- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 192759 - 111/1
- وزن: 0.30kg
ایران در آستانه انقلاب مشروطیت و ادبیات مشروطه
نویسنده: باقر مومنی
ناشر: سپیده
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 184
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 5
کیفیت : نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
بعد از شکست ایران از روسیه (نیمهٔ اول قرن سیزدهم) و مرگ نایبالسلطنه و قبل قائممقام، در مملکت ایران، که تا آن روز به اعتبار قدیم خود باقى بود فساد آغاز گردید یگانه کسى که در صدد اصلاح امور برآمد و چون هنوز وقت نگذشته بود، ممکن بود کارها را اصلاح کند و سد این فساد گردد میرزا تقىخان امیرکبیر بود، این مرد بزرگ علل حقیقتى مفاسد و خرابى را درک کرد، و دانست که فتحعلى شاه از کجا یکدستى خورد، و عباس میرزا از چه راه مغلوب و منکوب شد، قائممقام را چه قوهاى از بین برد.
میرزا تقىخان بهجاى اینکه مانند مردم عادى در برابر آن قوهٔ مرموز و مهیب تسلیم گردد و چند صباحى خوش بگذراند و مانند دیگران ثروتى اندوخته خانهٔ کشور را خراب و خانهٔ خود آباد سازد، به خلاف، مانند مردان بزرگ درصدد برآمد که سنگ را با آهن بکشند، او با دولت روس بساخت، این سازش را قائممقام فراهم آورده بود، کارهاى قائممقام بهدست امیرکبیر افتاد زیرا خود پروردهٔ قائممقام بود، نقشهٔ هجوم به افغانستان و فتح قندهار و کابل و تهیهٔ انقلاب ملى در هندوستان بر ضد کمپانى حریص و جابر انگلیسى که قائممقام به اجراء آنها نرسید و محمد شاه نتوانست بهدست حاجى میرزا آقاسى از پیش ببرد، از طرف امیرکبیر، که صدراعظمى بىمنازع بود آغاز شد ولى زودتر از آنکه وى به نتیجه برسد او را از میان برداشتند و رقابت روس و انگلیس در دربار ایران معلن و آشکار گردید.
خرابى ایران از آن روز شروع شد پنجاه سال طول کشید، ولى بنیاد استوار کشور ایران طورى نبود که به زودى ویران شود، بعد از افتادن جثهٔ نصرالدین شاه و پوسیدن عصاى سلیمان، خرابىها واضح گردید، و این در عصر مظفرالدین شاه (۱۳۱۳-۱۳۲۴) بود، در این دوره جرایدى در خارج ایران مانند ثریا و پرورش در مصر ـ اختر در اسلامبول ـ حبلالمتین در کلکته و غیره با فریاد و فغان و اوطنا دم از اصلاح مىزدند، نوشتههاى انتقادى قبلاً در داخل ایران و خارج از قبیل رسالهٔ مجدیه و رسالات ملکم و قانون ملکم در لندن و کتب طالبوف و مقالات آخوندزاده میرزا فتحعلى در قفقاز و ملانصرالدین به ترکى در تفلیس آغاز شده بود، و در دورهٔ مظفرى انتقادات صریحتر و شدیدتر گردید، حمله به اشخاص نیز در این دوره در جراید چون حبلالمتین و پرورش و ثریا آغاز شد، امینالسلطان و امینالدوله در دربار دو دستهٔ سیاسى مخالف تشکیل دادند، و در خارج هم مقالات جراید گوشه و کنار این دستهبندى را مىآراستند، امینالسلطان بیشتر در میان ایرانیان خارج مخالف داشت و جراید او را مورد حملههاى شدید قرار مىدادند....
مشروطه سرآغاز تحولات بسیاری در زمینه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران است. ادبیات فارسی نیز از موجی که مشروطیت در ایجاد تحول و نوآوری در ایران بوجود آورد عقب نمانده و با آن همگام گردید. ادبیات ایران پس از مشروطه بیش از هر چیز تحت تاثیر رمان های غربی تحول یافت. محمد طاهر میرزا چند اثر الکساندر دوما را ترجمه کرد.
محمد علی فروغی و میرزا حبیب اصفهانی، حاجی بابای اصفهانی و ژیل بلاس را ترجمه کردند. به این ترتیب زمینه های آشنایی ایرانیان با ادبیات غرب و خصوصاً رمان های تاریخی فراهم شد. آثار نویسندگان ایرانی پس از مشروطه، گواه تاثیر پذیری آن ها از نوشته های غربی و تاثیر این ترجمه ها بر نثر نویسندگان ایرانی است.
مرحلة تحولی که شعر و ادب عصربیداری پشت سر گذاشت، در همة دورههای تاریخ ادبیات فارسی بیسابقه بود. پیش از آن تغییراتی در همة شئون فرهنگی و اجتماعی روی داده بود. مردم به پارهای آزادیها دست یافته بودند، سواد و دانش اجتماعی عمومیت یافته و مردم حقوق سیاسی و اجتماعی خود را درک کرده بودند. این اصل هم برای اکثریت مردم و هم برای حاکمیت سیاسی جامعه پذیرفته شده بود که لازم است مردم بر سرنوشت خود حاکم باشند؛ از این پس همه چیز به نوعی با جامعه و مردم ارتباط پیدا میکرد.
بنابراین ادبیات هم مثل دیگر مظاهر اندیشه و فرهنگ به مردم روی آورد و انعکاس ارزشهای اجتماعی را وجهة همت قرار داد. روی این اصل از شعر و ادب این دوره دیگر نه به عنوان پدیدهای تجملی و منحصر به گروههای بالای حاکم و افراد محدود، بلکه همچون امری مردمی و متعلق به گروههای وسیع جامعه باید سخن گفت که به جای ارتباط مستقیم با دربار و گروههای بالای اجتماع، از طریق مطبوعات متعدد و رنگارنگ با محتوای سیاسی و انقلابی مورد علاقة همگان، مخاطبان خود را در گوشه و کنار شهرستانها و حتی روستاهای کشور پیدا کرد.