- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 150247 - 59/1
- وزن: 0.40kg
آمریکا
نویسنده: فرانتس کافکا
مترجم: علی اصغر حداد
ناشر: ماهی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 304
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 4
مروری بر کتاب
مفقود الاثر
تازگی ها از آیزن گاسه می گذشتم که یکی در کنارم گفت : " از کارل چه خبر ؟" سر برگرداندم؛ مردی را دیدمکه می رفت و بی اعتنا به من با خودش حرف می زد. این پرسش را هم با خودش مطرح کرده بود. خب البته کارل شخصیت اصلی رمان بداقبال من است و آن رهگذر بی آزار ناخودآگاه وظیفه داشت به من بخندد ، چون اصلا نمی توانم سوالش را تشویق تلقی کنم....
فرانتس کافکا در یادداشت های روزانه اش از کتاب امریکا به نام مفقود الاثر یاد کرده است. و به گفته ماکس برود اغلب در گفت و گوها آن را رمان آمریکایی خود می خوانده است. واژه مفقود الاثر به معنی غیبت است، بیانگر وضعیت کسی است که نمی دانیم کجاست، خبری از او در دست نیست و در زنده بودنش شک است.
مفقود الاثر کسی است که به احضاریه های رسمی پاسخ نمی دهد، کسی که به پیغام ها بی اعتنا می ماند و خود پیغامی نمی فرستد. وضعیت شخص مفقود الاثر از لحاظ حقوقی با مرگ مرتبط است.
کافکا در نامه ای به ناشرش کورت ولف می نویسد که در مفقود الاثر قصد داشته مدرن ترین امریکا را تشریح کند. در میان نویسندگان برجسته آلمانی زبان، کافکا اولین کسی است که یک اعتصاب کارگری را (اگرچه در قالب یک مشکل ترافیکی) شرح می دهد، اولین کسی است که جنون یونیفرم پوش کردن و حذف کامل خصوصیات فردی را به سوژه ای ادبی تبدیل می کند. مفقود الاثر را روشن ترین اثر کافکا دانسته اند. احتمالا کافکا یک سال پیش از نگارش مفقود الاثر ، رمان مشهور چارلز دیکنز به نام دیوید کاپرفیلد را مطالعه کرده و آن را الگوی نگارش مفقود الاثر قرار داده است.
کافکا بنا به دلایلی که بر هیچ کس روشن نیست،در آستانه ی پایان کتاب،ناگهان آن را رها کرد.با استناد به یکی از نقل قول های ماکس برود در سال 1927،کافکا قصد داشته فصل پایانی اثر را به توصیف شکوفایی شخصیت کارل جوان در حرفه ی مورد علاقه اش اختصاص دهد و ماجرا را تا آنجا برساند که کارل به وطن اش باز گردد و با پدر و مادر میهن اش آشتی می کند.ماکس برود البته –درست بر خلاف همین نظر –در جای دیگری این دریافت را در تضاد با یادداشتی از خود کافکا در30 سپتامبر 1915 می داند که در آن قرار بوده کارل روسمان در این اثر هم مرگی شبیه مرگ یوزف.ک قهرمان قصر داشته باشد.
آمریکا کتابی نمادین است و رویداد ها در آن ارزشی نمادین دارند،که خواننده را در هزار تویی تاریک در پی خود می کشند،اما نه مفهوم نماد ها در آن به وضوح مشخص می شوند،نه آن اهمیتی را می یابند که مفهوم نماده در آن به وضوح مشخص می شوند،نه آن اهمیتی را می یابند که در زندگی که باید در زندگی شخصیت قصه داشته باشند.
این رمان، داستان مهاجری جوان به نام کارل روسمان را روایت می کند که پس از تجربه ی اتفاقی خجالت آور، توسط پدر و مادرش به آمریکا فرستاده می شود. کارل انتظار دارد در این سرزمین جادوییِ فرصت ها بتواند اشتباهات گذشته را جبران کند و زندگی مفیدی را پی بگیرد، اما او در عوض وارد گردابی از ماجراهایی عجیب و سردرگم کننده می شود.
اگرچه کافکا هیچوقت به آمریکا نرفت، تصاویری از چشم اندازهای وسیع، خطرات و فرصت های این کشور، الهام بخش اصلی شکل گیری داستان این رمان ارزشمند هستند. کافکا در کتاب آمریکا، از تخیل بی نظیر خود کمال بهره را برده و اثری ارزشمند را خلق کرده که به «سرزمین موعود»، از دریچه ای متفاوت می نگرد.
کارل چشم بسته و کورمال کورمال پیش می رود،برای یافتن جایی سزاوار خود می ستیزد،تا روزی که به تئاتر اوکلاهاما پا می گذارد.در این مرحله در فصل پایانی پیش از قطعات،نماد معنای عمیق تری می یابد،و کافکا در آن جامعه ای را توصیف می کند که واجد نوعی کمال آرمان شهری است.به باور برود رمان قرار است در شکوفایی شگفت انگیز این تئاتر،که درواقع تئاتر جهانی است پایان گیرد،اما به صورتی که کافکا آرزو داشت و به طرزی فاجعه بار در روزگار مفقود بود.
فهرست
فصل یکم- آتش انداز
فصل دوم - دایی
فصل سوم - خانه ییلاقی در حومه نیویورک
فصل چهارم - راه رامسس
فصل پنجم - هتل اکسیدنتال
فصل ششم - قضیه رابینسون
فصل هفتم - سرپناه
فصل هشتم - تئاتر طبیغی اکلاهما
و...