- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 175190 - 97/4
- وزن: 0.39kg
اسناد سازمان سیا
نویسنده: غلامرضا وطن دوست , حسن زنگنه , رضا دهدشتی
مقدمه: محمدعلی همایون کاتوزیان
ناشر: رسا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 385
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1379 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو
مروری بر کتاب
مصور - اسناد
درباره کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دکتر مصدق
کتاب ؛ ترجمه گزارش های یاد شده است که توسط دکتر غلامرضا وطندوست - استاد گروه تاریخ دانشگاه شیراز- در مدت زمان کوتاهی پس از انتشار اسناد یادشده در امریکا (کمتر از چهارماه) ترجمه و به چاپ رسیده است.
در وهله اول باید توجه داشت که این مجموعه نه سند به مفهوم رایج بلکه گزارشی است که در مارس سال 1954 یعنی حدود 8 ماه پس از 28 مرداد توسط دونالد ن. ویلبر بر مبنای مدارک موجود نزد سازمان جاسوسی ایالات متحده (که در این گزارش تحت عنوان پرونده های برنامه تی. پی.آژاکس از آنها یاد می شود) به رشته تحریر در آمده است.
در واقع این گزارش برای دستگاه های اطلاعاتی دولت امریکا نوشته شده و نویسنده، خود از عوامل درگیر در ماجرا بوده و بعدها نیز درباره مسائل مختلف جامعه ایران پژوهش های زیادی انجام داده و مقالات و کتاب هایی نیز در این خصوص به چاپ رسانده است.
کتاب از مقدمه ناشر، پیش گفتار، مقدمه دکتر غلامرضا وطندوست، مقدمه دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان، متن گزارش سیا، پیوست ها، کتابشناسی دکتر مصدق، نمایه، تصاویری از کودتای 28 مرداد، چکیده و مقدمه های وطندوست و کاتوزیان به زبان انگلیسی و نیز نمونه اسناد منتشر شده تشکیل می شود...
آری، تنها گناه من و گناه بزرگ و بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کردهام و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراتوریهای جهان را از این مملکت برچیدهام و پنجه در پنجه مخوفترین سازمانهای استعماری و جاسوسی بینالمللی افکندهام، به قیمت از بین رفتن خود و خانوادهام و به قیمت جان و عرض و مالم.
خدای را شکر که به مدد ارواح طیبه اولیای اسلام و پشتیبانی و فداکاری قاطبه ملت ایران به انجام این مقصود بزرگ خود توفیق یافتیم و برای همیشه گریبان خود را از چنگال این دشمن مهیب و محيل خلاص کردیم.
من طی این همه فشار و ناملایمات، این همه تهدید و تضییقات، از علت اساسی و اصلی گرفتاری خود غافل نیستم و به خوبی میدانم که سرنوشت من باید مایه عبرت مردانی شود که ممکن است در آتیه در سراسر خاورمیانه درصدد گسیختن زنجیر بندگی و بردگی استعمار برآیند.
روز نهم اسفند سال قبل طنابی را که برای انداختن به گردن من آورده بودند همه دیدند. آن روز هم اگر موفق میشدند، میگفتند مردان مسلمان وطنپرست شاهدوست، سزای یک مرد خائن را کف دستش گذاشتند.
من میخواهم از افتخاری که نصیب آن مرد شده یعنی توانسته است متهم لجوج و عنود ردیف یک را که برای اولین بار از روی لجاج و خیرهسری به جنگ با استعمار برخاسته روی کرسی جرم و جنایت نشانیده استفاده کنم و شاید برای آخرین بار در زندگی خود ملت رشید ایران را از حقایق این نبرد وحشتانگیز مطلع سازم و مژده بدهم:
مصطفی را وعده داد الطاف حق
گر بمیری تو نمیرد این سبق