- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 170711 - 68/3
- وزن: 0.30kg
الکندی
نویسنده: یوحنا قمیر
مترجم: صادق سجادی
ناشر: فلسفه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 71
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور بر روی جلد اصلی صحافی شده
مروری بر کتاب
فیلسوف بزرگ جهان اسلامی
نام کامل او ابو یوسف یعقوب بن اسحق بن صباح بن عمران بن اسمعیل بن الاشعث بن قیس الکندی است. کنده نام یکی از قبایل بزرگ اعراب پیش از اسلام بود. جد او، الاشعث بن قیس با پذیرفتن اسلام، جزو صحابه پیامبر شد و همراه تنی چند از مسلمانان صدر اسلام به کوفه، محل زندگانی اخلاف خود، رفت. پدرش اسحق بن الصباح در طول خلافت خلفای عباسی، مهدی و هارون الرشید، حاکم کوفه بود. تولد کندی به احتمال قوی ده سالی پیش از مرگ هارون الرشید، یعنی به سال 185/801 بوده است.
یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف عرب در عصر خود، دست به تألیف کتابی در تناقضات قرآن زد و کسی را در جریان کار خود نگذاشت. روزی یکی از شاگردان او به حضور حسن بن علی عسکری رسید.
امام به او فرمود: آیا در میان شما کسی نیست تا استادتان را از آنچه دربارهٔ قرآن مینویسد، بازدارد؟
او گفت: ما شاگردان او هستیم، چگونه میتوانیم دربارهٔ این موضوع یا غیر آن به او اعتراض کنیم؟
امام به فرمود: اگر چیزی بگویم به کِندی خواهی گفت؟
آن مرد گفت: آری، امام فرمود: پیش او برو و از وی بپرس: آیا از نظر شما ممکن است منظور قرآن غیر از آن معانی باشد که گمان کرده و پذیرفتهاید؟ خواهد گفت ممکن است؛ زیر اهل فهم است. پس بگو: چه میدانی؟ شاید همانگونه که امکان آن را پذیرفتی، مراد قرآن غیر از آن باشد که تو میفهمی؛ و او هم سخنان امام را به وی منتقل کرد.
کندی که این مسئله را در سخن، امری محتمل و از نظر عقلی جایز میدانست، گفت: قسم میخورم که این کلام از تو نیست. آن مرد گفت: این سخنان از ابومحمد عسکری است. کندی گفت: هماکنون پیش او میروم که این امر جز از این خاندان برنمیآید؛ آنگاه آتش خواست و همه آنچه را که نوشته بود، سوزاند و از بین برد.
کندی با اخذ عنوان «حقیقت» در تعریف فلسفه گرایش افلاطونی خود را بروز میدهد و تصریح میکند که غرض فیلسوف در مقام نظر، رسیدن به حق، و در مقام عمل، عمل به آن است. وی راه نیل به حقیقت هرچیزی را علت آن چیز میداند؛ یعنی برای رسیدن به حقیقت یک چیز لازم است به علت آن نائل شویم و از این طریق نتیجه میگیرد که شریفترین فلسفه و برترین نوع آن، فلسفه اولی، یعنی فلسفه ای است که علم به نخستین حقیقت و علم به علت همه حقایق است.
کندی بین فلسفه و فلسفه اولی فرق مینهد و معتقد است دانشی که دربارهٔ علت نخستین پژوهش میکند به درستی و شایستگی فلسفه اولی نامیده شدهاست؛ زیرا علت نخستین علت تمام اشیاء دیگر است و براساس این قاعده که راه رسیدن به حقایق اشیاء علم به علت آنهاست، علم به علت نخستین، علم به همه اشیاء دیگر است و از این رو، بقیه فلسفه (غیر فلسفه اولی) در فلسفه اولی منطوری است. بنابراین کندی فلسفه اولی را «علم به عله العلل» تعریف میکند و بدین ترتیب به مشرب ارسطو نزدیک میشود...
گویند او مردی یهودی بود که اسلام آورد و نیز گویند مسیحی بود اما هیچ یک از این دو قول مستند به مدارک متقن نیست. در بصره پای به جهان گذاشت و رشد یافت و آنگاه به بغداد رفت. با ماموران عباسی و معتصم مربوط شد و به تربیت محمد بن معتصم مامور گشت. او را در میان این خلفا و فرزندانشان منزلتی عظیم بود. اما متوکل کینه او را بر دل گرفت و آماج حملات خویش قرارش داد و بالاخره تبعیدش کرد. الکندی آرا و عقایدی نزدیک به آراء معتزلیان داشت و چون مامون و معتصم عباسی نیز اهل اعتزال بودند و فلسفه را نیز دوست می داشتند، او را مقرب خویش گردانیدند. اما موکل که به پشتیبانی از مکتب اهل سنت و جماعت برمی خاست، از او در غضب شد و به آزارش پرداخت...