- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 188148 - 119/1
- وزن: 0.50kg
اقبال شرق
نویسنده: عبدالرفیع حقیقت
ناشر: بنیاد نیکوکاری نوریانی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 207
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو
مروری بر کتاب
شامل شرح احوال و آثار و افکار و گزیده ترین اشعار فارسی علامه محمد اقبال لاهوری
محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال ؛ شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سرودهاست. اقبال نخستین کسی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. اقبال در این کشور به طور رسمی «شاعر ملی» خوانده میشود...
اقبال در دوران جنگ جهانی اول در جنبش خلیفه که جنبشی اسلامی بر ضد استعمار بریتانیا بود، عضویت داشت. وی با مولانا محمد علی و محمد علی جناح همکاری نزدیک داشت
وی در سال ۱۹۲۰ در مجلس ملی هندوستان حضور داشت اما از آنجا که گمان میکرد در این مجلس اکثریت با هندوها است پس از انتخابات ۱۹۲۶ وارد شورای قانونگذاری پنجاب شد که شورایی اسلامیبود و در لاهور قرار داشت.
در این شورا وی از پیشنویس قانون اساسی که محمد علی جناح برای احقاق حقوق مسلمانان نوشته بود حمایت کرد. اقبال در ۱۹۳۰ به عنوان رئیس اتحادیه مسلمانان در اللهآباد و سپس در ۱۹۳۲ در لاهور انتخاب شد.
آنچه از خاک تو رُست ای مرد حرّ آن فروش و آن بپوش و آن بخور
آن جهانبینان که خود را دیدهاند خود گلیم خویش را بافیدهاند
ای امین دولت تهذیب و دین آن ید بیضا برآر از آستین
خیز و از کار اُمم بگشا گره نقشه اَفرنگ را از سر بنه
نقشی از جمعیت خاور فکن واستان خود را ز دست اهرمن
ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو مؤمن خود، کافر افرنگ شو
رشتهٔ سود و زیان در دست توست آبروی خاوران در دست توست
اهل حق را زندگی از قوّت است قوّت هر ملّت از جمعیت است
دانی از افرنگ و از کار فرنگ تا کجا در بند زُنّار فرنگ؟
زخم از او، نشتر از او، سوزن از او ما و جوی خون و امید رفو؟
گر تو میدانی حسابش را درست از حریرش نرمتر، کرباس توست
بوریای خود به قالینش مده بیدق خود را به فرزینش مده
هوشمندی از خُم او مِی نخورد هر که خورد، اندر همین میخانه مُرد