- موجودی: موجود
- مدل: 196424 - 17/6
- وزن: 0.20kg
از نیمه راه یک صحنه
نویسنده: میگوئله ارتگا آلوارز
مترجم: حسین اقدامی
ناشر: سحر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 44
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
نمایشنامه
از نیمه راه یک صحنه نمایشنامه است و داستانش از خلال گفتگوی میان دو شخصیت میگذرد؛ یکی نماینده و دیگری کارمند. اساس نوشته را هم آنها راه میبرند. گفتگویی است سرنوشت ساز، در یک سالن کنفرانس که آن دو را در مقابل هم قرار داده است. میان آن که میرَنده است و متعلق به گذشته و آن که پوینده است و سازندهی آینده.
آنجا که کارمند (سرمایه دار) به نماینده (کارگر) میگوید: «خیال میکنید من از شکست دادن شما عاجزم؟» و نماینده میگوید «شکست جزء آیندهی شماست نه ما». و در ادامهی گفتگو کارمند که مدعی است از سوی نماینده مورد حملات توهینآمیز قرار گرفته عنوان میکند که «دشنامهای معلومالحال شما نمیتواند سایهای بر نجیبزادهگی ما بیاندازد» و نماینده پاسخ میدهد که: «درست است، یک شیئ معدوم که دیگر سایهای ندارد.»
کارمند از دیدگاه منافع طبقاتیاش به شرح نقش طبقهاش در طول تاریخ میپردازد و آن را همیشه تکیهگاه ستونهای محکم تاریخ میانگارد که چرخ تکامل را به گردش درآورده و با رنجها و سختیهای فراوان، پیشرفت را بر شانههایش حمل کرده. کارمند همچون همیشه با پنهان نگهداشتنِ جایگاه، نقش و تاثیر نماینده و طبقهی او در درازنای تاریخ تکامل اجتماعی که بارِ کلِ تولید اجتماعی را بر دوش دارند، چونان یک راز آن را به طبقهی خود بار میکند.
کارمند، نماینده و طبقهاش را به توهین، فحاشی و قدرناشناسی متهم کرده، خود و طبقهاش را مرکز، محور و مغز متفکر عالم معرفی میکند و سخنان نماینده را بیانصافی تلقی کرده و مدام از نشستن بر سر یک میز با نماینده شکایت دارد. آنجا که میگوید: «باز هم اعتراف میکنم که قصور از من بود. من از همان اول نباید با یک آدمی که در شأن و ردیف من نیست و به هیچ صورتی هم نمیتوانست باشد، گرم بگیرم و حتی به او غذای مناسب تعارف کنم» و نماینده به درستی پاسخ میدهد که: «درد بر سر این است که روی این سفرهْ غذایی را به من تعارف میکنید که قبلا از خود ما قاپیدهاید …. بخاری که از توی این ظرفها بلند میشود، قسمتی از همان دسترنج ماست که مثل همیشه دارد دود میشود.»
«نماینده: همهٔ شکستها به دلیل ضعف شکست خوردهها نیست.
کارمند: پس به چه دلیل دیگری است؟
نماینده: گاهی هم به دلیل قدرت اتفاقی شکست دهندهها است.»
میگوئله ارتگا آلوارز، بازی نویس و خبرنگار پرآوازه اسپانیایی در سال 1939 (در بحبوحه جنگ جهانی دوم) در شهر «ساراگوسا» و درخانواده ای فقیر اما روشنفکر بدنیا آمد.تحصیلات نخستین را در زادگاهش باتمام رساند و سپس، بدلیل تنگی معیشت، از تحصیل منظم کلاسیک دست کشید و به خود آموزی پرداخت.
به زودی با هوش و نبوغی که داشت به پیشرفتهای بزرگی نائل آمد. از آنجمله که به عنوان خبرنگار سیاسی در چند روزنامه مشغول به کار شد. اما شهرت وی زمانی به وقوع پیوست که به عنوان یک داستاننویس و نمایشنامهنویس شروع به نوشتن کرد.شهرت وی به اندازهای بود که تمام نمایشنامههایش در زمان حیات وی، به روی صحنه رفت. او از جمله معدود نویسندگانی بود که در زمان حیات خویش، شهرت و موفقیت را به چشم دید.