- موجودی: موجود
- مدل: 201650 - 115/1
- وزن: 1.00kg
استاد پورداود + زمان و زندگی استاد پورداود + زین ابزار
نویسنده: ابراهیم پورداوود , علی اصغر مصطفوی
به کوشش : جهانگیر قائم مقامی
ناشر: فروهر - انجمن زرتشتیان ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 24 + 460 + 80
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1372 _ 1345 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
استاد پورداود
در این کتاب به زندگی ،کارها و نوشته های استاد و نیز معرفی کتاب های ایشان پرداخته شده است.
زمان و زندگی استاد پورداود
ابراهیم پور باقر مشهور به «پورداوود» از چهره های صاحب نام عصر پهلوی است که در بیشتر عمر خویش ، کاملا همسو با سیاستهای فرهنگی ایران و ایرانی عمل کرد و تا پایان نیز در این راه استوار ماند.در جمادیالاولی ۱۳۳۲ با یاری محمد قزوینی نشریه ایرانشهر را منتشر ساخت که در شعبان همان سال، پس از نشر سه شماره آن و آغاز جنگ جهانی اول، تعطیل شد. شش ماه نخست از دوره جنگ را در پاریس به سر برد، ولی بر اثر شور جوانی و میهندوستی و تبلیغات آلمانی، بر آن شد که پاریس را ترک کند.
او به همراه جوانان پرشور دیگری همچون جمالزاده، کاظمزاده ایرانشهر، وحیدالملک شیبانی، محمد قزوینی، حسن تقیزاده و شماری دیگر «کمیته میلیون ایرانی» را برپا کردند و برای رهایی ایران از اشغالگری روسها و انگلیسیها، دست به کوششهای بسیار زدند. تا بدان اندازه که پورداوود به همراه دوستش جمالزاده به بغداد و سپس کرمانشاه رفت تا عشایر و مردم بومی باختر ایران را به پایداری در برابر روسها و انگلیسیها برانگیزد.
در ۱۳۱۱ به دنبال درخواست رابیندرانات تاگور از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایران باستان به هند رفت و در دانشگاه ویسوبهارتی به تدریس پرداخت. در ۱۳۱۲ در هفتمین کنگرهٔ شرقی هند در گروه اوستاشناسی عضویت یافت و ریاست شعبهٔ عربی - پارسی را نیز به عهده داشت و خطابهای با عنوان «مراجعاتی چند دربارهٔ بودا در ادبیات و تاریخ ایران» به زبان انگلیسی ایراد کرد. زرتشتیان هند بسیار به او ارادت داشتند، تا جایی که به هنگام مراسم مذهبی مزدیسنا که به آن یزشن میگویند و بجز زرتشتیان فرد دیگری را به آن مراسم راه نمیدهند، از پورداوود دعوت کردند و او پس از خاورشناس آمریکایی، جکسن، خاورشناس آلمانی هاوگ، و بانوی خاورشناس فرانسوی منان، چهارمین غیر زرتشتی بود که تا آن روز به چنان مراسمی دعوت میشد.
پورداوود را بنیادگذار ایرانشناسی در سرزمین ایران، و زندهکنندهٔ فرهنگ و زبانهای ایران باستان دانستهاند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران قدیم علاقهمند بود و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتابهایی را که راجع به ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتابهای دیگر ترجیح داد و به خصوص کتابهای مربوط به دین زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد و سالهای دراز در اینباره به تحقیق پرداخت (پورداود، مقدمه بر یشتها، ۱۱–۱۲) و با آگاهی وسیعی که از زبانهای فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبانهای کهن داشت، تمام کتابهای مربوط به ایران قدیم را - که به زبانهای گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود و در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایرانشناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمیکرد. بر اثر کوششهای پیگیر او ایرانیان میتوانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایتهای تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند. خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شدهاست که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.
پوراندخت پورداوود تنها فرزند استاد و همسر آلمانیاش گفتوگویی را با روزنامه اطلاعات (۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۵) انجام داده که دربارهٔ پدر خود خاطراتی را بازگو میکند:
«پدرم بهعنوان یک ایرانشناس، همیشه در کار غوطهور بود و خانه ما مجمعی برای دانشپژوهان و دانشجویانی بود که در مکتب او به سوادآموزی مشغول بودند، حتی انجمن ایرانشناسی در منزل ما تشکیل میشد، اما گرفتاریهای شغلی پدرم باعث دوری وی از خانواده نمیشد. پدرم بههیچوجه اهل ریا و تزویر نبود و در برخورد با افراد، به مقام آنها نمیاندیشید.
مادرم همیشه میگفت: پدر، اول از همه عاشق ایران باستان و کارش است و بعد عاشق تو، سپس کتابهایش و در آخر مرا دوست دارد. او یک قصه گوی توانا بود و همیشه برای من قصه میگفت، قصههایی که خودش میساخت و تنها پندی که همیشه به من میداد تکرار شعار پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک بود. بیشتر وقت پدرم به مطالعه و بحث میگذشت. هندوستان را به دلیل آثار باستانیاش بسیار دوست میداشت. از افتخارات پدرم دریافت جایزه تاگور بود. همچنین جایزهای که از واتیکان و نشانی که از دولت آلمان به پاس مقام ادبی خود دریافت کرده بود.»
درباره زندگی استاد ابراهیم پورداوود، مقالات بسیاری به زبان پارسی و زبانهای خارجی توسط دانشمندان و روزنامهنگاران و مجامع علمی و فرهنگی کشورهای مختلف نگاشته شده است. در طی این مقالات، استاد را یکی از شاعران و پژوهشگران و انقلابیون دوره مشروطیت ایران و از بنیانگذاران سبک جدیدی در نگارش پارسی و مؤسس انجمن ایرانشناسی و از معدود فضلای قرن حاضر ایران خواندهاند. پورداوود بنیانگذار رشته ایرانشناسی، دانش باستانشناسی و مؤسس کرسی زبانهای باستانی ایران در دانشگاههای کشور و نخستین مفسر کتاب مقدس ایرانیان «اوستا» است.
با این حال هنوز درباره زندگی پرماجرای این دانشمند بزرگ به تفصیل در کتابی پرداخته نشده است و این کتاب نخستین کتابی است که به طور ویژه درباره این دانشمند فقیه به نگارش درآمده است. نگارنده این کتاب به مدت هفت سال تمام افتخار حضور نزد استاد را داشته و از دریای دور کرانه دانش وی به اندازه وسع خود بهرهها گرفته و به بسیاری از زوایای زندگی علمی و خصوصی و ارتباطات او با مقامات علمی و فرهنگی و سیاسی مملکت واقف است....
زین ابزار
مصور
در زبان پارسی نام های صدها ابزار جنگ به جای مانده که برخی از آنها را در پارسی باستان یعنی در نوشته های روزگار هخامنشیان و بیشتر آنها را در نامه دینی ایرانیان یعنی «اوستا» می یابیم.این کتاب، مجموعه مقاله هایی است درباره جنگ ابزارهای ایران در روزگار باستان.
دکتر ابراهیم پور داوود٬ در بازپسین سال های زندگی اش٬ یک سری مقالاتی مستقل درباره جنگ افزارهای ایرانیان باستان نوشت که در سال 1346 و 47 در مجله «بررسی های تاریخی» منتشر شد. پس از درگذشت دکتر ابراهیم پور داوود در آبان ٬1347 مجله «بررسی های تاریخی» برای قدردانی از دکتر پور داوود٬ مجموعه مقالات جنگ ابزارها را به صورت کتابی مستقل گردآوری و منتشر کرد. پس از گذشت 35 سال٬ انتشارات «اساطیر» این کتاب را با افزودن ضمایمی چون فهرست٬ در سال 82 مجددا به چاپ رساند. دکتر ابراهیم پورداوود برای پیدا کردن تمامی اسامی جنگ ابزارها٬ منابع دست اول ایرانی چون اوستا٬ مینوی خرد٬ارداویرافنامه٬ تاریخ مسعودی٬ تاریخ هرودوت گزنفون٬ مجمل التواریخ٬ تاریخ طبری٬ زند و نوروزنامه را مورد دقت و مطالعه قرار داده است.
وی در این باره نوشته است: «چون ایرانیان در کارنامه جهان از جنگاوران بی باک و جهان گشایان چیره دست شناخته شده اند٬ ناگزیر باید از ابزارهای خوب جنگی برخوردار بوده باشند... این است که در زبان پارسی نام های صدها ابزار جنگ به جای مانده که برخی از آنها در پارسی باستان یعنی در نبشته های روزگار هخامنشیان و بیشتر آنها را در نامه دینی ایرانیان٬ اوستا٬ می یابیم.» در کتاب «زین ابزار٬ جنگ ابزارهای باستانی ایران» از بیش از پنجاه نوع آلت جنگ یاد شده است. همراه با معنی و ریشه شناسی هر یک و این که در کدام یک از منابع ایران یا غیر ایرانی اسم این جنگ ابزار ایرانی٬ ذکر شده است. برخی از این جنگ ابزارها٬ به همان شکل و معنی باستانی یا با تغییرات جزیی در نحوه کاربری هنوز در ایران مورد استفاده قرار می گیرد. مانند چکوش یا چکش؛ زراد یا زرادخانه؛ کارد؛ چاکو و چاقو؛ داس٬ دشنه٬ تیر٬ کمان٬ ترکش و فلاخن٬ اما برخی دیگر از این ابزارها نه اسم و نه کاربری آن تا به امروز باقی نمانده است. مانند بلارک یا بلالک یا پلالک که نوعی تیر بود٬ زیناونت٬ ارتشتار٬ سنی٬ گوپال٬ دبوس٬ میل.
روش کار دکتر ابراهیم پور داوود در این کتاب بدین ترتیب است که زیر مدخل یکی از اسامی ابزارهای جنگی٬ منابعی که اسمی از آن ابزار را ذکر کرده اند همراه با توضیح آورده است. مثلا زیر مدخل «داس _ دهره» آمده است: «در «مقدمه الادب» زمخشری (538 _ 467) و هم زمان او٬ المیدانی در کتاب «اسامی فی الاسامی» که هر دو فصل بسیار مفیدی از اسلحه دارند و بسیاری از نام های جنگ ابزارها را به فارسی آورده اند. در هیچ کدام از آنها ندیدم که واژه «دهره» در ردیف جنگ ابزار یاد گردیده باشد٬ فقط یک دو فرهنگ فارسی٬ دهره را یک گونه شمشیر یاد کرده اند مثلا در مجمع الفرس.... آمده: دهره حربه باشد که مردم گیلان دارند که به ساطور ماند و دسته بر آن نشانند.» بدین ترتیب کتاب «زین ابزار» شامل اسامی و توضیحات مستند درباره نحوه کاربرد هر ابزار است. کتاب همچنین دارای اعلام اشخاص٬ اصناف٬ طبقات٬ اصطلاحات و منابع است.