- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 183165 - 111/5
- وزن: 0.60kg
از زبان داریوش
نویسنده: هاید ماری کخ
مترجم: پرویز رجبی
ناشر: کارنگ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 360
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
تصاویر گلاسه رنگی
در سال های 1933 و 1934 ، ضمن حفریات تخت جمشید، پایتخت امپراتوری پارس، در دیوار استحکامات، چندین هزار لوح گلی با متن هایی به خط میخی عیلامی به دست آمد.این لوح ها در زمان فرمانروایی داریوش بزرگ (522-486 پ.م.) نوشته شده و تاریخ آن ها سیزدهمین تا بیست و هشتمین سال فرمانروایی داریوش، یعنی از سال 509 تا494 پ.م . را برمی گیرد.
این مجموعه بخش کوچکی است از بایگانی واقعی دیوان شاهی.این لوح ها اطلاعات لازم را برای پاسخ به پرسشهای زیادی در اختیار ما قرار می دهد. اطلاعاتی نه تنها درباره ی مسائل دیوانی، بل درباره ی محیط، شیوه ی زیست و زندگی روزمره ی مردم، مزدها و اقدامات اجتماعی ، موقعیت زن ، دین و آیین و رفتارهای مذهبی فرهنگ و همچنین جغرافیا و اقتصاد.مورخ به هنگام بررسی این سندها پیوسته شگفت زده در می یابد که امپراطوری ایران باستان تا چه حد سازمان یافته و از بسیاری جهات «مدرن» بوده است.
در این کتاب کوشیده شده تا بر اساس این اطلاعات و بررسی آن ها و نیز تکیه بر منابع شناخته شده ی قبلی، به ویژه باتوجه به آخرین دست آوردهای پرارزش باستان شناسی، تصویر روشن تری از حیات امپراطوری بزرگ ایران.به ویژه در محدوده ی سال های 500 پ.م. به دست دهد و نگاه کاونده تری نیز به 200 سالی که حدودا از فرمانروایی هخامنشیان باقی مانده بود، انداخته شود. همچنین در این کتاب عکس های گوناگون و سودمندی قرار داده شده.
« به خواست اهورامزدا، من چنینم که راستی را دوست دارم و از دروغ روی گردانم. دوست ندارم که ناتوانی از حق کشی در رنج باشد. هم چنین دوست ندارم که به حقوق توانا به سبب کارهای ناتوان آسیب برسد. آن چه را که درست است من آن رادوست دارم. من دوست برده ی دروغ نیستم. من بد خشم نیستم. حتی وقتی خشم مرا می انگیزاند، آن را فرو می نشانم. من سخت بر هوس خود فرمانروا هستم.»
این است بخشی از معتقدات داریوش که خود درسنگ نبشته اش اعلام می کند.نه فقط سنگنبشتههای شاهی، که روبه جامعه و مردم داشت، بل هزاران متن کوچک دیوانی در لوحها، به ما امکان میدهد که نگاهی کاونده و عمیق بر زوایای زندگی در شاهنشاهی بزرگ هخامنشی بیندازیم. به واقع لوحهای دیوانی، یادداشتهای کوچک و مختصر، اما اصیل و با ارزش است، چرا که این یادداشتها به عمد و به قصد پژوهشهای این زمانی ما فراهم نیامده است.
آنها تصاویر کوچک واقعی از زمان خودند و هر کوششی برای یافتن پیوند میان این دستنوشتهها به قصد عریانتر شدن حقایق تاریخ هخامنشیان، گرامی است. این یکی از ارزشمندترین راههای گشودن چشماندازی تازه برآن شاهنشاهی بزرگیکه بسیاری از آرمانهای امروزی ما از جامعهای باز و پیشرو در آن متحقق بوده است. این اسناد، واقعی بودن شعاری را اثبات میکند که آن فرماندهی، پیوسته به مردم خود گوشزد میکرد:
«تو ای بنده! بهترین کار را از توانمندان ندان و بیشتر به چیزی بنگر که از ناتوانان سر میزند».