- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 178635 - 82/3
- وزن: 0.50kg
ایران در گذر روزگاران
نویسنده: مسعود لقمان , ماشاالله آجودانی , داریوش آشوری,عبدالمجید ارفعی, مرتضی ثاقب فر, جلال خالقی مطلق,علی میرفطروس , عباس میلانی
ناشر: شور آفرین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 300
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
گفت و گوها
ایران در گذر روزگاران، داستان جستوجوی من برای فهم بهتر تاریخ و فرهنگ سرزمینی است که در آن بالیدهام و هستی خویش را وامدار آن هستم. در این جستوجو، کوشیدهام با پرسش از فرزانگانی که در حیطهی موضوعهای طرحشده، سرآمد زمانهی خویشاند، به بینشی ژرفتر برای فهم بهتر تاریخ ایران دست یابم و دیگران را نیز در این معنا سهیم کنم.
تلاش شده است تا پرسشها، نه به قصد چالش و به رخ کشیدن دانش، بلکه برای فهم بهتر و کسب بینشی ژرفتر پرسیده شود و پاسخها نیز پرسشمدار باشد؛ چراکه بر این باورم بیش از آنکه نیاز به پاسخ داشته باشیم، نیازمند پرسشهای درست هستیم.
کتاب «ایران در گذر روزگاران» با تاریخ باستان ایران آغاز میشود، با شاهنامه، تاریخ میانه را پشت سر مینهد و با بررسی مشروطه و عصر رضاشاهی و در فرجام، ملیشدن صنعت نفت، گام به دوران معاصر میگذارد. افزون بر اینها، به بهانه نگاهی به زندگی پژوهشگری نامآشنا، با زیست یکی از نخبگان و آنچه بر او در دوران پهلوی دوم و پس از انقلاب رفته است، آشنا میشویم و در پایان با بررسی رویارویی زبان فارسی با دنیای مدرن، گفتوگوها به پایان میرسد؛ بیآنکه به گفته نویسنده کتاب پرسشها پایانی گیرد!
...به جرات میتوان گفت که دورهی رضاشاهی با حضور شخصیت فرهیختهای مانند محمدعلی فروغی، جلوه و جلال می یابد. هم از نظر فلسفهی سیاسی و هم از نظر بینش تاریخی، شخصیتی مانند محمدعلی فروغی قابل مقایسه با هیچ یک از سیاستمداران برجستهی این دوران نیست؛ چرا که فروغی، اساسا حل مشکلات جامعهی ایران را به طور تاریخی میدید، همان شیوهای که پوپر آن را مهندسی تدریجی اجتماعی مینامد.
به همین جهت، در نظر فروغی، ترقی، تجدد و توسعهی ملی اهمیت درجهی اول داشت. در نظر او باسواد کردن افراد جامعه، گسترش مدارسِ غیردینی، جدایی دین از دولت و تاسیس نهادهای مدرن مدنی مانند دادگستری، دانشگاه و حضور زنان در عرصههای اجتماعی و...، زمینهساز آگاهی و استقرار آزادیهای سیاسی به شمار میرفت.
کافی است که جامعهی کنونی پاکستان یا افعانستان و درگیریها و کشمکشهای روزمرهی قبایل و جنگسالاران در این دو کشور را با جامعهی ایلی-قبیلهای اوایل ظهور رضاشاه به یاد بیاوریم تا ببینیم که دولتمردان و روشنفکران برجستهای مانند فروغی چرا و چهگونه با اصلاحات اجتماعی رضاشاه همدل و همراه شدند و گامبهگام به دنبال ساختن ایرانی مدرن و آزاد از تعلقات قرون وسطایی بودند. به کلامی دیگر، محمدعلی فروغی و دیگران در پی " ملت سازی " و " فرهنگسازی " بودند نه درگیر " سیاستبازی ".