان صداوسیما بود. این طنزپرداز همچنین سالها در مطبوعات از جمله "گلآقا" طنز مینوشت.
استخر
با ریزه های ماه
آمیزه بلور و شراب است.
نور چراغ هاش
گل های باغ است.
استخر
از شور و جذبه لبریز است ،
چشم درشت تبریز است ...
آه! ای خدا چه مردمکی دارد!
من باز مست مستم
جام خیال اوست به دستم.
خیز ، ای نسیم سرد
ای هرزه گرد
تا جفت های عاشق را
نزدیک تر کنی به هم امشب.