- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 157751 - 87/1
- وزن: 0.60kg
اپرای سه پولی و صعود و سقوط شهر ماهاگونی
نویسنده: برتولت برشت
مترجم: شریف لنکرانی
ناشر: خوارزمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 286
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1359 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ برخی سطور حدود 10 صفحه کتاب با مداد علامت گذاری شده
مروری بر کتاب
شما ای آدمیانی که پس از ما می آیید،
بر ما سخت مگیرید
و مخندید آنگاه که بالای دارمان می کشند،
خنده ای ابلهانه در پس ریشتان.
و لعنمان مکنید، هر چند که بزیر افتاده ایم،
بر ما خشم مگیرید بدان گونه که دادگاه گرفت:
مبرا از گناه، نه همه ماییم_
ای آدمیان، حزم را از دست مدهید،
ای آدمیان از ما درس عبرت بیاموزید،
و از خداوند برایم طلب بخشش کنید.
باران می شویدمان و پاکمان می کند
و می شوید جسمی را که زیاده اش خورانده ایم؛
که زیاد دیده است و بیشتر خواسته:
چشمهایمان را زاغان از کاسه بدر می آورند.
راستی را که زیاد اوج گرفته ایم،
و اینک، مانده ایم در اینجا، گوئی از سر تکبر،
آماج نوک پرندگان حریص،
وارفته همچون تپاله ای که بر سر راه افتاده است.
ای برادران، از ما پند بگیرید،
و از خداوند برایمان طلب بخشایش کنید.
دخترانی که سینه هایشان را عیان می کنند
تا مردان را آسانتر بدام اندازند،
پسرانی که به دنبالشان نظر می بازند
تا پاداش گناهشان را بکف آورند،
بی سر و پایان، روسپیان، پا اندازان،
گدایان، مطرودان،
آدمکشان و هرجائیان_
از همه ی آنان برای خود طلب بخشایش می کنم.
اما نه چنین است حال سگ پاسبانان،
که هر شب و هر روز،
تشنه لبم می گذاشتند،
و چه رنجها و چه دردها که برایم فراهم نمی کردند.
اینان اکنون چه بسا سزاوار نفرینند،
اما امروز بر آن نیستم که چنین کنم:
برای آنکه از این بیش در پی درگیری نباشم،
از آنان نیز برای خود طلب بخشایش می کنم.
مشتی آهنین بر دهانشان بکوبید
و پوزه شان را به خاک بمالید.
اما از این که بگذریم، همه چیز را به دست فراموشی می سپارم
و از آنان برای خود طلب بخشایش می کنم....
در شهر ماهاگونی که بی پولی بزرگترین جنایت است،با پول، همه چیز و همه کس خرید و فروش میشود. برشت میگوید ماهاگونی به دلیل تناقض های درون خودش محکوم به نابودی است....
برتولد برشت با مطرح کردن تئاتر روایی Epic theatre مدل جدیدی را در مقابل تئاتر کلاسیک یا تئاتر ارسطویی قرار داد و تلاش کرد تا تماشاگران را به فکر وادارد. هدف برشت این بود که بیننده متوجه جریانات اجتماعی ـ سیاسی گردد و فعالانه سهم خود را ادا نماید.
برشت با اقتباس از «اپرای گدایان» The Beggar's Opera اثر نویسنده انگلیسی جان گی John Gay که در سال ۱۷۲۸ منتشر شده بود، سال ۱۹۲۸ نمایشنامه «اپرای صَنار سه شاهی (سه پولی) را به رشته تحریر در آورد.
از «اپرای گدایان» جان گری، غیر از برشت، واسلاو هاول هم اقتباسی دارد. اپرای گدایان باشکال مختلفی بر اشعار و ترانه ها و آثار ادبی تأثیر گذارده است.
برشت در نمایشنامه مزبور فقر و ستم ناشی از زرسالاری و فزون طلبی را برجسته نمود و جامعه ای را که در آن آدم وقتی فقیر میشه، خوبی هاشم حقیر میشه زیر سئوال گرفت. کورت وایل Kurt Weill برای اجرای اپرای مزبور آهنگ نوشت. ترانه هاى شیطنت آمیز و تمسخر آمیز اپرای مزبور با استقبال تماشاگران روبرو شد و خیلی ها را به سالن تئاتر کشید.
برشت با استفاده از «آواز» که در این اثر به شکلی نو مورد استفاده قرار داد، گاه جریان نمایش را قطع میکند، و با موسیقی کورت وایل به هم پیوند میدهد و میکوشد با زبان طنز تماشاگر را از خواب بیدار کند.
او در نمایشنامه اپراگونه «صعود و سقوط شهر ماهاگونی» Rise and Fall of the City of Mahagonny نیز، حاکمیت پول و خدایی آن در همه عرصه ها را به رخ کشید.