- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 160673 - 88/3
- وزن: 0.20kg
اخلاق بدون هستی شناسی
نویسنده: هیلاری پاتنم
مترجم: مسعود علیا
ناشر: صراط
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 173
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1387 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
بدون تردید، فلسفة اخلاق یکی از شاخه های مهم فلسفه در روزگار معاصر است. در سنت فلسفة تحلیلی، بنابر یک تقسیم بندی، فلسفة اخلاق مشتمل بر سه ساحت است که می توان آنها را از یک دیگر بازشناخت. فرا اخلاق، اخلاق هنجاری، و اخلاق کاربردی.
فرا اخلاق که می توان آن را انتزاعی ترین بخش فلسفة اخلاق به حساب آورد، در سه سطح به بحث و فحص فلسفی می پردازد: دلالت شناسی، وجود شناسی و معرفت شناسی اخلاق. دلالت شناسی اخلاق متکفل بحث دربارة معانی واژگان اخلاقی ای نظیرخوب یا بد و... است.
در وجودشناسی اخلاق، یکی از پرسش های مبهم حول وجود یا عدم وجود خصوصیات اخلاقی در جهان پیرامون دور می زند. در معرفت شناسی اخلاق نیز بحث بر سر چگونگی تکوین معرفت اخلاقی و رسیدن به داوری های اخلاقی موجه و معرفت بخش است.
پاتنم در اين کتاب نشان میدهد که چگونه در منطق، رياضيات، و برخی زمينههای ديگر احکامی وجود دارند که به طور عينی صادقاند، بدون آنكه هيچ عينی (يا عينيتی) موجود باشد كه اين گونه احکام بر اساس آن صادق شمرده شوند و نتيجه میگيرد که در مسائل اخلاقی نيز وضع بر همين منوال است.
پاتنم بر اين گمان است که گره خوردن مسائل اخلاق به مبحث متافيزيک و هستیشناسی، چه در شکل هستیشناسی افزايشی افلاطون و چه در قالب مابعدالطبيعههای کاهشی و حذفگرا، مانع فهم صحيح ماهيت مسائل اخلاقی است. پاتنم منکر عينيت به هر معنا نيست. جايگزين پيشنهادی پاتنم برای هستیشناسی در اخلاق عملگرائی «جان ديوئی» است که در بخش دوم کتاب مورد بحث قرار میگيرد.
نویسنده در آخرين درس گفتار به مقابله با شکاکيت در اخلاق میپردازد که از مکاتب پست مدرن نشأت گرفته است. او آراء تعدادی از فلاسفۀ معاصر و از جمله «فوکو» و «دريدا» را در این بخش مورد نقد قرار میدهد.
بخش دوم كتاب شامل دو درس گفتار است. درس گفتار نخست شامل بيان سه دوره از روشنگری است و درس گفتار دوم نقد نظر کسانی است که منکر وجود روند يادگيری در تاريخاند. در درس گفتار نخست پاتنم ابتدا آنچه را روشنگری افلاطونی میخواند و سپس آنچه را که روشنگری قرن هفدهم و هيجدهم خوانده میشود، و بالاخره آنچه را او “روشنگری سوم” میخواند مطرح میکند که در آن معرفت توأم با قول به خطاپذيری است؛ قول به خطاپذيری همراه با مخالفت با متافيزيک اما بدون فروغلتيدن در شکاکيت.