- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 154267 - 118/1
- وزن: 0.40kg
افسانه چیای آگری
نویسنده: یاشار کمال
زبان کتاب: کردی
تعداد صفحه: 180
اندازه کتاب: وزیری لب برگشته - سال انتشار: 1354 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
مصور
کوه بلند و زیبای آرارات که در زبان کُردی «چیای آگری» خوانده می شود. چیا به معنی کوه و آگری به معنای آتشین است این کوه نام های مختلفی دارد؛ در زبان ارمنی به آن «مازیک» یا «میسیس» می گویند. در ترکیه به آن «آغری داغ» بمعنی کوه آغری گفته می شود که احتمالا آغری از همان آگری گرفته شده است.این کتاب تنها داستانی عاشقانه نیست بلکه حکایتی است از مردمی سنت پرست و خوبی و بدی سنت ها و مهمتر از همه ظلمی هزاران ساله که این بار مردم بخاطر سنتی قدیمی در برابرش می ایستند
یاشار کمال که در برابر ظلم دولت و پاشاها و بیگ ها و ... قلم تندی دارد ولی در برابر عقاید مردم که خود به بیشترشان اعتقادی ندارد با نرمش بیشتری برخورد می کند چون وی خود بخشی از این مردم است و خود را جدا از آنها نمی داند. یاشار کمال شاید جزء نویسندگان مدرن ادبی نباشد ولی در همان سبک قدیمی خود حرف های زیادی برای گفتن دارد و برای مردم می نویسد.
چیایی ها کله شق و متعصب بودند، گوششان به کسی بدهکار نبود، اما اگر کسی به آنها پناه می برد و تمنایی داشت هرکس که بود ناامید و دست خالی او را بر نمی گرداندند. هر چیز در چیای آگری براساس رسم و آیین بود.کسی نمی توانست مرزش را بشکند. این سنت ها که مربوط به گذشته اند و در زمان حاضر بیشترشان دست و پاگیرند و حتی به تعصبات کورکورانه ای و خونریزی و... منجر می شود و نویسنده در طول داستان این را نشان می دهد. به قول مترجم؛ یاشار کمال می داند تا روابط اجتماعی از بنیان دچار دگرگونی نشوند، سنت شکنی در حد افسانه، در حد قهرمانی و حماسه باقی می ماند و این فسانه ها و حماسه ها هستند که زمینه ساز دگرگونی های عمیق آینده اند.
در ادامه این افسانه، آهنگری با افکاری متفاوت پیدا می شود که نقش آدمی متجدد را برعهده دارد و می تواند اشاره به نقش اسطوره ای کاوه آهنگر باشد که بنیاد ظلم را برکند. یاشار کمال در این کتاب هدف دیگری هم دارد و در آخر داستان آنرا با غم عجیبی نشان می دهد. کشته شدن یکی از عشاق که علتی جز تعصب ندارد. دوست داشتن هم همراه کینه و خشم از بین می رود....
کمال صادق گوکچَلی با نام ادبی یاشار کمال، زاده ۱۹۲۳ - درگذشته ۲۸ فوریه ۲۰۱۵ از نویسندگان کرد اهل ترکیه بود. در طول بیش از شصت سال ۳۶ رمان نوشت که نخستین رمانش «اینجه ممد» شهرتی جهانی داشت.
وی زادهٔ ۱۹۲۳ در روستایی کردنشین همیته، استان عثمانیه در جنوب ترکیه متولد شد. پدرش ملاک کرد از اهالی وان بوده که در زمان جنگ جهانی اول به چوکوروا فرار کردهاست. والدینش اهل وان بودند. وی کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشت و در تصادفی چشم راستش را از دست داد و در پنج سالگی شاهد قتل پدر به دست فرزندخوانده او در مسجد در عید قربان بود. حکم آشکار یاشار کمال در سال ۱۹۹۵ دربارهٔ سیاستهای دولت ترکیه در مصاحبه وی با مجله اشپیگل، او را به اتهام «تبلیغات تجزیه طلبی» در مقابل دادگاه امنیتی دولت ترکیه قرار داد. محاکمه با حکم برائت وی پایان یافت، اما با انتقاد مجدد وی از عملکرد دولت، یاشار کمال به اتهام «تحریک مردم»، به ۵ سال زندان تعلیقی محکوم گردید.
وی حکم زندان تعلیقی را نپذیرفت و گفت: “هر مجازاتی میخواهید نقداً بکنید، چرا که حکم تعلیقی، حکم خودسانسوری را برای من دارد و من نمیخواهم خود را دچار خودسانسوری بکنم، هنوز کارهای انجام ندادهٔ بسیاری دارم و باید آنهارا هرچه زودتر تمام کرده و بچاپ برسانم، اما زندگی در ترکیه، آنهم با این حکم تعلیقی، این امکان را از من سلب من کند». با این استدلال یاشار کمال بعد از گرفتن حکم زندان تعلیقی مدتی در سوئد زندگی کرد. او در این باره گفته بود:
تنها میخواهم کارهایی را که در دست انجام دارم تمام کرده و بچاپ برسانم، نمیخواهم در هیچ کشوری از جمله سوئد پناهندگی بگیرم. بعد از انجام کارهایم به وطنم ترکیه برمیگردم، دیگر آنوقت هرچه میخواهند با من بکنند». و همین کار را هم کرد.
یاشار کمال که از سال ۱۹۵۰ بکرات بخاطر دفاع از آزادی بیان و تساوی حقوق مردم دستگر و زندانی شدهاست، بار آخر بخاطر نوشته خود دربارهٔ مسئله کردها بنام «ابری سیاه بر آسمان ترکیه» محکوم به یک سال و هشت ماه زندان گردیده بود. اوج خشم یاشار کمال در سال ۱۹۹۷ بود که در اعتراض به زندانی کردن «اشبر یاغمور دره لی» نویسنده نابینای ترکیه گفته بود: «تا آخر عمرم دولت ترکیه را نخواهم بخشید!»
یاشار کمال، نویسندهٔ بلند آوازهٔ کرد، در میان خوانندگان ایرانی نامی آشناست. بیشتر رمانهای یاشار کمال به زبان فارسی ترجمه شده و مقبولیت خاص و عام، یافتهاست. آثار یاشار کمال اگر چه از متن سرزمین و جغرافیایی محدود و مشخصی برآمدهاند، اما ساختار و محتوایی جهانی دارند. رمان «اینجه ممد» او تا کنون به بیش از ۲۰ زبان منتشر شده و بارها به فیلم درآمدهاست.
یاشار کمال در سپتامبر سال ۲۰۱۳ آخرین کتاب خود را منتشر کرد که عنوانش «پرندهای با یک بال» بود. او این کتاب را چهل سال پیش نوشته و در کشوی میز خود نگه داشته بود.
یاشار کمال، روز شنبه ۲۸ فوریه ۲۰۱۵، در ۹۱ سالگی در بیمارستانی در استانبول درگذشت.