- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 161538 - 60/6
- وزن: 1.40kg
ایران در یکصد و سیزده سال پیش
نویسنده: ارنست هولتسر
مترجم: محمد عاصمی
ناشر: وزارت فرهنگ و هنر
زبان کتاب: فارسی - آلمانی
تعداد صفحه: 464
اندازه کتاب: رحلی - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه جلد رویی زدگی مختصری دارد ، واجد تصویر محمدرضا شاه
مروری بر کتاب
بخش نخست ؛ اصفهان / با شرح و تصویر
خارجیانی که در این مدت از ایران دیدن کرده یا در ایران زیسته اند، بسیار بر این فرایند کمک کرده اند. ارنست هولستر و آنتوان سورگین دو تا از آنها می باشند. جالب است بدانیم تا پیش از اختراع عکاسی، سیاحانی که به ایران می آمدند با کشیدن پرتره، و یا طراحی از مناظر و ابنیه، تصاویری از ایران آن روزگار و آدم هایش برای ما به یادگار نهاده اند. از سفرنامه های عصر صفوی بگیرید تا پاسکال کست و اوژن فلاندن که در زمان محمدشاه به ایران وارد شدند. همگی تصاویری دلنشین از ایران آن روزگار دارند که اگر این تصاویر نبود، تصور بعضی جاها و شهرها کاری مشکل می نمود.
خانم دیولافوا از اولین سیاحانی است که در سطح خارج از دربار به عکاسی پرداخت. در سال 1298ق / 1881م عکس های او بسیار ابتدایی و مانند طراحی می باشند، واگر خود در سفرنامه اشاره نکرده بودکه مثلاً سه پایه عکاسی را گذاشته و مردم اطراف ما جمع شده و خواهان گرفتن عکس می شدند، شاید ما نمی دانستیم که تصاویر موجود در سفرنامه او به نام (ایران، کلده و شوش) عکس باشند و گمان می کردم از همان طرح های همیشگی می باشند.
در این میان بعضی شهرهای کشورمان از نظر گنجینه عکاسی غنی تر و پربارتر از باقی هستند. بی گمان پس از تهران که پایتخت بود و عکس های بسیاری از دربار و بناهای آنجا باقی مانده است، اصفهان بالاترین گنجینه عکس قاجاری را دارا می باشد. این مقام به همت و ذوق یک عکاس آلمانی است به نام ارنست هولستر که در دوره ظل السلطان در تلگراف خانه انگلیسی ها در جلفا مشغول کار بود. او در طول مدت 20 سالی که در این شهر به سر می برد، با دوربین شخصی خود به تصویر برداری از مناظر و مردم شهر پرداخت.
گنجینه نگاتیوهای او سال ها بعد یافت شده و اولین بار در سال 1355 به کوشش محمد عاصمی تعداد زیادی از این مجموعه در کتابی تحت عنوان « ایران در یک صد و سیزده سال پیش» به چاپ رسیدند. حدود 98 درصد این عکس ها مربوط به شهر و مردم اصفهان بودند.
در یکی از روزهای سال ۱۹۶۹ میلادی، لوله آب خانهای در مانتسر آلمان ترکید و زیرزمین خانه را آب گرفت. در این خانه خانم "ریکولتا" همراه همسرش زندگی میکرد، او یک ایرانی آلمانی تبار بود که خانوادهاش سالها در محله جلفای اصفهان اقامت داشتند اما چون با مردی آلمانی ازدواج کرده بود، در آلمان زندگی میکرد.
پدر بزرگ خانم ریکولتا، یک مهندس آلمانی به نام "ارنست هولتسر" بود که در سال ۱۸۶۳ برای نظارت بر سیمکشی خطوط تلگراف به ایران آمد و در تلگرافخانه جلفای اصفهان مشغول کار شد. در اصفهان با مادر بزرگ ریکولتا که از ارمنیان مقیم جلفا بود، ازدواج کرد و قید بازگشت به کشورش را زد. البته بعد از بازنشستگی همراه خانوادهاش به آلمان بازگشت اما زندگی در اصفهان برایش دلپذیرتر بود؛ چرا که پس از چند سال دوباره به ایران آمد و تا آخر عمر در اصفهان باقی ماند.
در زیرزمین خانه ریکولتا پنج صندوق چوبی بزرگ نگهداری میشد که ریکولتا و همسرش اطلاعی از محتویات آن نداشتند. این صندوقها متعلق به پدر بزرگ ریکولتا بود که بعد از مرگ او نصیب مادرش، "لینا" شد و بعد از فوت لینا به ریکولتا رسید. او هم بدون آنکه برای بازکردن صندوقها وسوسه شود، همه را با خود به آلمان آورد و در زیرزمین خانهاش جای داد. اما وقتی لوله ترکید و آب به زیر صندوقها رفت، بالأخره مجبور شد درشان را باز کند تا مطمئن شود که محتویات ناشناخته آنها آسیب ندیده است.
در هر پنج صندوق تعداد زیادی جعبه چوبی وجود داشت و هر جعبه چوبی نیز حاوی تعدادی شیشه نگاتیو عکاسی بود. برای ریکولتا سخت نبود که بفهمد روی این نگاتیوها چه تصاویری نقش بسته است. او میدانست که پدربزرگش سالها در اصفهان در کنار وظایف شغلی خود، سرگرم عکاسی از آثار و ابنیه شهر و زندگی مردمانش بود و حالا بعد از صد سال، ریکولتا به یکباره خود را صاحب یکی از غنیترین مجموعههای عکس تاریخی میدید.
خوشبختانه به هیچکدام از نگاتیوها آسیب نرسیده بود، چرا که پدربزرگ با وسواس زیاد صندوقها را قلع اندود کرده بود و آب نمیتوانست به درونشان نفوذ کند. در کنار عکسها، دستورالعملهای شیمیایی مربوط به آنها و نیز یادداشتهای هولتسر دیده میشد که حاوی اطلاعات دقیقی از تاریخ اجتماعی و صنایع و حرفههای اصفهان در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی بود.
در صندوقها کمی بیش از هزار قطعه نگاتیو شیشهای وجود داشت اما بعدا معلوم شد که تعداد عکسهای هولتسر بالغ بر ۳۰۰۰ قطعه بوده است. متأسفانه در زمان جنگ جهانی اول، دستیار نابخرد او ۲۰۰۰ نگاتیو را به عنوان شیشه گلخانه مورد استفاده قرار داد و موجب نابودی آنها شد.
وقتی خبر در آلمان پیچید، ایرانیان از نخستین کسانی بودند که به سراغ خانم ریکولتا آمدند. آنها نسخهای دقیق از نگاتیوها تهیه کردند و نخستین بار صد قطعه از عکسهای هولتسر را در جلفای اصفهان به نمایش عمومی گذاشتند. همچنین در سال ۱۹۷۶ مرکز مردمشناسی ایران کتابی را با عنوان "ایران در یکصد و سیزده سال پیش" منتشر کرد که حاوی بخش مهمی از عکسها و یادداشتهای هولتسر بود.