- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184026 - 110/3
- وزن: 0.60kg
ابدیت ایران + امانت داری خاک
نویسنده: سیدتقی نصر , محمدتقی مصطفوی
ناشر: وزرات فرهنگ و هنر - ارتش شاهنشاهی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 269 + 160
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1355 _ 1351 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
ابدیت ایران
تصاویر گلاسه - ازدید خاورشناسان
به مناسبت دهمین سال انقلاب سفید به همراه 16 صفحه تصویر از فرهنگ و تمدن ایران
ا. ج. آربری:
اگر سراینده ای چون فردوسی هرگز پیدا نشده بود همان ویرانه های دوران پر افتخار با زبان گویایی فریاد میزدند :
"من داریوش هستم , شاه بزرگ , شاه شاهان , شاه سرزمین هایی که ملت هایی از نژاد های گوناگون در آن بودند.شاه این سرزمین بزرگ در مدتی طولانی , پسر ویشتاسب از دودمان هخامنش , ایرانی پسر ایرانی.اگر تو می اندیشی سرزمین های زیر فرمان شاه داریوش چندتا بودند به این تصویر نگاه کن آنگاه خواهی دانست که ایرانیان دور از ایران جنگیدند.
ل.پ.الولستون:
از مطالعه تاریخ کهن ایران دو عامل ظاهر می شود و باید همیشه در نظر داشت : نخست آنکه با وجود هجومها و مسخره شدنهای مکرر ایران همیشه دست نخورده چون ٌخره محکم هضم ناشدنی بجا مانده است , دوم آنکه نشان داده می تواند ارزش افکار و نفوذهای تازه را بداند و آنها را بگیرد , بدون آنکه به اساس فرهنگ خود صدمه بزند.
این هر دو عامل بنظر می رسد که از وضع فوق العاده مهم ایران در خط فاصله بین شرق و غرب نتیجه شده باشد. در یک طرف ملل واقعا شرقی هند و خاور دور غرق در عوالم باطنی خود و مقاومت منفی وجود دارد و در طرف دیگر اقوام سامی و اروپایی (چون اعراب بیشتر با مغربیان وجه مشترک دارند تا با مشرق) که مشخص آنها آرام نبودن و حمله و شور و توسعه و تسلط بر همسایگان است وجود دارند.
ایران از هر دو طرف گرفته و به فرهنگ هر دو طرف کمک کرده بدون آنکه به هیچوجه تشخص خود را از دست بدهد. بدون شک این تاثیر فرهنگی و نه قدرت سیاسی است که به ایران قدرت زنده ماندن داده است".
تاریخ کمبریج ایران :
"بی نظیری ایران به مراتب بیش از طرح نساجی و یک مشت بنای قرون وسطایی و کتاب های غزل است . سیاحی که به ایران می رود اگر ذره ای قدرت مشاهده داشته باشد بزودی به یک طرز زندگی مترقی و در عین حال دارای ریشه های محکم متوجه می شود که از جهت ادامه گذشته به مقدار زیادی عمق و سابقه دارد . ایران در عین حال که هویت خود را حفظ کرده توانسته است به خارج رسیده , زمین های دیگرذ را تحت تاثیر قرار دهد.
بعضی کشور ها , بطوری که مورخان موضوع را تعبیر می کنند , در نتیجه یک ماموریت خاص بوجود آمده و اجزا آن با هم مانده است یعنی در جواب مقتضیات یک وضع انسانی خاص رشد کرده اند. به هیچ وجه نمی توان ایران را صورت کوچکتر یا خفیف تر یک فرهنگ و یا یکناحیه سیاسی قویتر دانست بلکه ایران را باید مانند یک واحد کامل با سازمان های مخصوصش که به نوبه خود بطور مهم بخصوصیات و وحدت وسیعتر خاورمیانه کمک کرده است در نظر گرفت.
این اومر که دولت ایران در نظر دارد جشن دوهزار و پانصد ساله سلطنت را بگیرد یک علامت قابل توجه قدرت تجدید (قدرت فنری) آنست و به این امر وضع طبیعی ایران کمک بزرگی نموده است . اگر بخواهیم ماموریت ایران را بعنوان یک دولت و یک گروه انسانی از جهت یک شخصیت تعریف کنیم می توانیم بگوییم که این کشور ایجاد می کند و می گیرد و تغییر شکل می دهد و دوباره منتقل می سازد."
اس.بنژامین:
در یک دوره تاریک و خطرناک ایران یعنی در اواخر قرن نوزدهم نوشته است :
" علیرغم فساد سیاسی که در ایران سالها معمول بوده موفق شده است بیش از سه هزار سال بماند . بطور متوسط مردم آن همان اندازه خوشوقتند که ملل دیگر و هنوز قدرت تجدید حیات خود را نشان می دهد ; در صورتی که در کشوری چون انگلستان با یک حکومت مبتنی بر آزادی علائم انحطاط در کمتر از هزار سال نمایان شده است.
در کشور خود ما (دول متحده آمریکا) فساد سیاسی چنان غول پیکر شده است که در افکار عاقلترین و میهن پرست ترین هم میهن ما یک عقیده شدید راجع به ضرورت مسلم یک اصلاح سریع و اساسی این عیب بوجود آمده است."
ر.لوی :
" نه در آن وقت (پس از هجوم اعراب) و نه در هیچ زمان ایران شخصیتی را که تقریبا از آغازی که اسناد تاریخی موجود است گم نکرده است. عواملی که دوام ایران را سبب شده البته مقدار زیادی طبیعی و جغرافیائی است و بعلاوه در اخلاق ایرانیان و در تاسیسات جمعی آنان یک عامل فنری و خراب نشدنی وجود دارد.
حتی در سیستمهای اعراب , فاتحینی که در دوره ی تاریخی بیش از دیگران در کشور اثر گذارده اند , باز از هویت ایرانیان معلوم بود .
امانت داری خاک
مصور نقشه خارج از متن
آثار بی مانند تخت جمشید پیش از طلوع دوران پهلوی همانند دیگر اوضاع و احوال کشور و به فراخور پیشامدهای زمانه وضعی بس ناهنجار داشت. قسمتهای زیادی از آن که در طول بیش از 2000 سال در معرض دید و تماشای همگان واقع بود، دستخوش آسیبهای فراوان از باد و آفتاب و باران و سایر عوامل طبیعی قرار گرفته بیشتر و بدتر از همه، نادانی و آشنا نبودن مردم ایران و رهگذران لطمه های جبران ناپذیر به چنین گنجینه تاریخ و هنر و فرهنگ میهن عزیز وارد ساخته و می ساخت.
موقعی که اعلیحضرت رضاشاه کبیر در دوران وزارت جنگ خود به سال 2481 شاهنشاهی (1301 خورشیدی) برای استقبال از سلطان احمد شاه قاجار، واپسین شاه سلسله قاجاریه به شیراز و بوشهر تشریف فرما می شدند، وقتی به تخت جمشید می رسند، از وضع آنجا بسیار متاثر می شوند...
کتاب قدیمی امانت داری خاک، پژوهشی ارزشمند پیرامون تختجمشید میباشد. نویسنده این اثر که خود باستانشناسی حاذق بود، شرح چگونگی بیرون کشیدن تختجمشید را از دل خاک پس از هزاران سال، تشریح کرده است. این کتاب از ۱۰ فصل تشکیل شده است:
در فصل نخست اوضاع تخت جمشید پیش از دوران پهلوی با تکیه بر اسناد و مطالب و عکسهای بازماندهی تاریخی، بیان شده است. فصل دوم و سوم به توضیح ایجاد و تاسیس بنگاه علمی تختجمشید در دوران رضاشاه و نخستین فعالیتهای علمی برای احیای این اثر باستانی پرداخته است. فصل چهارم در رابطه با چگونگی کشف پلکانهای شمالی کاخ مرکزی (کاخ سه دروازه) و پلکانهای شرقی کاخ آپادانا از دل خاک توسط باستانشناسان بزرگ آن عصر، میباشد. فصل پنجم دربردارنده توضیحاتی در باب نقش و نگارهای پلکانهای شرقی کاخ آپادانا است. در این فصل عکسهای تاریخی بینظیر و نایابی از این نقوش وجود دارد که بسیار جالب توجه است.
فصل ششم کتاب امانتداری خاک درباره معرفی نمایندگان استانهای (ساتراپهای) شاهنشاهی هخامنشی و تصویرهای آنها میباشد. فصل هفت این کتاب سترگ، شامل توضیحاتی درمورد نقوش پلکان شمالی کاخ مرکزی (سه دروازه) به همراه تصاویر و عکسهای تاریخی از آنهاست. فصل هشتم یکی از مهمترین فصول این کتاب است. این فصل به ماجرای کشف لوحهای زرین و سیمین (طلایی و نقرهای) تخت جمشید که یادگار بینظیر شاهنشاه داریوش هخامنشی است. الواحی که به نوعی سند مالکیت ایرانزمین میباشد، پرداخته است. این فصل حاوی تصاویر بسیار فوقالعادهای از این کشف هیجانانگیز است.
فصل نهم دربردانرده گزارش پیدا شدن سی هزار لوح گلی است. برخهی از این الواح در همین کتاب ترجمه شدهاند. توجه داشته باشید که بیشتر این الواح برای مطالعه به آمریکا برده شدند و همین اواخر برخی از آنها پس از دهها سال، به وطن بازگشته و اکنون در موزه ملی ایران قرار دارند. فصل دهم نیز به گزارشی از آخرین بازدید رضاشاه از تخت جمشید و پیگیریهای او درمورد کاوشهای باستانشناسی در این منطقه پرداخته است.