- موجودی: موجود
- مدل: 199786 - 52/3
- وزن: 0.40kg
امپراتوری نشانه ها
نویسنده: رولان بارت
مترجم: ناصر فکوهی
ناشر: نشر نی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 171
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
مصور تعدادی رنگی
به باور بارت اسطوره ها الگوهای انتقادی فهمی را به ما عرضه می دارند که می توان از آن ها برای طرح معنای تجربه از طریق لرزاندن یک نظام روی نظامی دیگر، به منظور ایجاد دو سطح تفسیر، استفاده کرد. هر دو سطح مذکور به طور جداگانه و پی درپی نخست، برای برجسته کردن واقعیت و سپس برای تفسیر آن عمل می کنند. بارت در اسطوره شناسی ها نشان می دهد چگونه سطح اول که وی آن را «ساحت دلالت گر» می نامد، شامل نظام «واقعیت بنیاد» تفسیر می شود که در آن ابژه ها دلالت می شوند.
رولان بارت در این اثر از ژاپن خیالی سخن میگوید. "هدف او، نگاه به یک جامعه است تا آن را به مثابهی یک متن قرائت کند، اما بیشتر از آن که به متن بودن این جامعه بیندیشد، خود بر آن است که از آن متنی بسازد و در این راه شاید هدفی جز "لذت" نداشته باشد، همان لذتی که در اثر معروفش لذت متن (1972) بر آن پای فشرد. در امپراتوری نشانهها ما در حقیقت با نوعی انسان شناسی مجازی، یا با اندیشههای انسان شناختی بر واقعیتی مجازی سر و کار داریم که خود حاصل بازنمایی یا بازسازی واقعیتی بیرونی در دستگاهی خیالی است.
"ژاپن" بارت در این کتاب نه متنی است که به نویسنده تعلق داشته باشد، نه متنی است که از آن خواننده باشد، بلکه ترکیبی است از این هر دو. در این اثر، بارت با همین هدف "خوشبختی"... و "لذت"، نثر خود را به تکههای بیشمار میشکند، تصاویر را وارد متن و متن را وارد تصاویر میکند و نوشتهی خود را به شیوهای که بارها آن را بداهه نوازی مینامد، پیش میبرد". به گفتهی نویسنده: "در این کتاب، نه متن در "تفسیر" تصویرهاست، نه تصویرها درجست و جوی "آراستن" متن.
چرا ژاپن؟ زیرا ژاپن کشور نوشتار است: از میان تمام سرزمینهایی که من شناختهام، ژاپن تنها جایی بوده است که تأثیر نشانهها بیشترین نزدیکی را با باورها و رؤیاهایم داشته است، یا شاید بهتر باشد بگویم نشانهها در دورترین نقطه از همهی چیزهایی قرار داشتهاند که از آنها نفرت داشتهام و آزارم میدادهاند، از همهی چیزهایی که میخواستهام بهمثابه بخشی از نشانهسالاری غربی طردشان کنم. نشانهی ژاپنی قدرتمند است: به صورت تحسینبرانگیزی نظم و ترتیب دارد و خود را به نمایش میگذارد، بیآنکه هرگز نه به طبیعت بدل گردد و نه به عقلانیت.
نشانهی ژاپنی تهی است: معنایش گریزان است، در عمق قالبهایش نه اثری از خدا هست، نه از حقیقت و اخلاق؛ و این قالبهای بیآنکه جبرانی در کار باشد سلطه دارد. نشانهی ژاپنی، بیش از هر چیزی کیفیتی عالی دارد، نجابتی در بروز خویشتن، افسونی شهوانی که بر همهچیز مینشاندش و ما عموماً آن را به بیمعنایی و ابتذال خویش میرانیم. از این رو جایگاه نشانه را در اینجا نباید در میان نهادها جست: اینجا نه صحبتی از هنر در میان است، نه از فلکلور، نه حتی از تمدن (ما ژاپن فئودال را در برابر ژاپن فناورانه نمینشانیم)؛ در اینجا سخن ما تنها از شهر است، از مغازهها، از تئآتر، از ادب، از باغها، از خشونت، سخن ما تنها از چند حرکت و چند اداست، از چند غذا، از چند شعر، سخن ما از چشمان است و از قلمموهایی که همهی اینها را به نوشتار درمیآورند بیآنکه آنها را نقاشی کنند.
"امپراتوری نشانه ها" یک تمرین فکری گسترده در مورد روابط بین دلالت گر و نشانه است. در این فصل ها - که بیشتر به عنوان مقاله های پیوسته در نظر گرفته می شوند - "رولان بارت" عملکردها و دستگاه های یک کشور خیالی را که "ژاپن" نام گذاشته، بررسی می کند. جامعه ای که از هر لحاظ همان کشور واقعی ژاپن است اما نحوه ی کارکرد آن در واقعیت، عاری از عوارض معنایی است که جامعه ی غربی "بارت" در آن کارکرد دارد.
در بررسی های قابل توجهی از چاپستیک ها ، تهیه ی غذا ، سالن های پاچینکو ، مراسم چای ، تئاتر کابوکی ، نقشه راه ها و چیدمان خیابان و شهر ، "رولان بارت" شیوه ی تفکر متفاوتی را نشان می دهد که حداقل برای او، معنای نهایی هر علامت ، بی معنی بودن است - که می گوید ، نه چیزی است، نه بی معنی است، بلکه خود پوچی است؛ جهانی عاری از عوارض و پیش بینی های غیر ضروری فکر.
"امپراتوری نشانه ها" را به عنوان تمرینی مختصر از تأمل در گفتار نشانه شناسی در نظر بگیرید. این کتاب به خوانندگانی که با گفتمان نشانه شناختی ، به ویژه مطابق با روش "رولان بارت" ، آشنایی پیدا کرده اند ، اجازه می دهد تا انواع مختلفی از دلالت ها را در فرهنگ ژاپنی توسط نویسنده مشاهده کنند. اگر به ژاپن و فرهنگ ژاپن علاقه دارید ، احتمالا این کتاب کمترین ارتباط را با علاقه شما دارد.
کلمات "ژاپن" یا "ژاپنی" در عنوان وجود ندارد ، زیرا این کتاب درباره ژاپن به معنای تفسیر آموزنده ی فرهنگ آن نیست. "رولان بارت" به طور مکرر بین ژاپن "واقعی" و ژاپنی که درباره آن می نویسد تفاوت قائل می شود و موضوع مورد بحث او فقط در مورد ژاپن دوم است.