- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 195842 - 86/7
- وزن: 0.30kg
ابن رشد
نویسنده: دمینیک اوروی
مترجم: فریدون فاطمی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 184
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1375 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
شریعت و فلسفه (جایگاه عقل در ایمان)، اختیار و تقدیر، حدوث موجودات، اسباب نهایی موجودات، مبدأ اول و جواهر مفارق، ازلی بودن عالم، خلق یا ابداع، خدا و صفات او، نفس و قوای آن، اخلاق و سیاست.فلسفهٔ او را در غرب «اوروئسیسم» مینامند که میتواند به «ابن رشدگرایی» یا «مکتب ابن رشد» ترجمه شود. او تلاش داشت فلسفه ارسطویی را با اسلام تطبیق دهد. او بر خلاف اسلام و همانند بوداییگری به ابدیبودن روح معتقد نبود.
ابن رشد در کتاب فصل المقال، درصدد اثبات این مطلب است که شرع نه تنها آموختن از منطق و فلسفه را منع نکرده، بلکه در قرآن کریم بر آن توصیه و سفارش نیز شدهاست. وی برای اثبات مدعای خود تعریف خاصی از فلسفه ارائه میدهد و چنین استدلال میکند:
«اگر وظیفه فلسفه چیزی بیش از نگریستن و نظر کردن در موجودات و بررسی آنها از جهت راهنمایی و دلالتی که بر صانع دارند، یعنی ملاحظه مصنوع بودن آنها، نیست و اگر هرچه معرفت آدمی به مصنوعات بیشتر باشد معرفت او به صانع کامل تر است و با توجه به اینکه شریعت ما را به ملاحظه و بررسی مصنوعات ترغیب کردهاست، پس آنچه فلسفه بر آن دلالت دارد یا واجب شرعی است یا مستحب و ستوده.
اين مرد، ابن رشد، اغواي ارسطو شد و خود را وقف تجليل او كرد. نه فقط در اندريافتها بلكه در شيوه هاي پايه اي انديشه از او تقليد كرد. اگر به او مي گفتند ارسطو گفته در يك زمان هم ايستاده و هم نشسته. او هم همين را مي گفت و بدان باور داشت كه اكثر آثارش از تعليمات ارسطو گرفته شده اند.
ابن رشد در تاريخ انديشه ي اسلامي چهره اي ممتاز است. او در انتقال انديشه ي يوناني به جهان اسلام و تفكيك عناصر ارسطويي و نو افلاطوني در فلسفه ي اسلامي نقشي تعيين كننده داشت و آثارش ، عمدتا شرح هايي بر كتب ارسطو، تاثيري ژرف بر تفكر دوران مدرسي غرب و جنبه هايي از نوزايي ( رنسانس) گذارد تا آن حد كه در اوان نو زايي، اين رشد گرايي مكتبي بحث انگيز و پر تاثير با طرفداران و مخالفاني غيور بود.
اين كتاب عناصر اصلي انديشه و آثار ابن رشد را در متن اوضاع تاريخي و اجتماعي و فرهنگي اسپانيايي اسلامي بررسي ميكند و رابطه ي آن را ايدئولوژي سلسه ي موحدان كه برآندلس حاكم بودند و نيز با ديگر متفكران اسلامي چون غزالي و ابن سينا نشان ميدهد و سر گذشت خود را، او روزگار او ، و افكار او در نسخي يكپارچگي و در هم بافته حكايت مي كند.