دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

اوستا ، کهن ترین سرودها و متنهای ایرانی ، دو جلدی

اوستا

نویسنده: جلیل دوستخواه
ناشر: مروارید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1208
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 2

کیفیت : نو ؛ لبه روکش کتاب سائیدگی مختصری دارد

 

مروری بر کتاب

به فرخندگی سه هزارمین سال زاد روز زرتشت

نامه ای که به دسترس خوانند گان ارجمند گذاشته میشود، به کوشش فاضل گرامی آقای« جلیل دوستخواه» اصفهانی گرد آوری شده است. چند سال پیش در دانشکده ادبیات تهران در سر درس و بحث با ایشان آشنا شدم. آنچنان که استعداد ایشان را در دوره لیسانس و دوره دکتری شناختم .امیدوار شدم که روزی در زمینه ایرانشناسی جوانی آزموده و برازنده بکار آید و خدمات شایانی به ادبیات باستانی ما بکند.

اَوِستا نام فراگیر مجموعهٔ کهن‌ترین نوشتار و سروده‌های ایرانیان است، که همانا دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و هم‌اکنون دارای پنج بخش است. بخش‌های اوستا بر این پایه‌اند: یَسنه که سخنان زرتشت، شناخته شده با نام گاهان در آن گنجانده شده، یشت‌ها (سرودهای نیایشی)، وندیداد، ویسپرد و خرده‌اوستا.

گذشته از این پنج کتاب و کتابچه، پاره‌هایی از نوشته‌ای بنام «هیربدستان و نیرنگستان» و… موجود است که درباره برگزاری مراسم مذهبی است.اوستا مجموعه ای از سروده های آسمانی اشوزرتشت، نمازها، سروده های حماسی، مراسم و آدابی دینی است. اما تنها آن قسمت از اوستا که به گاتها مشهور است، پیام آسمانی و از سروده های اشو زردشت است...

 گاتهای زرتشت از نظر نگارش ، کهن‌ترین بخش اوستا به حساب می آید. امّا از نظر مضمون از بعضی یشتهای کهن مثل تیر یشت، فروردین یشت، مهر یشت، آبان یشت و اشی یشت، جدیدتر است. مضامین آن یشت‌ها مربوط به عصر پیش از زرتشت و عموماً در ستایش مظاهر طبیعت هستند. تیر یشت در ستایش تیشتر، فروردین یشت در ستایش فروهرها و همین‌طور آبان یشت و اشی یشت در ستایش ایزدبانو آناهید و اشی می‌باشند. نکته‌هایی هم که در یشتهای کهن اوستا وجود دارد، یکی از زیباترین آثار ادبی ایرانیان محسوب می شود.

متن اوستایی آن سرودانگیز و خیال انگیز است و وزن خاصی دارد ، بسیار رویا برانگیز است و روایت‌های آرمانی را بیان می‌کند و از تعبیرها و واژه‌ها و استعاره‌هایی استفاده می کند که امروزه دیگر متداول نیستند. از طرفی دیگر در یشتهای کهن اشاره‌های کوچکی به برخی از باورها ، داستانها و اسطوره‌های ایرانی شده است که وقتی در اوستای کهن آن‌ را می بینیم ، درواقع آن را از روی سرچشمه‌ی اصلیش می‌خوانیم و درمی‌یابیم مردم چگونه اعتقادهایی به باورها و اسطوره‌های ایرانی داشته اند.

داستان‌هایی که در یشتهای کهن آمده متأسفانه خیلی کوتاه به آن‌ها اشاره شده است. چون بنا بر این است که همه، آن حکایتها را می دانند. بارها به بعضی داستانها اشاره می‌شود که کامل آن‌ها را در دست نداریم. مثل داستان آرش کمان‌گیر. مثل پرواز پائوروَه (امکان دارد واژه‌ی پارو از این واژه گرفته شده باشد) گفته شده که کشتیران کاردان، پائوروه، سه روز در هوا بر فراز آسمان چرخ می‌زد و نمی‌توانست فرود بیاید.

او از آناهیتا، درخواست کمک می‌کند که او را بر روی زمین فرود آورد. این موضوع بسیار جالبی است. گذشته از واژه‌اش، کسی است که سه روز پرواز می کند ( البته در این‌جا پرواز یک نماد است.) نقشی هم از یک گوی بال‌دار به دست آمده که بر خلاف دیگر نقوش که نشان مردی در میان آن‌هاست، نشان زنی در میانش است. زنی است که در میان حلقه‌ی بال‌دار در حال پرواز است. در این‌جا احساس می کنیم سازنده‌ی آن شیء واقعاً خواسته که علاقه‌اش به پرواز را نشان دهد.

یشتهای کهن اوستا آکنده است از اشاره‌های نجومی، اشاره‌های اسطوره‌ای و نمادپردازیهای زیبا. بعد از اوستای کهن یعنی یشتهای کهن، قدیمی ترین بخش اوستا گاتهای زرتشت است که از نظر نگارشی قدیمی ترین بخش اوستا هم به شمار می آید. گاتهای زرتشت هیچ گونه شباهتی با بخش‌های دیگر اوستا ندارد. اولاً سرتاسر اوستا و مخصوصاً اوستای کهن، سروده‌ی یک نفر نیست. بلکه سروده‌های یک قوم در طول تاریخ است. قومی در شرق ایران بزرگ که در طول تاریخ، مردم چیزی به آن اضافه کرده‌اند، از آن کم کرده‌اند، واژگانش، دستور زبانهایش و اسطوره‌هایش را صیقل داده‌اند تا به شکل نهایی درآید. امّا گاتهای زرتشت، مشخصاً توسط یک نفر سروده شده است و اندیشه‌های یک قوم در طول تاریخ نیست. اندیشه‌های یک خردمند است در یک زمان خاص.

دوم این‌که مضمون گاتهای زرتشت، عموماً با مضمون دیگر بخشهای اوستا کاملاً متفاوت است. در واقع گفته‌ها و سروده‌های مرد خردمند دردمندی است که در روزگاری قرار گرفته که پیامی را برای مردم آورده است.بعد از دوران زرتشت کسانی که به آن دوران نزدیک‌تر بودند یا خود زرتشت را دیده درک کرده یا به زمانش نزدیک‌تر بودند، سروده‌هایی سرودند که نزدیک به گفتار زرتشت است. که این‌ها را در اوستا به نام « هفت هات »می‌شناسیم.بعد از این در طول زمان، بخشهای مختلفی به اوستا اضافه می‌شود که دارای نکته‌ی خاص و بدیعی نیست. در واقع با اقتباسی از بخشهای اوستای کهن و گاتها، بخشهایی را سروده‌اند که مضمون تازه‌ای در آن نیست و در واقع همان مضامین قدیم را به شکل دیگری و با یک ایهام جدیدتری بازگو کرده‌اند.

اوستا مخصوصاً اوستای کهن پر از اسطوره‌هایی است که تنها اشاره‌ای به آن‌ها شده است و ما از جزئیات آن‌ها اطلاعی نداریم. امّا به قول فردوسی هنگام خواندن نوشته‌های قدیمی، باید پوستش را گذاشت و مغزش را برداشت.  می‌دانیم که اسطوره‌ها هم مانند مکانهای مقدّس همیشه مقدّس باقی می‌مانند و هیچ‌گاه از بین نمی‌روند و فقط شکل آن‌ها تغییر می کند و از شکلی به شکل دیگر درمی‌آیند.یک بنای مقدس گاهی نیایش‌گاه ناهید بوده، بعدها نیایش‌گاه مهر شده، بعدها ممکن است آتشکده شده باشد، بعد ممکن است کلیسا شده باشد، بعد می تواند امام‌زاده شده باشد و همین‌طور این سیر ادامه پیدا می‌کند و هر بار هم که شکل آن تغییر می‌کند یک سری نمادهای خاصی هم در آن بنا باید عوض شود و تغییر کند. ولی معمولاً بنای اصلی، ساختار اصلی و مراسمش همچنان باقی می‌مانند.

بعضی مراسم باقی می‌مانند اما وجه تسمیه‌اش را تغییر می دهند. مثل مراسمی که به نام قالی شوران در مشهد اردهال برگزار می‌شود. به این شکل که قالی‌ای را که مثلاً امام‌زاده‌ای بر روی آن خوابیده برای شستشو و غسل دادن می‌برند. در حالی که قبل از آن به عنوان نیایشگاه تیر پرستی، جزء مراسم باران خواهی بوده است که در سراسر ایران انجام می‌شده و نوعی مراسم دعای باران به حساب می‌آمده است....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات