- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 150747 - 78/3
- وزن: 1.00kg
ارتش و حکومت پهلوی
نویسنده: استفانی کرونین
مترجم : غلامرضا علی بابایی
ناشر: خجسته
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 600
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
مصور
از آغاز تا پایان شهریور ۱۳۲۰
اثر حاضر پژوهشی است درباره نقش ارتش در تشکیل حکومت پهلوی که طی آن، نویسنده، کودتای اسفند 1299ش، را ارزیابی کرده و چگونگی تکوین ارتش نوین رضاشاهی را بررسی نموده است .فصلهای نخستین کتاب درباره پیدایش، رشد و تکامل نیروی ژاندارمری و نیز رشد نیروهای قزاق است و فصلهای بعد به مسائل مربوط به سازندگی ارتش نوین در نیمه اول دهه 1300و کودتای 1299و اقدامات رضاخان (مانند اعلام نظام وظیفه اجباری) اختصاص دارد...
طی سال ۱۳۰۱، رضا شاه مقدمات خرید تفنگ و مهمات سبک را از اروپا فراهم کرد. این سلاحها از سال ۱۳۰۲ وارد ارتش ایران شدند. اولین سلاحهای سنگین خریداری شده توسط رضا خان، چهار زرهپوش رولز رویس بود که به دلیل نبود جادههای مناسب در کشور و قیمت بسیار زیاد، هیچگاه در جنگ از آنها استفاده نشد و بیشتر در بحرانهای سیاسی و حکومت نظامیهای پایتخت مورد استفاده نمایشی قرار گرفتند.
نقش بزرگ نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در سرکوب موفق قیام عشایری عراق در سال ۱۲۹۹، تأثیر زیادی بر مقامات ارتش ایران گذاشت. در همین راستا در میان سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۵، نخستین گامهای لرزان برای تشکیل نیروی هوایی ارتش ایران برداشته شد. بدین ترتیب مجموع هواپیماهای ارتش ایران در سال ۱۳۰۵ به هفده فروند رسید.
ارتش نوین ایران در ابتدای تشکیل، بسیار پرهزینه (به نسبت درآمد آنروز کشور) بود. در ۲۱ بهمن ۱۳۰۰، مجلس شورای ملی، بودجه ۹ میلیون تومانی ارتش را بدون تغییر تصویب نمود. با ورود آرتور میلسپو آمریکایی به ایران، درآمد کشور اندکی متوازن شد و با صرفه جویی اقتصادی، بودجه ارتش نیز به تدریج افزایش یافت. طی سالهای بعد، حدود ۴۰٪ از بودجه کشور صرف ارتش میشد. نوسازی ارتش ایران و امنیت پدید آمده ناشی از آن، چنان بود که سرسختترین مخالفان رضا شاه نیز، از آن با شایستگی تقدیر نمودند. در این زمینه میتوان به نطقهای سید حسن مدرس، محمد مصدق و تقیزاده اشاره نمود.
ایران در پایان دوران قاجاریه، ارتشی منظم، آموزشدیده و متمرکز نداشت. با وقوع کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، رضاخان ابتدا در مقام وزیر جنگ و بعدها در مقام نخستوزیر و سپس شاه، به نوسازی ارتش ایران پرداخت. ارتشی که با اشغال ایران توسط قوای متفقین در جنگ جهانی دوم عملاً فروپاشید.
پیش از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، کشور ایران دارای ارتش متمرکز و نظام یافته نبود. از جنگهای فتحعلیشاه با روسیه سالها گذشته بود و تلاشهای امیرکبیر در دارالفنون نیز در این راه به شکست انجامیده بود. شاهان اواخر دوره قاجار، معمولاً از ارتشهای محلی خوانین، یا ارتشهایی که توسط خارجیان و با هزینه دولت ایران تشکیل شده بود، استفاده میکردند. نمونه این ارتشها بریگاد قزاق (تحت امر و زیر نظر روسها و بعدها انگلیسها)، پلیس جنوب (تحت امر و زیر نظر انگلیسها) و ژاندارمری (زیر نظر افسران سوئدی و اتریشی) بودند. ارتشهای محلی فاقد تجهیزات یک دست و سنگین بوده و اغلب توسط سلاحهای قدیمی سبک تجهیز شده بودند.
سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴، سالهای مبارزهٔ قدرت میان سه گروه نامتجانس در کشور بود. نیروهای یاغی و آشوبگر، نیروهای حکومتی و نیروهای مشروطه خواه.رضا شاه که خود نظامی و عضو بریگاد قزاق بود و به اهمیت وجود یک تشکیلات نظامی قوی پی برده بود و از سوی دیگر، با ایرانی ناامن مواجه بود، دست به تشکیل ارتش واحدی زد و در اولین اقدام، فقط چند ماه پس از رسیدن به مقام وزارت جنگ در ۱۵ آذرماه ۱۳۰۰ فرمان شماره یک ارتش ایران (حکم شماره یک قشون) را صادر کرد. بر اساس این فرمان، ژاندارمری و لشکر قزاق در هم ادغام شدند. درست یک ماه بعد، و در ۱۵ دیماه ۱۳۰۰، اعلام داشت که ارتش نوین ایران، با پنج لشکر سازماندهی شدهاست. ستاد فرماندهی این لشکرها در شهرهای تهران، تبریز، همدان، اصفهان و مشهد قرار داشت.