- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 192817 - 55/4
- وزن: 0.50kg
اقتصاد کشورهای با برنامه ریزی متمرکز
نویسنده: زهرا افشاری
ناشر: دانشگاه الزهرا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 276
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 1
کیفیت : در حد نو _ نو
مروری بر کتاب
تا جایی که به مسائل اصلی اقتصادی مربوط است، امروزه نیز داستان هنوز از همین قرار است. با این حال باید پذیرفت که از بسیاری جهات دیگر، سوسیالیستها و دیگر برنامهریزان جدید کاملا حق دارند که مسوولیت برنامههای یکدیگر را نپذیرند. آنچه اینجا باید از هم تمیز دهیم، اهداف و ابزارهاییاند که برای رسیدن به این اهداف پیشنهاد شدهاند یا واقعا لازمند. پیچیدگیها و ابهامهای موجود از اینجا سر برمیآورد که ابزارهای لازم برای رسیدن به اهداف سوسیالیسم به معنای محدودتر کلمه را میتوان برای رسیدن به اهداف دیگر هم به کار برد و مسائلی که ما را دلمشغول خود کردهاند، از ابزارها ریشه میگیرند و نه از اهداف.
هدف مشترک کل سوسیالیسم به معنای محدودتر کلمه یا سوسیالیسمِ «پرولتری» بهبود وضعیت طبقات بیدارایی جامعه از راه بازتوزیع درآمد دارایی است. این از مالکیت اشتراکی بر ابزارهای مادی تولید و هدایت و کنترل جمعی استفاده از آنها حکایت میکند. با این حال، همین روشهای اشتراکی و جمعگرایانه را میتوان برای رسیدن به اهدافی کاملا متفاوت هم به کار گرفت. مثلا حکومت دیکتاتوری اشرافسالار میتواند همین روشها را برای پیشبرد منافع یک گروه نژادی یا برگزیده دیگر یا برای رسیدن به اهداف آشکارا ضدبرابریطلبانه دیگری به کار گیرد.
ماجرا باز به این خاطر پیچیدهتر میشود که روش کنترل و مالکیت اشتراکی که برای هر یک از این تلاشها در راه تفکیک توزیع درآمد از مالکیت خصوصی ابزارهای تولید لازم است، میتواند در درجات مختلفی به کار رود. فعلا خوب است که از واژه «سوسیالیسم» برای توصیف اهداف رایج سوسیالیستی و از واژه «برنامهریزی» برای توصیف روش استفاده کنیم؛ هر چند بعدا واژه «سوسیالیسم» را در معنای گستردهترش استفاده خواهیم کرد.
حال در معنای محدود کلمه میشود گفت که میتوان برنامهریزی زیاد و سوسیالیسم کم یا برنامهریزی کم و سوسیالیسم زیاد داشت. در هر حال روش برنامهریزی را بیتردید میتوان برای رسیدن به اهدافی استفاده کرد که هیچ ربطی به اهداف اخلاقی سوسیالیسم ندارند. اینکه آیا همچنین میتوان سوسیالیسم را کاملا از برنامهریزی جدا کرد - و نقدهای معطوف به روش به تلاشهایی در این راستا انجامیدهاند - مسالهای است که باید بعدا در آن واکاوی کنیم. اینکه نه فقط در میدان نظر، بلکه همچنین در میدان عمل میتوان مساله روش را از مساله هدف جدا کرد، برای بحث علمی بسیار خوب است.
علم هیچ حرفی برای گفتن درباره روایی اهداف نهایی ندارد. آنها را میتوان پذیرفت یا نپذیرفت، اما نمیتوان ثابت یا ردشان کرد. همه آنچه میتوانیم معقولانه دربارهاش بحث کنیم، این است که آیا اقدامات مشخص به نتایج مطلوب میانجامند یا نه و اگر میانجامند، چقدر در این راه موثرند. با این حال اگر روش مورد بحث فقط به عنوان راهی برای رسیدن به یک هدف خاص پیشنهاد شده بود، شاید در عمل جدا نگه داشتن بحث درباره مساله فنی و داوریهای ارزشی سخت میشد. اما چون همین مساله روشی در ارتباط با آرمانهای اخلاقی کاملا مختلفی مطرح میشود، باید امیدوار بود که بتوان داوریهای ارزشی را کاملا از بحث بیرون نگه داشت.