- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 168517 - 201/6
- وزن: 0.40kg
اساطیر چین
نویسنده: آنتونی کریستی
مترجم: باجلان فرخی
ناشر: اساطیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 244
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1373 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور
چین کشور پهناوری است که تاریخ مدوّن سه هزارساله دارد. در بعضی کاوشهای باستان شناسی اخیر، آثار زندگی اجداد انسانهای اوّلیه را تا پانصد هزار سال پیش در آن شناسایی کرده اند. چین دربردارندهی یکی از باشکوهترین امپراتوریهایی است که زمین به خود دیده که به عقیدهی چینیان از امپراتوری روم هم قدرتمندتر بوده است. (آن را چین دوم می خواندهاند) پهناوری این کشور موجب شده است تا اساطیر و فرهنگ آن آمیختهای از فرهنگ اقوام مختلفی باشد که در تضادهای بزرگ جغرافیایی این کشور زندگی میکرده اند. در عظمت این فرهنگ همین بس که پس از هزاران سال هنوز رخت از زندگی مردم بر نبسته است. این ویژگی در هیچ کشوری به اندازهی چین دیده نمیشود. و علّت آن شاید دور بودن کشور چین از تمدّنهای غرب و خاورمیانه باشد.
اساطیر این کشور نیز مثل بسیاری از کشورها ، مقهور آیین بودا شده است به طوری که پس از ورود این آیین، دیگر اساطیر کاملاً چینی را نمیبینیم و میتوان اساطیر بعد از آن را اساطیر بودایی-چینی نامید. همان طور که در مقدّمه ذکر کردیم ، از پرداختن به این نوع اساطیر “تا حدّ امکان” صرف نظر میکنیم، مگر اینکه به طور مشخّصی غلبهی فرهنگ چینی در آن پیدا باشد...
با نگاه به اساطیر چین سه ویژگی مهم توجّه انسان را به خود جلب میکند . اوّلین ویژگی اعتقاد به دوعنصر نرینگی و مادینگی ، یا همان “یانگ” و “یین” است که در تمام طبیعت وجود دارد و تعادل آنها نمادی از کمال بود. از همین یانگ و یین بود که اوّلین خدا و در پی آن آفرینش آغاز شد. دوم روحیهی خود بینی، انسان محوری و منفعت طلبی آنان و در یک کلام نظام “سودگرایی” در اندیشهی آنان است. این امر، ایثار و عشق بین انسان و خدایان را کمرنگ و حتّی حذف کرده است و انسان هیچ کاری را انجام نمیدهد، مگر آن که سود روشن و واضحی برای خود داشته باشد . برای مثال در اجرای مراسم آیینی، برای دور ماندن از آزار ارواح خبیث، و یا رسیدن به بهشت و مقامی بلند است.
« مرکز جهان و جهان میانه انسان بود . آن سوی طبیعت و زمین نیز از آن انسان بود و انسان میتوانست آنان را به هر کاری تشویق کند و در جهت آسودگی خود بود که انسان قربانی و نذورات میداد. در واقع این اندیشهها و اعتقادات متّکی بر گونهیی سودگرایی فلسفی یا “پراگماتیسم” بود که راه زندگانی چینی بر آن استوار بود و این اندیشه یکی از جریانهای فکری نیرومندی است که در جریان فرهنگ و تمدّن چین ، چون رودی پیوسته جاری است...
...هنگامی که یو از کوهها بالا رفت و تنگهها را گشود، به یک خرس زرد تبدیل شد یا فقط پوشش خرس بر تن او ظاهر شد. (این بخش از روایت مربوط به اسطورهٔ یو، بی اختیار ما را به یاد خرس زردی میاندازد که پدر یو، کوئن، پس از دریده شدن شکمش به آن تبدیل شد.)یو به روایت معروف در سن سی سالگی و به روایت کنفوسیوس در سنین بالاتر در جائی در جنوب، در سرزمینی که توشان نام داشت، ازدواج کرده بود و همسر او وظیفه داشت که هر روزبه محض شنیدن صدای طبل او، غذایش را برایش بیاورد.
یک روز یو در موقع کار به سنگی برخورد کرد و صدایی شبیه صدای طبل ایجاد شد. زن او با عجله نزدش آمد، امّا هنگامیکه او را به صورت یک خرس مشاهده کرد، وحشتزده پا به فرار گذاشت. یو او را تعقیب کرد و موفق شد او را بازگرداند، امّا وقتی که همسرش بازگردانده شد، به سنگ تبدیل شده بود.
«مارسل گرانته»، چین شناس مشهور میکوشد که ثابت کند این اسطوره احتمالا یادآور رقص مردان یا نمایشی کنایی از آن است، چراکه مردان رقصنده در مناطقی از چین، لباس خرس به تن میکوبند بر سنگها پا میکوبند و بر آنها میجهند تا از اصابت پای خویش با سنگها، صدایی شبیه صدای طبل یا رعد در بیاورند. بخصوص که زنها برای حضور در این رقصها مجاز نبودند و برای خود رقصهای خاص دیگری داشتند. این موضوع میتواند به آن بخش از داستان اسطوره یو اشاره داشته باشد که همسر یو دگردیسی مییابد و به سنگ تبدیل میشود. دگردیسی همسر یو میتواند نمایشگر کشته شدن او باشد، زیرا او در واقع یک تابو را شکسته بود، و به همین دلیل محکوم به نابودی بود.امّا نباید فراموش کرد که این استدلال هرچند هم که قوی باشد باز یک فرضیهاست.
همسر یو در زمانی که تبدیل به سنگ شد، حامله بود. یو از او خواهش کرد که پسرش را به او پس دهد. اشاره شدهاست که در طول نه ماه حجم این سنگ (همسر یو) مدام افزایش مییافت. آن گاه سنگ دهان گشود و به کی (فرزند یو، که معنای اسمش شکاف می شود)، زندگی بخشید. کی پس از پدرش شاه سلسله هیا گردید و در حقیقت این اولین باری است که در تاریخ چین حکومت به طریق ارثی منتقل میگردد.
این تولد شگفت انگیز با تولد خود یو رابطه دارد.