- موجودی: موجود
- مدل: 192831 - 59/2
- وزن: 0.30kg
ای سرزمین من
نویسنده: خسرو گلسرخی
به کوشش: کاوه گوهرین
ناشر: نگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 141
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 5
مروری بر کتاب
مجموعه شعر
خسرو گلسرخی (زادهٔ ۲ بهمن ۱۳۲۲ - درگذشتهٔ ۲۹ بهمن ۱۳۵۲) شاعر و نویسندهٔ مارکسیست ایرانی و از فعالان سیاسی چپگرا بود. گلسرخی در دوران حکومت محمدرضا پهلوی به همراه کرامتالله دانشیان محاکمه و اعدام شد. محاکمه و سخنرانی او در این محاکمه همان زمان بهطور ناقص از تلویزیون پخش شد و در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷، در سالگرد اعدام او و تنها چند روز پس از وقوع انقلاب، بهطور کامل پخش شد و شهرت بسیاری یافت. گلسرخی ازآنپس از چهرههای شناختهشدهٔ چپ بوده و بسیاری یادش را گرامی میدارند
دفاعیه او در دادگاه مشهور شد. این دفاعیه با سانسور در همان زمان رژیم شاه از تلویزیون پخش شد ولی بار دیگر به صورت کاملتر در اولین روزهای سقوط شاه در پنجمین سالگرد اعدام او در شب ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ از تلویزیون سراسری ایران پخش شد. او در دادگاه از عقاید مارکسیستی خود و تأثیر پذیریاش از اسلام سخن گفت و رژیم شاه را به شدت محکوم کرد. بخشهایی از این دفاعیه: - «ان الحیاه عقیده و جهاد» - - سخنم را با گفتهای از مولا حسین شهید بزرگ خلقهای خاورمیانه آغاز میکنم.
بر سینه ات نشست
زخم عمیق و کاری دشمن
اما
ای سرو ایستاده نیفتادی ...
این رسم توست که ایستاده بمیری ...
در تو ترانه های خنجر و خون،
در تو پرندگان مهاجر
در تو سرود فتح
این گونه
چشم های تو روشن
هرگز نبوده است ...
با خون تو
میدان توپخانه
در خشم خلق
بیدار می شود ...
مردم
زان سوی توپخانه،
بدین سوی سرزیر می کنند
نان و گرسنگی
به تساوی تقسیم می شود
ای سرو ایستاده
این مرگ توست که می سازد ...
دشمن دیوار می کشد
این عابران خوب و ستم بر
نام ترا
این عابران ژنده نمی دانند
این دریغ هست اما
روزی که خلق بداند
هر قطره قطره خون تو
محراب می شود ...
این خلق
نام بزرگ ترا
در هر سرود میهنی اش
آواز می دهد
نام تو، پرچم ایران،
خزر
به نام تو زنده است ...
***
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
گیرم که می زنید
با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
***
شب که می آید و می کوبد پشت در را،
به خودم می گویم
اگر از خواب شب یلدا ما برخیزیم
اگر از خواب بلند یلدا، برخیزیم
ما همین فردا
کاری خواهیم کرد
کاری کارستان....
***
باید تپیدن هر قلب اینک سرود،
باید سرخی هر خون اینک پرچم،
باید که قلب ما،
سرود ما و پرچم ما باشد.
باید در هر سپیدهی البرز
نزدیکتر شویم.
باید یکی شویم،
اینان هراسشان ز یگانگی ماست...