- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 167635 - 81/3
- وزن: 0.20kg
انجیرهای سرخ مزار
نویسنده: محمدحسین محمدی
ناشر: چشمه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 132
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ : 2
مروری بر کتاب
ادبیات معاصر افغانستان
14 داستان
حوادث داستان ها همه پیرامون جنگ های داخلی افغانستان می گذرد و قصه ی آدم های جنگ زده ای را روایت می کند که عمرشان را در جنگ سپری کرده اند. زخمی شده اند. زخم زده اند. کشته اند و کشته شده اند. آدم هایی که گاه خود نیز نمی دانند چرا تفنگ به دست گرفته اند.
از دیگر ویژگی های بسیار بارز "انجیرهای سرخ مزار"، زبان شیوا و شاخص داستان هاست که نشان از این دارد که از دغدغه های اصلی "محمدحسین محمدی" محسوب می شود،سخن میگوید. برخی از داستان های این مجموعه جوایز ادبی متعددی چون جایزه ی ادبی اصفهان، جایزه ی ادبی بهرام صادقی و… را به خود اختصاص داده اند
. خوانندگان ایرانی و ناآشنا با ادبیات معاصر افغانستان، شاید در آغاز با زبان نویسنده اندکی ارتباط نگیرند ولی با خواندن یکی دو داستان با زبان و ترکیبات زبانی نویسنده خو میگیرد.میشود گفت که "محمدحسین محمدی"با این مجموعه "انجیرهای سرخ مزار"خود را بعنوان یک نویسنده روایت کننده مستند به سبک رمان مطرح می کند.
...پسرک را ما انداختیم در چاه. مجبورمان ساخت که ما بیندازیمش. و بعد خاک ریختیم در چاه که بوی شان همه جا را پر نکند و کس خبر نشود. خود پیکا به دست ایستاده شد و نگاه مان کرد.پسان پیکایش را به شانه اش انداخت و قطار خالی مرمی ها را دور گردنش، و به طرف قشلاق رفت و ما هنوز بر سر چاه بودیم. نمی دانستیم چی بکنیم. از خاک انداختن که دست کشیدیم.
مدتی همان جا ماندیم و بعد یکی یکی رفتیم. رفتیم تا به زن های مان وقتی که شب پهلوی شان خواب کردیم. آرام آرام و با خوف قصه کنیم که بچه ی فلانی این ها را کشته. رفتیم به پدرها و مادرهای مان قصه کنیم. برای آشناهای مان یا هر کس را که در راه دیدیم... و صبا روزش همه خبر داشتند.
حتی بچه های خردسال و حالا این ها آمده اند. جنازه ها را کشیده اند و با خودشان برده اند. و حالا ما به هر جایی که می رویم، بیم داریم که مبادا یکی جلومان بگیرد و...