- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 127305 - 112/8
- وزن: 0.40kg
- UPC: 17 = 22
امیر ارسلان رومی
نویسنده: محمد علی نقیب الممالک
گردآوری: علی نجاتی
ناشر: پل
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور
در میان داستان های عامیانه فارسی، سه کتاب بیش از همه شهرت دارند. این سه کتاب عبارتند از: حسین کرد، رستم نامه و امیر ارسلان.
«امیر ارسلان رومی» یکی از معروفترین داستانهای عامیانة زبان فارسی و شامل سرگذشت امیرارسلان پسر پادشاه روم و عاشق شدن وی بر فرخلقا دختر پطرس شاه فرنگی از راه دیدن تصویر او و مبارزة قهرمان داستان برای رسیدن به وصال معشوقه است.
امیرارسلان ضمن ماجرایی عجیب و غریب و دور از ذهن برای رسیدن به فرخلقا با دیو و جن و اژدها و جادوگران و عفریتها نبرد میکند و موانع گوناگونی را که دشمنان در سر راه وی ایجاد میکنند از پیش برمیدارد. این داستان، ظاهرا زاییدة فکر نقیب الممالک نقاشباشی زمان ناصرالدین شاه و تحریر فخرالدوله دختر ناصرالدین شاه است. اثر حاضر به سرگذشت امیرارسلان رومی به زبان ساده اختصاص یافته است.
داستان تقسیم امپراتوری بزرگ روم را به دو امپراتوری روم غربی و روم شرقی (بیزانس) همه شنیده ایم. قلمرو دولت روم شرقی قسمتی از یونان و شبه جزیره بالکان و آسیای صغیر و مرکز آن قسطنطنیه بود و یادگارهای امپراتوری روم شرقی هنوز هم در خاک ترکیه فعلی فزون و فراوان بر جای است.
پس از آنکه فاتحان مسلمان دولت روم شرقی را در هم شکستند و قسطنطنیه را بگشودند و امپراتوری عظیم و مقتدر عثمانی را بنیاد نهادند این دولت اسلامی به پیروی از سنت قدیم دولت روم خوانده شد و وجه تسمیه مولانا جلال الدین محمد بلخی به «رومی» از آن جهت است که وی مدتی از عمر شریف خویش را در آسیای صغیر و قونیه گذرانیده بود. سلسله ای از اولاد سلاجقه را نیز که درین سرزمین حکمرانی و فرمانروایی داشتند و حقی بزرگ به گردن ادبیات فارسی دارند و در دوران و انفسای حمله مغول فضلای این آب و خاک را در دامن عطوفت و جوانمردی و علم و ادب دوستی خویش پروردند، به همین اعتبار سلاجقه روم می خوانند.
این نام تا چندی پیش شهرت کامل داشت. در دوره صفوی امپراتوری عثمانی را دولت روم و سلطان آن را «سلطان روم» می نامیدند و تا پیش از مشروطیت در ایران نیز تمام ایرانیان از دولت روم امپراتوری عثمانی را اراده می کردند و روم و رومی را مرادف «ترک» و «ترکی» می شناختند و هرگز روم را با «رم» مرکز ایتالیای فعلی اشتباه نمی کردند. از این روی بسیار طبیعی و منطقی است اگر امیر «ارسلان» که در لغت ترکی به معنی شیرست مردی رومی به حساب آید. در باب علت رومی بودن امیر ارسلان همین اندازه گفتگو کافی می نمایند...