- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 150236 - 59/1
- وزن: 0.30kg
ایرانیان و اندیشه تجدد
نویسنده: جمشید بهنام
ناشر: فرزان روز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 220
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1386 _ 1383 - دوره چاپ: 3 _ 2
مروری بر کتاب
در مقدمه کتاب نویسنده با اشاره به این که ابعاد تجدد غربی به دو طریق «وضع استعماری» و «وضع غیر استعماری وابسته به کشورهای دیگر» منتقل شده است، معتقد است که هر چند بین این دو وضعیت شباهت زیادی وجود دارد؛ اما تفاوت های سیاسی و اجتماعی و خصوصا فرهنگی به گونه ای بود که روند تجدد در کشورهای دسته دوم به شکل دیگری ظاهر شد و دخالت غرب سبب ایجاد نوعی خودآگاهی در میان گروهی کوچک از روشنفکران و فرمانداران ممالک قدیمی شد .
نویسنده در ادامه به ارزیابی برخی از کشورهایی که به شیوه دوم تحت تاثیر غرب قرار می گیرند (همانند روسیه، چین، ژاپن، عثمانی و ایران) پرداخته و به طور اجمالی، ورودی به اولین برخوردهای ایران با غرب دارد .اندیشه تجدد از کجا و چه وقت به ایران وارد شد و ذهن ایرانیان را به خود مشغول داشت؟ و تجدد و نوسازی مترادفند یا متفاوت؟ در این کتاب، جامعه شناسی برجسته و باسابقه، با بیانی شیوا و جذاب و موشکافانه، به تشریح این مسائل می پردازد و رویارویی سنت و تجدد را باز می شکافد.
علاوه بر تحولات عميق دروني خود كشورهاي اروپايي، ابعاد بيروني آن نيز دو گونه منتقل شد. يكي از طريق ايجاد حالت استعماري يعني حضور مستقيم در برخي از نقاط جهان و ديگر از طريق ايجاد حالت نيمه استعماري يا نفوذ مسالمت آميز كه نوعي وابستگي در پي داشت.
اولين برخوردهاي ايرانيان با تجدد از جنگهاي ايران و روس شكل گرفته است يعني شكست ايران در اين جنگها سرآغاز نوعي آگاهي به ضعف خود و برتري حريف بوده است. اولين اقدامات اصلاحي را شاهزاده ها وعوامل حكومت انجام دادند. اين نشان دهنده اين واقعيت بوده كه اولين برخوردهاي ما با غرب در بعد فكري نبوده بلكه تلاش هاي فكري آن هم به شكلي ناقص بعدها شكل گرفت.
برخلاف فصل اول كه به رويدادها مي پردازد فصل دوم انديشه ها را بررسي مي كند. در بعد فكري نوع برخورد و موضعگيري در برابر امواج تجدد شكلهاي مختلفي داشت. عده اي خواستار اخذ و اقتباس تمدن و تجدد بودند. البته همين گروه برخي برغربي شدن از سرتا پا تأكيد داشتند، اما گروهي ديگر ضمن تأكيد بر حفظ سنن و فرهنگ بومي خواستار اخذ دستاوردهاي فني و صنعتي بودند. در مقابل گروهي نيز به نفي كامل غرب پرداخته و غرب زدگي را نكوهش كردند.
فصل سوم كتاب نيز تحت عنوان فرآيند نوسازي، تجربه مدرنيزاسيون را عمدتا از سالهاي 1300 شمسي و روي كارآمدن سلطنت پهلوي بررسي مي كند. اين جريان بعد از 1320 نيز به نحوي شتاب زده ادامه مي يابد كه در نهايت منجر به واكنشهايي از سوي طرفداران سنت و سنت گرايان شده و به انقلاب اسلامي 1357 منجر شد . با اين وصف تجربه تجدد در ايران ويژگيهاي خاص خود را دارد. از جمله اين ويژگيها اينكه ابعاد مهم تجدد به عنوان يك كليت يكپارچه در نظر گرفته نشد. يعني تمام سعي بر آن بوده كه تحت لواي نوگرايي (مدرنيسم) جنبه هاي علمي، فني و تكنيكي آن اخذ شده، در عين حال جنبه هاي فرهنگي و فكري طرد يا ناديده گرفته شده است.
از مفاهيم تجدد و مدرنيته نيز معاني ناصوابي برداشت شده ، گاهي تجدد را نوسازي، گاهي غرب گرايي يا غرب زدگي معرفي كرده اند. درست است كه زادگاه مدرنيته و تجدد در غرب است، اما در دنياي جهاني شده هر كشوري مي تواند تجربه خاص خود را از تجدد داشته باشد و تجدد لزوما غرب گرايي نيست . در اين كتاب به نحوي مختصر رويدادها و انديشه هاي تجدد خواهي مورد توجه قرار گرفته است ، لذا با خواندن اين كتاب مي توان به تصويري كلي از رويارويي سنت و تجدد دست يافت .