دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

اشک تاریخ

اشک تاریخ

نویسنده: حسین امانپور نوری
ناشر: کوهسار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 272
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1379 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

مصور

فرزندان من،دوستان من!اكنون به پايان زندگی نزديك گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشكار دريافته‌ام.وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپنداريد و كام من اين است كه اين احساس در کردار و رفتار شما نمايانگر باشد، زيرا من به هنگام كودكی، جوانی و پيری بخت‌يار بوده‌ام.

هميشه نيروی من افزون گشته است، آن چنان كه هم امروز نيز احساس نمی‌كنم كه از هنگام جوانی ناتوان‌ترم.من دوستان را به خاطر نيكويی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خويش ديده‌ام.زادگاه من بخش كوچكی از آسيا بود. من آنرا اكنون سربلند و بلندپايه باز می‌گذارم. اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم.
حتی در پيروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم. در اين هنگام كه به سرای ديگر می‌گذرم، شما و ميهنم را خوشبخت می‌بينم و از اين رو می‌خواهم كه آيندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چيزی است شبيه به خواب .

در مرگ است كه روح انسان به ابديت می پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد می گردد به آتيه تسلط پيدا می كند و هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين چنين نبود آنگاه  ازخدای بزرگ بترسيد كه در بقای او هيچ ترديدی نيست و پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.

بايد آشكارا جانشين خود را اعلام كنم تا پس از من پريشانی و نابسامانی روی ندهد.من شما هر دو فرزندانم را يكسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم كه آزموده‌تر است كشور را سامان خواهد داد.فرزندانم! من شما را از كودكی چنان پرورده‌ام كه پيران را آزرم داريد و كوشش كنيد تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند.تو كمبوجيه، مپندار كه عصای زرين پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان يک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند.

همواره حامی كيش يزدان پرستی باش، اما هيچ قومی را مجبور نكن كه از كيش تو پيروی نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه هر كسی بايد آزاد باشد تا از هر كيشی كه ميل دارد پيروی كند .هر كس بايد برای خويشتن دوستان يك دل فراهم آورد و اين دوستان را جز به نيكوكاری به دست نتوان آورد.از كژی و ناروايی بترسيد .اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا داريد و در اجرای عدالت تسامح ورزيد ، ديری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون خواهيد شد .

من عمر خود را در ياری به مردم سپری كردم . نيكی به ديگران در من خوشدلی و آسايش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برايم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نياکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهيد مرا شاد كنيد نسبت به يكديگر آزرم بداريد.پيكر بی‌جان مرا هنگامی كه ديگر در اين گيتی نيستم در ميان سيم و زر مگذاريد و هر چه زودتر آن را به خاك باز دهيد. چه بهتر از اين كه انسان به خاك كه اين‌همه چيزهای نغز و زيبا می‌پرورد آميخته گردد.من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اكنون نيز شادمان خواهم بود كه با خاكی كه به مردمان نعمت می‌بخشد آميخته گردم.

هم‌اكنون درمی يابم که جان از پيكرم می‌گسلد ... اگر از ميان شما كسی می‌خواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزديك شود و هنگامی كه روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را موميای نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد .

چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مثل ايران دفن شود.از همه پارسيان و هم‌ پيمانان بخواهيد تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اينكه ديگر از هيچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گويند.  به واپسين پند من گوش فرا داريد. اگر می‌خواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكی كنيد. ...
وصیت نامه کوروش کبیر

ایرانویج در اوستا اولین کشور آفریده اهورا مزدا و نخستین میهن و وطن ایرانیان دانسته می شود. این نام در واقع واژه فارسی  برای کلمه اوستائی  ائیریانم وَئِجه میباشد. گفته شده است که زرتشت در ایرانویچ دیده به جهان گشود. و در همین مکان بود که جمشید  وَرُ  خود را بنا نهاد از اینرو شاید ایرانویج مکانیست که می بایست تا نژاد موجودات مزدا آفریده را در مقابل دیو سرما حفظ نماید. همچنین گفته شده است که ایرانویج در البرز کوه   قرار گرفته است.

در مورد  مکان ایرانویج تاکنون نظرات مختلفی بیان شده است که به دو قسمت عمده  تقسیم می شود: نظری که ایرانویج را مکانی ماورایی و ناپیدا می شمارد که از شمول زمان و مکان بیرون است، و نظری دوم که سعی می نماید تا  مکانی جغرافیایی برای آن بیابد. افرادی همچون بهرام فروهوشی از دسته کسانیست که ایرانویج را در منطقه ای زمینی جستجو می کند.

خاستگاه هندو اروپاییان را برخی جزیره اسکاندیناوی، برخی روسیه و برخی آسیای میانه دانسته‌اند. ولی خاستگاه ایرانیان بر پایه اوستا « ائیریانم و ئجو» است که در زبان پهلوی ایرانویج ترجمه می‌شود. "ویج" به معنی نژاد است و ایرانویج به معنی نژاد ایرانی است. اوستا ایرانویج را جایی سرد می‌داند. در بخش وندیداد اوستا آمده است «نخستین جا و سرزمین نیکویی که من اهورمزدا آفریدم "ایرانویج" بود» پس معلوم می‌شود که خاستگاه ایرانی‌ها جای سردی بوده است که از آنجا به دلیل سرما و نداشتن چراگاه کوچ کرده‌اند. این منطقه احتمالاً آسیای مرکزی بوده است....

دربارهای پرشکوه و جلال خویش معرّف سلاطین آشور گشتند.هنگامی که آشور برافتاد و بخت النصر(562-602 ق.م.)بابل را پر آوازه ساخت عدهء معدودی از یونانیان در کاروان‌ فنیقیان و اعراب به بابل رفتند و جزو سربازان مزدور بابلی درآمدند.این بود رابطه و اطلاعی‌ که یونانیان در آغاز از نواحی شرقی داشتند.

فتوحات کورش امپراطوری وسیعی را بنا نهاد که از دریای اژه به فلات ایران و نواحی‌ افغانستان و باکتریا(ترکستان و بدخشان)و سغدستان(بخارا)و سیحون Iaxartes و شهر نوبنیاد مرکند(سمرقند فعلی)محدود می‌گشت.یکباره یونانیان خود را در برابر یک قدرت‌ بزرگ یافتند و تماس و برخورد با امپراطوری ایران باعث گسترش معلومات یونانیان و بطور کلی‌ غربیان نسبت به مناطق شرقی گردید.

پس از کورش،کمبوجیه به فتوحات پدر ادامه داد و به کمک دریانوردان فنیقی و ساموسی Samos مصر را فتح کرد و از آنجا تا نواحی واحهء سیوا در لیبی بسوی غرب و حبشه در جنوب پیش رفت.او می‌خواست کارتاژ را نیز فتح نماید ولی چون فنیقیانی که در نیروی دریایی او بودند نمی‌خواستند علیه هموطنان خود بجنگند از این کار منصرف گردید. جانشین او داریوش بزرگ از طرفی تا دریای اورال و از طرف دیگر تا درهء سند پیشروی کرد. او در اروپا از سویی سرزمین سکاها Scythia را مورد حمله قرار داد که نتیجه‌ای نیز حاصل نشد و از سوی دیگر تراکیه یعنی سرزمینهای بین اژه و رود دانوب را تسخیر کرد.پس‌ از داریوش،خشایار شاه با لشکری انبوه قصد جنگ با یونانیان را کرد ولی او در سالامیس‌ شکست سختی یافت و پس از او امپراطوری هخامنشی رو بزوال نهاد.

گسترش امپراطوری ایران باعث شد که دامنهء معلومات و اکتشافات جغرافیایی به نحو بی‌سابقه‌ای وسعت یابد.هرودوت می‌گوید که فتوحات داریوش سبب گردید که قسمت‌ اعظم آسیای مکشوف گردد.داریوش درهء رود سند و سزمین‌های کافرستان،کشمیر و داردستان Dard ،که بگفتهء هرودوت طلا را از آنجا استخراج می‌کردند،ضمیمهء قلمرو خود ساخت.

او با اقوام سکایی Sacae فلات پامیر جنگید،و چنانکه خواهیم دید یکی‌ از سرداران یونانی خود بنام اسکیلاکس Scylax را مامور اکتشاف رودخانه‌های کابل و سند نمود تا پس از رسیدن به دریا بسوی مصر و کانال سوئز امروزی بروند.البته بعلت شرایط نامساعد اقلیمی شبه جزیرهء عربستان تقریبا دست نخورده ماند،ولی بعضی از نقاط بین سوئز و فرات مورد توجه قرار گرفت....


فهرست

ایرانویچ
هخامنشیان
پهلوانان
ساسانیان
ایران وطن ماست

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات