- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 179340 - 103/3
- وزن: 1.00kg
الابنیه عن حقایق الادویه
نویسنده: موفق الدین ابومنصورعلی الهروی
مصحح: احمد بهمنیار
به کوشش: حسین محبوبی اردکانی
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 442
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
روضة الانس و منفعة النفس
الابنيه قديم ترين كتاب به زبان و خط فارسي, دربارة گياهان دارويي و اثر آنهاست. ابومنصور موفق الدين علي هروي, اين كتاب را در سدۀ چهار و پنج هجري قمري، دهم و يازدهم ميلادي نگاشت . كتاب به خط اسدي توسي, شاعر, نويسنده, لغت شناس و سرايندة مثنوي گرشاسب نامه است, كه در سال 447 آن را كتابت و رونوشت كرده است.
ابومنصور هروي, كتاب خود را براي پادشاه و يا اميري نوشته است كه او را «بزرگوار و دانا و حكمت شناس و حق دان و دانش جوي و داد ده و سَخي دست و كريم طبع و سخن دان و يزدان پرست و هنر ورز» مينامد و ميگويد به خاطر « اين فضلهاي شريف [ كه در اين پادشاه است] مرا خرد تكليف كرد» كه « به نام اين ملك عالم و عادل اين كتاب, تصنيف كنم» و سرانجام كتاب را « از بهر ِ خزانة » آن امير نوشت.
ابومنصور براي نوشتن كتاب خود دليل ديگري هم ميآوَرَد اين كه كتابهاي حكيمان (پزشكان) پيشين و مُحدَث (معاصر) خود را خوانده و نوشتههاي آنان را به « تأمل» بررسي كرده, دربارۀ ادوية مفرد و مركب ( داروهاي تركيبي ) و نيز اثر و كار هر دارو و فايده و زيانشان دقت كرده است. سپس به اين نتيجه رسيده كه هر دارو شناس و داروساز براي رسيدن به هدف خود ( ساختن داروها و تجويز آنها ) روشي پيش گرفته, برخي از آنان كتابهايشان را بسيار كوتاه و فشرده, و برخي نيز كارهايشان ناتمام بود.
وي ميگويد :
«خواستم كتابي بِنا كنم ( بنويسم) و هر چه شناسند [ از داروها] اندر او (آن) ياد كنم » و قوت و اثر آنها را «به شرحي تمام و به وجهي نيكو بگويم» ( همانجا ) و بيان ميكند به دليل ِ پيش آمدها و مشاغلي كه داشته و به سبب « كسادي علم و كمي طالبان » تا اين روزگار , فرصت ِ نوشتن چنين كتابي را پيدا نكرده بود؛ چون به دربار پادشاهي كه صفات او پيش از اين آمد رسيد, برخود واجب ديد كه در اين زمينه, كتابي كامل بنويسد, زيرا بر آن است كه « اين كتاب شريف تر از آن است كه مختصر بايد كرد »
الابنيه يك مقدمة كوتاه و بيست و هشت باب دارد. مقدمه آهنگين است و در آن واژههاي سجع به كار رفته است :
« سپاس باد يزدان ِ دانا و توانا را كه آفريدگار ِ جهان است و دانندۀ آشكار و نهان است و رانندۀ چرخ و زمان است و دارندۀ جانوران است و آورندۀ بهار و خزان است و درود بر محمد (ص) كه خاتم پيغامبران است... و درود بر همة پيغامبران ايزد و همة فريشتگان و همه پاكان ... و آفرين بر همة نيكوكاران كه از هواي اين جهاني پرهيز كردند و توشة آن جهان برداشتند و عُمر اند رضاي ايزد بگذاشتند.»
نام ِ همة بابهاي آن به عربي است از « باب عَلي حَرف ِ الالف » تا « باب علي حرف اليا ». بابها و گياهان و مواد ِ دارويي همه به ترتيب « حروف هجي » بيان شده است « تا باز جُستنش آسان بود» ( همان ص 5) . اما الفبايي بودن ِ نامها تنها در حرف اول واژه هاست . نام برخي مواد دارويي نيز به عربي است. مانند اَرُز ( برنج ) كه نخستين واژه از مواد است, اَنجُدان ( اَنگُدان ), ثوم (سير) كه به ترتيب در صفحه هاي (6، 12، 85 ) آمده است . تمام ِ روغنهاي گياهي را زيرِ دُهن آورده, باب «د» را باب « الاَدهان » ناميده است :
« ادهان را اينجاي ذكر كنيم و بدان كه روغنها, بسيار است؛ مفرد و مركب. مفرد بيست و سه گونه است .» سپس از « دُهن الجُوز » تا « دُهن القرع », بيست و سه مورد, نام ميبرد و پس از آن « اَدهان المركب » ( در متن اصلي خطي « الدهان المركبة ») با اين عبارت آغاز ميشود: « روغنهاي مركب آيد كنون » و چهل مورد از روغنهاي مركب را نام مي برد , خواص آنها را بيان ميكند. هر چند نويسنده اين باب را باب الادهان ناميده , اما , پس از پايان روغنهاي مفرد و مركب , پانزده مادة دارويي ديگر غير از روغنها را نام ميبَرَد. انواع سنگها را در باب «ح» و زير « حجر» آورده و از « حجر اليهود » تا « حجر الِاثمِد حديد» شانزده مورد را بيان كرده است: حجر البناذج حجراليشم.