دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

ایستگاه آخر

ایستگاه آخر

نویسنده: مهشاد لسانی
ناشر: پرسمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 344
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

این بار هم کافی شاپ "دنج" شلوغ است. هر دفعه جای دنجی را برای خودم پیدا می­کنم، تا در آن آرام بگیرم، دفعه دوم به سوم نکشیده شلوغ می­شود و به پاتوق این بچه سوسول­هایی که تیپ روشنفکری و دود سیگار و بوی قهوه تلخ شده افتخارشان، تبدیل می­شود!

این دختر پسرای ۱۷ - ۱۸ ساله که هر روز یک جور خودشان را درست می­کنند و تیپ می­زنند و هر هفته یک جا برای کشف کردن دارند. گویی هر روز دنبال من راه می­افتند ،ببینند کجا می­روم که دفعه بعد به پاتوق خودشان تبدیلش کنند.

این روزها چقدر بی­حسم! یکی باید هر دفعه با کاردک از روی میز و تختم جمعم کند! زمستان هم انگار در جایش ایستاده و خیال جلو رفتن ندارد! هوا گرفته است! نه برفی و نه بارانی! فقط بی دلیل سرد است...

-چی میل دارین خانوم؟
-یه کاپوچینوی داغ لطفاً!

جوانکی که موهای بلندش را از پشت سر بسته است، با بی­ تفاوتی شانه­ هایش را بالا می­ اندازد، و می­ گوید: نداریم خانوم. تموم شده. با تعجب می­ گویم: یعنی چی که تموم شده؟ مگه می­شه این کافی شاپ کاپوچینو تموم کنه؟ پیشخدمت می­خندد و می­گوید: آخرین فنجون رو برای میز رو به رویی بردم! به میز رو به رو که میان دود غلیظی گم شده و صدای آدم­هایی که ریز ریز خنده شان روی روح آدم سوهان می­ کشد، نگاه می­ کنم: چهار دختر پسر جوان دور میز چهار گوش قهوه ­ای نشسته ­اند و معلوم نیست به چی می­خندند. واقعاً که!

رو به جوانک می­گویم:
-خیلی خوب! یه اسپرسو بیار! آهنگ تیز موبایلم بلند می­شود. باز مامان است: شیدا! تو کجایی؟ ساعت ۶ بعد از ظهره!! گفتی یه دقیقه می­ری دانشگاه و بر می­گردی... چه ­قدر طول کشید!
_ مامان! من نمی­تونم یه دقیقه واسه خودم تنها باشم؟ دیگه خرس گنده شدم به خدا!
_ قربونت برم. من نگرانتم... زود بیا خونه!
_ باشه!...باشه!

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات