- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 191595 - 69/3
- وزن: 0.30kg
اخلاقیات و زیبایی شناسی چرنیشفسکی
نویسنده: آناتولی واسیلیویچ کوزنتسف
مترجم: محمد تقی فرامرزی
ناشر: بابک
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 60
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
نویسنده که از منتقدان شوروی می باشد در بررسی مکتب داران هنری و ادبی مقالات و تفسیرهای فراوان نوشته که هرکدام با در نظرگرفتن زمینه های اجتماعی و زیستی هریک از این شخصیت ها در ارتباط مستقیم بوده اند.انسان زیبایی را از زشتی تشخیص میدهد؛ آن را دوست دارد و از آن لذت می برد. زیبایی مایه شادی و آرامشبخش است. همه در برابر زیبایی حساسند.زیبایی مفهومی سخت و صلب، استاندارد و مستقل از انسان، زمان و مکان نیست.
با در نظر گرفتن یک حد رواداری (Tolerance) خواهیم دید که جملات فوق با هم تضاد ندارند. و با یک تقریب خوب، زیبایی و زشتی مفاهیمی روشن هستند. تا آنجا که میتوان دلایل زیبایی برخی چیزهاـ مخصوصاً زیباییهای سادهتر ـ را عنوان نمود: هماهنگی رنگها یا نواها، تناسب حجم، ترکیب تضاد و همگونی، تر و تازگی، طراوت، لطافت، صفا و پاکی، درخشندگی، زندگی، سلامت، نیرومندی، اعتدال و ...
هر چه به طرف زیباییهای پیچیدهتر پیش برویم، بستگی زیبایی به انسان، زمان و مکان بیشتر میشود. چیزهایی هست که تقریباً همه به عنوان زیبا دوست دارند؛ مانند گلها، میوهها، درختها، مناظر طبیعت، ترکیبهای مختلف سنگ و آب و گیاه و ...
از طریق آمار میتوان به این نکته پی برد که در ترکیبِ سنگ و آب و گیاه، هر چه نسبت آب و گیاه به سنگ و خاک بیشتر باشد، بیشتر مورد علاقه انسان است. شاید به این دلیل که خشک بودن و خاک و سنگ به طور ناخودآگاه هراس از خشکسالی ، بیباری و کارِ سخت روی زمین را به ذهن انسان میآورد.
یعنی علیرغم آن که بسیاری از فلاسفه زیبایی را مستقل از سود و زیان دانستهاند، سودمند بودن در بسیاری جاها دلیل زیباتر بودن و هراس مانعی است در راه آن. البته با وجود آن که همه از ببر و شیر و پلنگ میترسند، همین که در مواجهه با آنها به اندازه کافی احساس ایمنی کنند، آنها را زیبا میبینند.
بخشی از زیباییهایی که نام برده شد، زیباییهای همخانواده شناخت، حل مسایل پیچیده و زیبایی ابداع و خلاقیت بود. در واقع شادی حاصله از کشف قوانین، پیروزی بر تاریکیها، از پرده برون افتادن رازها ـ شادی شناخت ـ آن چنان بزرگ است که فقط میتواند با صفات زیبا، عالی و با شکوه توصیف شود. شکی نیست که شناخت، حاصل پردازش اطلاعات و تجزیه و تحلیل اطلاعات وارده از هستی به ذهن انسان است.
بدون توجه به مسیری که ماده بیجان را به جاندار رساند و تک یاختهای را به انسان ماقبل تاریخ ـ که بسیار جذاب است و پیچیدهتر از رسیدن انسانِ ماقبل تاریخ به انسانِ در آستانه قرن بیست و یکم ـ از انسان ماقبل تاریخ شروع میکنیم. اولین آثار هنری کشف شده، حکایت از نیازهایی میکنند. زیباییهای موجود در طبیعت که انسان ماقبل تاریخ میتوانست از آنها لذت ببرد بیشمارند.
چنانچه آثار اولیه جهت تزئین و ارائه زیباییها بوجود میآمدند، شاید گلهای وحشی را به تصویر میکشیدند، یا درختان سر به فلک کشیده را. اما آثار هنری ماقبل تاریخ حیواناتی را تصویر کردهاند که شکارهای انسان بودهاند و اجزای مجردی که نشان دهنده جنسیت و زایندگی هستند. شاید انسانهای اولیه تعبیر و تفسیر خود را از هستی ارائه دادهاند؛ وابستگی زایندگی و ادامه حیات، وابستگی مرگ و زندگی را. شاید میخواستهاند راههای شکار و کشتن حیوانی را که برای ادامه حیاتشان ضروری بوده بررسی کنند، شاید ...