- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 156310 - 90/4
- وزن: 0.20kg
اسرارنامه زرد
نویسنده: مهدی محمودزاده , صادق رضازاده شفق
ناشر: افشاری
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 160
اندازه کتاب: جیبی - سال انتشار: 1324 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
بانضمام دو فطعه ادبی از دکتر شفق نماینده مجلس شورای ملی
صادق رضازاده شفق در ۱۲۷۱ خورشیدی در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه پرورش تبریز و تحصیلات متوسطه را در مدرسه مموریال (مدرسه آمریکایی) در تبریز به پایان رساند. مقارن واقعه به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه در سال ۱۲۸۷ صادق رضازاده شفق با عدهای از همدرسان و همفکران به رهبری معلم جوان آمریکایی خود هوارد باسکرویل دستهای تشکیل دادند و به مجاهدان مشروطه پیوستند تا آنکه در یکی از شبیخونها در سوم فروردین ۱۲۸۸ باسکرویل هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان و برقراری حکومت مشروطه، صادق رضازاده که هنوز محصل مدرسه آمریکایی بود با چند تن از آزادیخواهان انجمنی به نام جمعیت وطنخواهان تشکیل دادند و روزنامه شفق را به مدیریت حاج آقا رضازاده پدر صادق از شهریور ۱۲۸۹ منتشر کردند که هفتهای یک بار منتشر میشد و مقالات عمده را صادق رضازاده مینوشت و چنین بود که کلمه شفق به نام خانوادگی او افزوده شد. در سال ۱۳۲۲ صادق رضازاده شفق به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و با نطقهای پرشوری که ایراد میکرد از نمایندگان مؤثر مجلس بود. در فروردین ۱۳۲۴ جزو هیئت اعزامی ایران به سانفرانسیسکو رفت و در تهیه و تصویب منشور سازمان ملل متحد شرکت داشت....
وجود هر چیزی متضمن واقعیت هستی است. این گیتی از هستی برخاسته، بر هستی استوار است و در هستی مستقر شده. هستی، ابدی و موجود به خود است. بنابراین آفرینش، ظهور خودِ علت است به صورت معلول. شانکارا در این زمینه گوید:
«هنگامی که هستی عمل زندگی را انجام می دهد نیروی حیاتی نامیده می شود، هنگامی که سخن می گوید کلام نام دارد، هنگامی که می بیند چشم است، هنگامی که می شنود گوش است و هنگامی که می اندیشد فکر است.» در مورد این که نسبت عقیده شانکارا با ایدئالیسم و توهم دانستن عالم چیست دیدیم که وی نظریه خطای عقل و نفی یکسره واقعیت عالم بدون تثبیت واقعیتی دیگر را نفی می کند. توضیح رادا کریشنان در این باره چنین است: «اغلب گفته شده که دنیا در نظر شنکره (شانکارا) نمود توهمی است.
این نظریه با مثالی که شنکره برای توصیف ارتباط دنیا با برهمن به کار می برد حدت گرفته است: ماری که به جای طناب گرفته می شود چنین ماری هم هست و هم نیست... نمود مار تا زمانی که دانش راستین بروز کند ادامه دارد... در مرحله فرزانگی (بینش و شهود) در می یابیم که دنیا فقط نمودی از برهمن است. شنکره می خواهد با این قیاس بگوید که دنیا از واقعی و غیر واقعی متمایز است چیزهای دنیوی در حدی بین واقعیت مطلق برهمن و عدم کامل، هستند... در مثال فوق، مار واقعی نیست ولی کاملاً لاوجود هم نیست (به اصطلاح منشاء انتزاع دارد). جلوه آن تا زمانی دوام دارد که توهم ما پایدار بماند در واقع مار دیده می شود، زیرا عدم کامل به هیچ رو قابل درک نیست. دنیا را نباید واقعی یا غیر واقعی پنداشت دنیا غیر قابل بیان است....