- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184021 - 110/3
- وزن: 0.90kg
ایران ، لوک پیر + فرهنگ و شبه فرهنگ +پنجره های بسته + ابر زمانه و ابر زلف
نویسنده: محمدعلی اسلامی ندوشن
ناشر: توس - یزدان - پرواز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170 + 144 + 140 + 180
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1373 _ 1354 - دوره چاپ: 4 _ 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ با گالینگور صحافی شده ؛ کنار جلد سائیدگی دارد
مروری بر کتاب
ایران ، لوک پیر ؛ به همراه ترجمه نمایشنامه ایرانیان اثر ایسخیلوس (اشیل)
اثر حاضر که در سه بخش اصلی فراهم آمده حاوی مباحث و مطالبی است درباره تاریخ ایران در عصر هخامنشی و تقابل آن با تمدن یونان .بخش نخست از دو مبحث تشکیل شده که طی آن، نخست به موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران و پیشینه قوم آریایی اشاره شده، سپس از تاریخ و تمدن هخامنشی ـ به ویژه دوران کوروش و داریوش و اقدامات آنها ـ سخن به میان آمده است .
در مبحث دوم، تاریخچه روابط ایران و یونان در دوره هخامنشی، به ویژه جنگهای این دو قدرت باستانی، بررسی شده است که نویسنده در این دو بخش با نگاهی نقادانه، به گزارشهای مورخان یونان، از جمله هرودوت و گزنفون استناد کرده است ، در بخش دوم، ترجمه نمایشنامه ایرانیان اثر ایسخیلوس (اشیل) درباره جنگ خشایارشا با یونانیان به چاپ رسیده است .
...ما در ایلیاد و شاهنامه دو خط موازی میبینیم که امروزه ناگزیر باید به هم برسند :ایلیاد راه میبرد به علم و فن و منطق مادی که لازمه ادامه زندگی در دنیای جدیدی است(آن گونه که امروز غرب بدان رسیده) .شاهنامه راه میبرد به نوعی معنویت و اعتلاجویی که اگر از بشر گرفته شود، زندگی، هر چند با رونق و رفاه(آن گونه که در غرب هست)، میان تهی مینماید .یک خط میانه، یک خط تلفیق و اعدال وجود دارد که اگر بشود به آن دست یافت، احتمال آن هست که دنیای روشنتری در پیش باشد...
دو بازتابگاه که می توانیم در آنها روحیه ایرانی و یونانی را به مقایسه بگذاریم ، یکی حماسه یونانی ایلیاد و دیگری حماسه شاهنامه ایرانی است. یا در کنار هم نهادن دو انسان ایلیاد و شاهنامه می توان دریافت که دنیای شاهنامه بازتر ، پر آفتاب تر و انسانی تر است. دران نه از جدال بر سر یک دخترک کنیز و تقسیم غنایی جنگی حرفی در میان است و نه از کشانیدن نعش مقتول جنگی به دنبال ارابه.
اثر حاضر که در سه بخش اصلی فراهم آمده حاوی مباحث و مطالبی است درباره تاریخ ایران در عصر هخامنشی و تقابل آن با تمدن یونان . بخش نخست از دو مبحث تشکیل شده که طی آن، نخست به موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران و پیشینه قوم آریایی اشاره شده، سپس از تاریخ و تمدن هخامنشی به ویژه دوران کوروش و داریوش و اقدامات آنها سخن به میان آمده است .در مبحث دوم، تاریخچه روابط ایران و یونان در دوره هخامنشی، به ویژه جنگهای این دو قدرت باستانی، بررسی شده است .
در دنیای باستان مهمترین واقعه، ورود ایران به صحنهٔ جهانی بود که با تشکیل شاهنشاهی هخامنشی به دست کورش روی نمود. با ایجاد این حکومت همهٔ قدرتهای فرسوده چون بابل و آشور و لیدیّه و سپس مصر، فرو افتادند. در غرب تنها یونان بود که به علّت داشتن گروههای مهاجرنشین در آسیای صغیر - که ساحل شرقی مدیترانه بود - خود را داعیهدار میدانست. شبه جزیرهٔ یونان با همهٔ کمی وسعت و جمعیّت، یکی از درخشانترین تمدّنهای جهان آن روز را پدید آورده بود. ایران هخامنشی با این سرزمین رودرو قرار گرفت که سرانجام به جنگ ایران و یونان در زمان داریوش و خشایارشا منجر گردید، و ایران در این جنگ ناکام ماند، بی آنکه به موقعیّت سیاسی او به عنوان نخستین امپراطوری جهانی، لطمه وارد آید.
کتاب «ایران و یونان در بستر باستان» به این موضوع میپردازد، و دو تمدّن را که یکی نمایندهٔ شرق و دیگری نمایندهٔ غرب است در کنار هم مینهد. باتوجّه به تاریخ جهان باستان، چنین مینماید که ما با دو شگفتی روبرو هستیم: یکی ظهور شاهنشاهی هخامنشی با آن عرض و طول و نظم و سازمان و قدرت، و دیگری ظهور تمدّن یونان با آن کیفیّت و آن تعداد اندیشهور و هنرمند و سخندان. نوع دموکراسی یونان هم جای خود دارد که در سراسر جهان تأثیرگذار شده است.
به سبب رقابتی که در دنیای باستان میان ایران و یونان پیدا شده بود، قلمزنان یونانی با ایران میانهٔ خوشی نداشتهاند؛ بااین حال، گواهیهای آنان، چه مورّخ، مانند هرودوت و گزنفون، چه فیلسوف، مانند افلاطون، و چه شاعر، مانند ایسخیلوس، حاوی نکات تحسینآمیزی دربارهٔ ایران هخامنشی است. این معنیدار است که کتاب نه گانهٔ هرودوت، نخستین مورّخ جهان، با نام ایران آغاز میشود و با نام ایران خاتمه مییابد.
نمایشنامهٔ «ایرانیان» ایسخیلوس، نخستین تراژدی پرداز یونان، «شکُوه در شکست» را میسراید؛ یعنی میگوید که در جنگ ایران و یونان، گرچه ایرانیان ناکام برگشتند، ولی کلّ ماجرا نشان میدهد که بُرد یونان بیشتر ناشی از اتّفاق بوده است،تاازکم توانی ایرانی. هر دو کشور ایران و یونان شایستهٔ مطالعهٔ عمیق، بیطرفانه و نو اندیشانه هستند، زیرا دو چهره از سیْر تاریخ بشریّت را مینمایانند. هنوز این سؤال آنقدرها جواب روشن نیافته است که اگر زندگی بشر به سبک هخامنشی ادامه یافته بود بهتر بود، یا به سبک یونان.
در پایان کتاب، مقایسهای میان ایلیاد هومر و شاهنامهٔ فردوسی صورت گرفته است که یکی مبیّن روحیّهٔ و تمدّن یونانی و دیگری مبیّن روحیّه و تمدّن ایرانی است.
ترجمهٔ تراژدی ایسخیلوس، شاعر یونانی، به نام «ایرانیان» نیز با کتاب همراه است.
رابطهٔ ایران و یونان از این جهت اهمیّت دارد که نخستین بار شرق و غرب را در ارتباط مینهد، و میتوان گفت که از آنجا مرز آسیا و اروپا رسمیّت به خود میگیرد و بعدها نیز در جنگهای پارتی و ساسانی با روم،ارتباط دو دنیای شرق و غرب، ادامه مییابد.
فرهنگ و شبه فرهنگ
این مجموعه شامل دو قسمت است، یکی مقاله هایی که پیش از این موضوع فرهنگ انتشار یافته بود؛ و دیگر یادداشت هایی که نیمه دوم کتاب را دربرمیگیرد و نخستین بار است که نشر می یابد. اولین مقاله این مجموعه «بودن یا نبودن فرهنگ» است.
بیست و هشت مرداد سی و دو در ایران تاریخی به یاد سپردنی است، به ماهیت سیاسی آنچه در آن روز گذشت و آنچه به دنبال آن آمد، در اینجا کاری نداریم. به این کار داریم که بادش، یا بهتر بگوئیم، سمومش به فرهنگ گرفت و از این حیث در این کشور دوران تازهای آغاز گشت...
در وضعی که ما هستیم و دوران تحولی را که خواه ناخواه و به همراه دنیا در پس گردونه تاریخ میپیمائیم، سکوت درباره فرهنگ، سرباز زدن از وظیفه انسانی است.اگر بحرانی در دنیای امروز باشد، بیش از بحران اقتصاد و پول و نفت و نیرو، بحران فرهنگ است. نفتها چراغها را روشن میدارند، ولی چه فایده وقتی چشمها را تاری بگیرد؟ یا چه فایده که همه کارخانهها خوب کار بکنند، مگر کارخانه وجود انسان؟
جامعهای که به فرهنگ ملی خود پشت پا بزند، دلیل بر آن است که لزوم فرهنگ را بطور کلی نفی کرده است، آن را چیز بی ثمری انگاشته، و در چنین حالی البته به تحصیل فرهنگ بیگانه نیز توفیق نخواهد یافت. طبع چنین جامعهای تنها راغب خواهد شد. به اقتباس آنچه سطحی و ارزان و مبتذل است. بدینگونه بنجلهای فکر دیگران را خواهد گرفت، و چون از فرهنگ خود به سبب آنکه کهنه و امالی و مرتجعانهاش میشناسد، دست کشیده است، خواه ناخواه پس از مدتی به لحاظ فرهنگی قومی ورشکسته خواهد شد...
پنجره های بسته
11 داستان و مقاله
کتاب حاوی چند داستان کوتاه و چند قطعه است که بعضی از آنها سالها پیش از آن در مجلّههای مختلف از جمله «سخن» و «پیام نو» انتشار یافته بود. چندتائی از آنها از خاطره نوجوانی وی در ده مایه گرفته بودند، و دو سه تائی نیز زمانی که در پاریس درس میخواندند نوشته شدند. چون در زمانهای مختلف برقلم آمدهاند، سبک هائی متفاوت دارند....
...در بیان غیرمستقیم، محیطی تخیّلی میآفرینیم و قهرمان هائی را در آن به زندگی وامیداریم و فکر خود را از زبان آنان به گفتن میآوریم. بیان غیرمستقیم این امتیار را دارد که به تخیّل نویسنده مجال جولان بیشتر میدهد و دست و بال او را باز میگذارد تا خود را در پشت قهرمان هایش پنهان کند و تموّج و گوناگونی و حدّت بیشتری به قلم خویش ببخشد. گذشته از این، از طریق بیان غیرمستقیم است که میتوان یک «آشیانه خیالی» به وجود آورد که در آن طبایع و روانهای متفاوت، خود را در معرض برخورد بگذارند و نهانگاههای روح آدمی بهتر گشوده شود… با این حال، آثاری که به شیوه مستقیم پدید آمدهاند، میتوان گفت که در سیْر تفکّر و فرهنگ جهان تأثیر افزونتری داشتهاند.»
من مسیر داستان نویسی را دنبال نکردم، هرچند این مجموعه و «افسانه و افسون» و «ابرزمانه و ابرزلف» در قالب داستان پدید آمدند، و بعد «روزها» نیز که سرگذشت نامه بود بر آنها افزوده گردید. احساس کردم که در دورانی که ما زندگی میکردیم، خوانندگان آمادهتر برای درک مستقیم موضوع هستندگذشته از آن، و من خود نیز همواره با صراحت بیان بیشتر اخت بودهام .
فهرست
پنجرههای بسته
غروب یک شنبه
عروس
آینده
زندگی
قطعه ها :
تپه بخشایش
دولت تن
کنیز
نگاه کودک
یک روز آفتابی در کنار دریا
اطاق پائین
ابر زمانه و ابر زلف
نمایشنامه در چهار پرده
در سال 1961 میلادی ماجرای دو سه تن از رجال انگلیسی و خارجی با یک دختر انگلیسی به نام «کریسیتین کیلر»، صفحات روزنامهها را انباشت، و چون پای یک مقام سفارت شوروی هم درمیان بود، بُعد سیاسی پیدا کرد و در جو سیاسی و اقتصادی بریتانیا اثر نهاد، و به عنوان هیجانیترین واقعه سال شناخته شد.
من آن را برای نوشتن یک نمایشنامه دستاویز قرار دادم. به اصل ماجرا کاری نداشتم. منظورم اشاره به شکنندگی تمدن غرب بود که به منزله بیدی از بادی به لرزه آمد.
نخستین بار آنرا در سال1342 بتدریج در مجله (راهنمای کتاب)به انتشار گذاردم، و همان زمان با موافقت خود من در «خواندنیها» نیز نقل گردید. اندکی بعد صورت کتاب به خود گرفت. چندی نگذشت که از جانب «رودلف گلپکه» ایرانشناس سویسی به آلمانی ترجمه شد و چند سال بعد دکتر ابراهیم شتا، ایرانشناس مصری، به زبان عربی آن را برگرداند
...آنچه تمدن امروز بتواند از پول و شهرت و هیاهو به یک فرد «خودساخته» ببخشد، به این زن بخشیده شد. هنگامی که راز «سروسر» او با وزیر دفاع انگلیس افشاء گردید، بورس لندن در یک روز به مبلغ پانصد میلیون تومان تنزل کرد، و حزب «محافظه کار» به «تلوتلوخوردن» افتاد.
«روزگار ما هر حسنی داشته باشد، این عیب را دارد که از حقیقت و اصالت دور شده است ». در این اثر کوشیده شده است تا بعضی از مسائل دنیای امروز مطرح گردد. از چهار قهرمان اصلی کتاب، یکی نماینده غرب است و دیگری نماینده دنیای سوسیالیستی (روسیه شوروی)، سومی نماینده دنیای سوم (جامائیکا)، و چهارمی دختری که هم وسیله تلذذ است و هم تا اندازهای زبان گویای زمان.