- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 135754 - 112/2
- وزن: 0.50kg
- UPC: 47.5 - 42
- JAN: keynaz
استادان بسیار زندگی های بسیار
نویسنده: برایان ال. وایس
مترجم: زهره زاهدی
ناشر: صبح صادق
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 229
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1398 - دوره چاپ: 10
مروری بر کتاب
این کتاب زببا نوشته تفکر برانگیز، مرزهای قراردادی و متداول روان درمانی را در هم می ریزد و درمانی بدیع و بسیار موثر ارائه می کند . صاحب حرفه های بهداشت ذهن باید این شیوه درمانی را جدی بگیرند .دکترادیت فیوره - روانشناس بالینی ونویسنده کتاب : « شما پیشتر هم این جا بوده اید .» دکتر وایس مفاهیم روان درمانی سنتی و متداول را با کشف ناخودآگاه معنوی بیمارانش ادغام می کند . دیگر نگاهم نسبت به خودم و دیگران ، مانند سابق نخواهد بود ...
دکتر برایان وایس، پس از سالها مطالعه و تحقیق منضبط با ذهن تربیت شده یک دانشپژوه، برای معالجه یکی از بیمارانش که دچار کابوسها و ترسهای شدید بود، از روش هیپنوتیزم استفاده کرد و با تعجب متوجه شد که خاطرات زندگیهای گذشته او مسبب علائم بیماریاش بودهاند.در این گذر، از طریق منابع روحی بسیار متعالی، اسرار بسیاری درباره زندگی و مرگ برایش آشکار شد و مرحله جدید و پرمعناتری در حرفه روانپزشکی او آغاز شد.
دکتر برایان وایس بهعنوان یک روانپزشک سنتی، متحیر و مشکوک شد وقتی یکی از بیمارانش جراحات روانیای مربوط به زندگیهای گذشته را به یاد آورد که کلید کابوسهای تکرارشونده و حملات اضطراب او بودند. ولی هنگامیکه او پیامهایی را از «فضای میان زندگی» منتقل کرد، پیامهایی حاوی رازگشاییهای قابلتوجهی دربارهی خانواده و پسر مردهی دکتر وایس، شک گرایی وی محو شد. دکتر وایس توانست با استفاده از گذشته درمانی، بیمار را درمان کند و وارد مرحلهی جدید و پرمعناتری از حرفهی خودش شود.
...من میدانم که برای هر چیزی دلیلی وجود دارد. شاید در لحظهی وقوع یک رویداد روش بینی و بصیرت درک علت آن را نداشته باشیم، اما به یاری گذشت زمان و بردباری بر ما روشن خواهد شد. بر کاترین هم، چنین گذشت. اولین بار سال 1980، هنگامیکه بیستوهفت سالش بود، با او آشنا شدم. به مطبم آمده بود تا کمکش کنم بر اضطراب، حملات دلهره، و ترس غلبه کند. هرچند که این علائم از کودکی گریبانش بود، این اواخر بسیار شدیدتر شده بود. روزبهروز خود را ازنظر عاطفی ناتوانتر احساس میکرد و برای انجام کارهایش انرژی کمتری مییافت. ترسیده بود و به شکل قابلدرکی، افسرده بود...