- موجودی: موجود
- مدل: 192709 - 18/2
- وزن: 0.70kg
اسکندر در قلمرو امپراتوری ایران
نویسنده: هارولد لمب
مترجم: صادق رضازاده شفق
ناشر: کتاب پارسه - زرین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 347
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
کوشش من در این شرح زندگانی اسکندر به منظور اعاده تعادل در تاریخ است. در گذشته مورخین غربی دوازده سال مسافرت اسکندر را که در مشرق زمین انجام داده مسکوت گذاشته و بیشتر به عملیات او در یونان و از تاثیرات او در دوره هلنی که بعد از او ظهور کرد پرداخته اند.
در مطالعه مراجعی که دسترس بود بر من معلوم شد که دین و فرهنگ عالی ایران در شخص اسکندر که از او به عنوان جهانگشا یاد می شود تاثیر قطعی داشته. تصور می کنم ایران بود که اسکندر را با تمدن خود تسخیر کرد و نقشه های او را برای بعد به او الهام نمود.فرسودگی و ماندگی اسکندر سبب مرگ او شد. دولت جهانی او که طرح آن را ریخته بود از بین رفت و جانشینانش گرفتار اختلافات گشتند. با این همه در واقع تحقق قسمتی از آمال او بود که فرهنگ موسوم به « هلنی » را که در واقع فرهنگ ایرانی و هلنی باید نامید به وجود آورد و آن منبع الهام دولت های روم و بیزانس واقع شد. از این لحاظ راست گفته اند که: « آن چه اسکندر انجام داد در اهمیت کمتر بود از آن چه می خواست انجام دهد. »
دوستان ایرانی من در راه تکمیل تالیفاتم اغلب مشوق من بودند. جناب آقای حکمت شخصا مرا ترغیب فرمود و جناب آقای بهاءالدین در عراق آثار مرا به عربی ترجمه کرد.از حیث مترجمین فارسی سعادت خاصی نصیب من شد، چنان که مرحوم آقای رشید یاسمی کتاب « چنگیزخان » را به فارسی ترجمه کردند، و اکنون دوست عزیزم آقای دکتر رضازاده شفق کتاب « اسکندر مقدونی » را ترجمه می کند. بصیرت و دانش این آقایان کاری را که من اهتمام کرده ام تکمیل می کند.
اسکندر مقدونی در اواسط تابستان 356 ق .م در شهر پلا واقع در مقدونیه به دنیا آمد. او از همان ایام جوانی سودای فتح جهان را در سر می پروراند. اسکندر در 20 سالگی پس از مرگ پدرد و غلبه بر رقیبان بر مقدونیه تسلط یافت. او در سال 334 از هلسپونت گذشت و به آسیا قدم نهاد. در نبرد گرانیکوس برای نخستین بار در مقابل سپاه ایران صف آرایی کرد و موفقیتی چشمگیر به دست آورد و شهرهای یونانی آسیای صغیر را مسخر ساخت.
دربارهی زندگی یکی از بزرگترین و برجستهترین سرداران یونانی به زبانی شیوا و با روایتی داستانگونه و بر اساس منابع و مأخذ معتبر.این اثر به دوازده سال حضور اسکندر در مشرقزمین میپردازد.
هارولد لمب میگوید: «در مطالعهی مراجع و منابعی که در دسترس بود بر من معلوم شد که دین و فرهنگ عالی ایران در شخص اسکندر که از او به عنوان جهانگشا یاد می شود تأثیر قطعی داشته است. تصور میکنم ایران بود که اسکندر را با تمدن خود تسخیر کرد و نقشههای او را برای بعد به وی الهام کرد.»
عمر امپراتوری هخامنشیان، که کورش بنیان گذاشته بود، در زمان داریوش سوم، با حملة اسکندر مقدونی به پایان رسید و اسکندر و جانشینانش (سلوکیان) برای مدتی بر ایران حکومت کردند. اسکندر در 27 سالگی به پادشاهی رسید و در مدتی کوتاه توانست امپراتوری بزرگی از رود سند تا یونان و مقدونیه در اروپا ایجاد کند. وی پس از سه جنگ منظم با سپاهیان هخامنشی توانست وارد شوش و تختجمشید، پایتختهای هخامنشیان شود و تختجمشید را به آتش بکشد.
اسکندر پس از تصرف تمام قلمرو هخامنشیان، هنگامی که به بابل بازگشت، بر اثر تب از دنیا رفت. این رمان تاریخی به روزهای زندگی سردار مقدونی و نبردها و اقدامات وی اختصاص دارد. نویسنده مسیر لشکرکشی اسکندر از مقدونیه به سمت ایران و نبردهای صورت رفته را دنبال و زندگی ماجراجویانة وی را تا روزهای مرگ توصیف میکند.