دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

انقلاب فرانسه

انقلاب فرانسه

نویسنده: میشل وول
مترجم: محمد مظلوم خراسانی
ناشر: دانشگاه فردوسی مشهد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 228
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب 

نهضت اجتماعی و تغییر روحیات و طرز تفکر اجتماعی

بی شک تاریخ زندگی بشر با حوادث و وقایع اجتماعی آمیخته شده است، بخشی از تاریخ جامعه بشری مربوط می شود به نهضت ها ، آشوب ها قیام ها و انقلاب ها که بررسی هر یک از این پدیده هادر هر مقطعی از زمان و مکان گویای خواست ها ، نیازها و معضلات و نارسایی های اجتماعی بوده است…

این انقلاب، یکی از چند انقلاب مادر در طول تاریخ جهان است که پس از فراز و نشیب های بسیار، منجر به تغییر نظام سلطنتی به جمهوری در فرانسه و ایجاد پیامدهای عمیق در کل اروپا شد. پس از انقلاب در ساختار حکومتی فرانسه، که پیش از آن “سلطنتی با امتیاز فئودالی برای طبقه اشراف و روحانیون کاتولیک” بود، تغییرات بنیادی در شکل های مبتنی بر اصول روشنگری، ملی گرایی دموکراسی و شهروندی پدید آمد. با این حال این تغییرات با آشفتگی های خشونت آمیزی شامل اعدام ها، سرکوب های در طی دوران حکم رانی وحشت و جنگ های انقلابی فرانسه همراه بود. وقایع بعدی که می شود آن ها را به انقلاب فرانسه ربط داد شامل: جنگ های ناپلئونی و بازگرداندن رژیم سلطنتی و دو انقلاب دیگر که فرانسه امروزی را شکل داد.

انقلاب فرانسه با سقوط زندان “باستیل” در سال ۱۷۸۹ آغاز شد. شاه “لویی شانزدهم”، در سال ۱۷۹۳ اعدام شد و سرانجام، در سال ۱۷۹۹ هنگامی که ناپلئون بناپارت به قدرت رسید، انقلاب پایان یافت. کشوری که با آن همه خسارت، رژیم سلطنتی را برانداخته بود و لوئی شانزدهم و زنش را اعدام کرده بود، با روی کار آمدن ناپلئون دوباره مقهور نظام سلطنتی گشت، هر چند که امپراتوری ناپلئون هم دیری نپایید. توکویل، از اندیشمندان هم عصر انقلاب، معتقد است که با وجود آن همه تلاش برای وقوع انقلاب، نتیجه کار دموکراسی نبود. شاید به همین دلیل است که وی بر خلاف بسیاری، سال ۱۷۸۹ (شروع انقلاب) را سال پایان انقلاب می داند.

در سال ۱۷۸۹ میلادی، در فرانسه، انقلابی روی داد که معروف به انقلاب کبیر فرانسه شده است. این انقلاب را فراماسونرها و طرفداران ایده‌های بورژوازی و سرمایه داری رهبری کردند. انقلاب فرانسه یک انقلاب لیبرال – بورژوایی بود.

قبل از وقوع انقلاب و در زمان سلطنت “لویی شانزدهم”، فرانسه دارای یک مجلس طبقاتی بود و اشرافیت فئودال از مزایای ویژه‌ای برخوردار بودند که نمایندگان بازرگانان و سرمایه‌داران و صاحبان صنایع، فاقد آن امتیازها بودند. در جریان انقلاب فرانسه، رهبری با سرمایه‌داران و بازرگانانی بود که ایده‌های بورژوایی و عصر روشن‌گری را در سر داشتند و تحت شعار “برابری”، خواهان حقوق برابر با اشراف و لغو امتیازات ویژه فئودالی بودند.

بورژوازی، ذیل شعار “آزادی”، محدود شدنِ قدرتِ سلطنت و گسترش نفوذ زرسالارانِ صاحب سرمایه (بازرگانان، رباخواران، صاحبان صنایع) را طلب می‌کرد و توده‌های مردم که اکثراً از دهقانان فقیر و پیشه‌ورزان خرده‌پا و گروه کم‌جمعیت کارگران صنایع تشکیل می‌شد، در آرزوی لغو مالیات‌های فئودالی و عشریه‌های اجباری به کلیسا بودند. توده‌ها تحت هدایت افرادی مثل “میرابو”، “مارا”، “دانتون”، “ربسپیر” و تأثیرپذیری از ایده‌های فیلسوفان عصر روشن‌گری به ویژه افرادی مثل “ولتر” و “روسو” علیه سلطنت مطلقه لویی شانزدهم طغیان کردند و در ۱۴ فوریه ۱۷۸۹ “زندان باستیل” را که نماد استبداد خاندان “بوربون” بود، ویران ساختند.

با عقب‌نشینی لویی شانزدهم، سلطنت مشروطه تشکیل شد و بورژوازی لیبرال، بخش عمده‌ای از قدرت را به دست گرفت. در فاصله سال‌های ۱۷۹۰ – ۱۷۹۲ قدرت غالباً در دست کلوپ سیاسی “ژیروندَن”‌ها یعنی نمایندگان سرمایه‌داری لیبرالِ خواهان سلطنت مشروطه قرار داشت. شاکله کلوپ “ژیروندن”ها توسط فراماسونرها اداره می‌شد و رهبران معروف آن “میرابو” فراماسونر بودند. اینان در مجلس ملی فرانسه، قوانین بسیاری به نفع سرمایه‌داران و به منظور بسط سکولاریسم به تصویب رساندند، اما فکر چندانی به حال توده‌های فقیر دهقانان و کارگران نکردند. از این رو موج اعتراضات اقشار فرودست، دوباره بالا گرفت و این‌بار نمایندگان جناح تندرو و بورژوازی که “ژاکوبن”‌ها نامیده می‌شدند به قدرت رسیدند.

ژاکوبن‌ها نیز اکثراً فراماسونر بودند و رهبر آنها “ربسپیر”، سخت تحت تأثیر ایده‌های دموکراتیک “ژان ژاک‌ رسو” قرار داشت. در قریب دو سال حکومت ژاکوبن‌ها (۱۷۹۲ – ۱۷۹۴) در فرانسه، رژیم جمهوری اعلام شد و علی‌رغم شعارهای بسیار در خصوص “حقوق بشر” و “آزادی”، دوران “ترور و وحشت” حاکم شد و نزدیک چهل‌هزار نفر توسط جمهوری انقلابی مدافع حقوق بشر با گیوتین گردن زده شدند و ده‌ها هزار نفر بازداشت و روانه زندان‌ها شدند و جو اختناق شدیدی پدید آمد.

در دوران ژاکوبن‌ها اگرچه اصلاحات ارضی به نفع روستاییان انجام شد اما مشکلات معیشتی مردم اغلب ادامه یافت و حاکمیت صاحبان سرمایه، جانشین حکومت فئودال‌ها و اشراف‌ گردید. توده‌های فقیر روستایی و شهری چون روند اوضاع را به نفع خود ندیدند، از حکومت ناامید شدند و دست از حمایت از آن کشیدند و جناحی از سرمایه‌داری فرانسه که از دست ژاکوبن‌ها ناراحت بود در ۲۷ ژوئیه ۱۷۹۴ کودتایی علیه ربسپیر و ژاکوبن‌ها صورت داد و آنها را سرنگون و ربسپیر را اعدام کرد. نقش تاریخی انقلاب فرانسه که توسط ژاکوبن‌ها کامل گردید، لغو امتیازات فئودال‌ها و اشراف، برقراری حکومت سرمایه‌داران به جای فئودال‌ها، بسط سکولاریسم و زمینه‌سازی برای ایجاد یک نظام دموکراسی لیبرال در فرانسه بود که تا سال ۱۷۹۴ میلادی، تقریباً موفق به انجام همه اینها گردید؛ هرچند که انقلاب، روندی پرفراز و نشیب و بسیار خونین و پرنوسان را طی کرد.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات