- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 130030 - 116/2
- وزن: 1.00kg
اسناد امیرموید سوادکوهی
نویسنده: محمد ترکمان
ناشر: نشر نی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 440
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
مصور - اسناد ؛ از سال 1263 تا کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299
امیرمؤید در سال 1293 به نمایندگی مردم مازندران در مجلس سوم انتخاب شد اما یک سال بعد کار وکالت را رها کرد و به شمال ایران رفت تا با ارتش روسیه بجنگد. بعد از دو سال زد و خورد به تهران بازگشت. چندی بعد، و با افشای قرارداد وثوق، سر به مخالفت با قرارداد برداشت و به یکی از مهمترین مخالفان وثوقالدوله بدل شد. با مرحوم مدرس دوستی داشت و از یاریکنندگان دولت در تبعید ایران در کرمانشاه بود. بعد از مدتی هم با میرزاکوچک جنگلی دمخور بود و حکومت بارها ترس خود از ملحق شدن نیروهای امیرمؤید به میرزاکوچک را اعلام کرده بود.
در سالهای پرآشوب پس از انقلاب مشروطه، تشخیص سره از ناسره بسیار مشکل بود؛ در همریزی سیاسی و اجتماعی سبب شده بود مردم، فعالان سیاسی، روشنفکران و نخبگان، طبقات برتر و حکومتیان نتوانند مرزبندی مشخصی با یکدیگر و با مخالفان داشته باشند. چنین بود که برخی چهرههای ملی، در عین مخالفت با دخالت بیگانگان، به شدت از نهاد سلطنت (حتی اگر سلطان محمدعلی شاه مستبد بود) حمایت میکردند یا در تقابل با نظم جدید قرار میگرفتند و چنین است که قضاوت درست درباره این چهرهها و کارنامهشان بدون بررسی زمانهشان، ممکن نیست.
محمداسماعیل خان باوند مشهور به امیر مؤید سوادکوهی از جمله افرادی است که در سالهای پس از مشروطه، در عرصه سیاسی و نظامی ایران نقشآفرینی میکند و البته مانند بسیاری از مردان آن روزگار، کارنامه ای به ظاهر متناقض دارد. امیر مؤید از جمله خوانین بلوک علیآباد بود و از شیرگاه تا حوالی ساری را زیر نفوذ داشت. دانشآموخته دارالفنون بود و درجه سرهنگی و حمایل مخصوص را از ناصرالدین شاه به یادگار داشت.
پس از مشروطه به حمایت از محمدعلی شاه پرداخت و در زمره محافظهکارانی قرار گرفت که حفظ تاج و تخت قاجار برایشان مهم بود. با شروع جنگ جهانی اول و اشغال ایران، به یک مخالف تمامعیار دخالت خارجیان در امور داخلی ایران و به ویژه تحرکات روسیه در شمال کشور بدل شد. او امیرتومان مازندران بود و مخالفتش با روسها، میتوانست آنان را به زحمت بیاندازد.
آنگونه که از اسناد برمیآید، وزرای ایرانی این دوره نگران ناراحتی روسها (و به احتمال زیاد انگلیسیها) بودند و بارها در مکاتبه با امیر مؤید، او را ترغیب به جلب رضایت اشغالکنندگان خاک ایران میکردند و البته چنین پاسخهایی میشنیدند: «خاطر مقدس مستحضر است که اساسا بنده و امثال بنده معمول و معقول نیست که با مامورین سیاسی خارجه طرح الفت و دوستی بنمائیم، به جهت اینکه امورات سیاسی مختص دولت است و لاغیر. بعلاوه رضایت مامورین اجنبی منوط به خیانت بنده و امثال بنده نسبت به مملکت و ملت است...» یا «... با اینکه مکررا، کتبا و تلگرافا، عرض نموده بودم که اساسا دوستی بنده با مامورین دولتی روس، مخالف عظمت دولت و سیاست مملکتی است. از این نقطه نظر چندین مرتیه استدعا نمودم که اجازه مرحمت شود که به سوادکوه، خانه خود رفته مشغول امورات رعیتی شوم.... استدعا می نمایم چون توافق نظر بنده با مامورین دولت روس غیرممکن است و بدون جلب نظر آنها هم خدمت دولت در مازندران هر روز اسباب تصدیع خاطر اولیای امور است، به این مناسبت بنده از مداخله در امور قشونی استعفا نموده برای دعاگویی و رسیدگی به امورات رعیتی به سوادکوه خواهم رفت.»
این اسناد نشان میدهد چگونه تصورات از افراد می میتواند اشتباه باشد؛ نیرویی به غایت ملیگرا، می تواند محافظه کار هم باشد. خان یک بلوک بزرگ، می تواند به فکر آسایش رعیت خود هم باشد. یک چهره نزدیک به حکومت می تواند علاوه بر مذاکره و تعارف و دوستی با بزرگان، تسلیم خواست غیرمنطقی آنان هم نشود و... اسناد امیرمؤید، مؤید آن است که این مرز و بوم با تلاش و مجاهدت چهرههایی حفظ شده که «ایران» را دوست داشتند.
کتاب شامل بیش از 450 سند است که محمد ترکمان آن را از لابلای آرشیو ملی ایران، اسناد مرکز بررسیهای تاریخی و مجموعه شخصی نوادگان امیرمؤید استخراج و تصحیح کردهاست. مصحح مقدمهای هم بر کتاب نوشته که در آن ضمن تجلیل از شخصیت امیرمؤید، بیشتر به نقد سیاست استعماری روس و انگلیس میپردازد و بنابراین خواننده از فهمیدن سرنوشت امیرمؤید و فرزندانش محروم میشود.
البته ترکمان وعده داده که مجلدات دیگری از اسناد امیرمؤید را تهیه و منتشر کند که تا 15 سال بعد، هنوز این وعده محقق نشده است. تصاویری از خاندان باوند و نمونه اسناد در انتهای کتاب و روزشمار تحولات زندگی امیرمؤید در ابتدا، بخشی از تلاش مصحح برای ارائه کاری شستهرفته است.