دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

آیینه نگاه ؛ آثار دومین نمایشگاه دوسالانه نقاشی جهان اسلام

آیینه نگاه 

مترجم: کلود کرباسی
تدوین: فرهنگستان هنر
ناشر : فرهنگستان هنر
زبان کتاب: فارسی - انگلیسی
تعداد صفحه: 368
اندازه کتاب: رحلی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ : 1

کمیاب - کیفیت : نو

 

مروری بر کتاب 

مصور رنگی گلاسه

آثار دومین نمایشگاه دوسالانه نقاشی جهان اسلام

مجموعه حاضر مشتمل بر آثار عرضه شده در دومین نمایشگاه دو سالانه نقاشی جهان اسلام است که به کوشش فرهنگستان هنر و با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران، در پاییز و زمستان 1381 برگزار شده بود.

خداي را سپاس مي‌گوييم كه اين توفيق حاصل شده تا دوسالانة نقاشي معاصر جهان اسلام برگزار شود. از اهميت بالاي آقاي مهندس موسوي كه هم در عرصة سياست و هم در عرصة هنر اين كشور و خدمت به مردم نقش بالايي داشتند تقدير مي‌كنيم و نيز از همة عزيزاني كه در برگزاري اين حادثة ارجمند دنياي هنر در ايران سهيم بودند. به همة ميهمانان عزيزي كه از سراسر دنيا آمدند خير مقدم مي‌گوييم. به هنرمندان ارجمند و بزرگوار ميهن‌مان كه با آفرينش آثار ارزندة خود، فرهنگ، تمدن و عظمت اين ملت را پاس مي‌دارند دست مريزاد مي‌گوييم.

پيچيدگي وجود انسان و آنچه به انسان مربوط مي‌شود ما را در رسيدن به يك تعريف جامع و مورد اتفاق در مورد خود انسان و پديده‌هاي انساني به دشواري مي‌افكند. به همين دليل واژه‌هاي تمدن، هنر و فرهنگ كه پيچيده‌ترين و بارزترين تجليات جان آدمي است داراي تعريفي كه مورد اتفاق باشد نيست. تعريف آن‌ها هرچه باشد واقعيت آن‌ها را نمي‌توان انكار كرد و آن چيزي است كه در زندگي انسان تجلي كرده است و تجلي خواهد كرد و تا انسان هست، تمدن، فرهنگ، و هنر خواهد بود. اينكه نسبت ميان فرهنگ، هنر و تمدن چيست، بسته به نگاهي است كه به اين مقولات داريم و تعريفي كه از آنها مي‌كنيم . به طور كلي اين‌ها پيوستگي شديدي به هم دارند، اگر به يك معنا نگوييم كه يكي هستند. درواقع مي‌توان گفت كه هنر هر قوم تجلي تمدن آن قوم است. اين‌ها از هم تفكيك‌پذير نيستند و هر تمدني مبتني است بر بينشي كه انسان به جهان، هستي و انسان دارد. وجه تمايز واقعي تمدن‌ها، درواقع تفاوت و تمايزي است كه در جهان‌شناسي صاحبان آن تمدن و بينش و منش آن‌ها وجود دارد و سرّ كاميابي يا ناكامي يك تمدن، دوام يا انحطاط آن نيز در اين نهفته است كه اولاً اين بينش تا چه حد حقيقي باشد، تا چه حد بتواند به حقيقت نگاه كند و حقيقت را دريابد، چون حقيقت ماندگار است و ثانياً تا چه حد اين بينش و منش كه مبناي تمدن است در برابر تحولات روز به روز پديدآينده در جان و جهان انسان انعطاف‌پذير باشد.

آن بينش و منشي كه مبناي تمدن است تا زماني كه بتواند به پرسش‌هاي لحظه به لحظه نوشوندة انسان و نيازهاي دم به دم پديدآينده و تحول‌يابندة انسان پاسخ گويد، نه تنها ماندگار مي‌شود بلكه پويا و پربارتر هم خواهد شد و رمز و رازپذيري آن بينش در مقابل پرسش‌ها و نيازهايي است كه به ضرورت در زندگي انسان‌ها پديد مي‌آيد. هنر هر قوم نيز با تمدن آن قوم و با بينش و منشي كه انسان نسبت به آن به جهان و هستي دارد مناسبت دارد، اما نبايد گفت كه هنر يك قوم يكسره معلول تمدن آن قوم است. البته سخنم از چندگانگي و دوگانگي بين تمدن و هنر و فرهنگ، فعلاً سخني مسامحه‌آميز است. مي‌توان با اعتبارات و لحاظ‌هاي مختلف اين‌ها را يكي دانست و از يكديگر جدا كرد. معمولاً در ذهن ما تمدن، هنر و فرهنگ از هم متمايز است. تبعاً هنر يك قوم تحت تأثير تمدن آن قوم است و مناسبت با تمدن دارد. اما اين‌گونه نيست كه هنر يكسره اسير دست تمدن باشد، بلكه هنر و انديشه به طور كلي كه از متن يك تمدن هم بيرون مي‌آيد و تحت تأثير شرايط مدني، تاريخي، اجتماعي خواهد بود. خود اين انديشه و هنر، تمدن را نيز به چالش مي‌كشد. يعني هنرمند و انديشه‌ورز در ميان جامعه زودتر به پرسش‌هاي جديد و نيازهاي جديد پي‌مي‌برد يا براي او مطرح مي‌شود و اصلاً خود او طراح پرسش‌هاي جديد است. پس هر وقت اين پرسش‌ها مطرح شد اين تمدن موجود بايد به آن پاسخ بگويد و اين تفاعل سبب خواهد شد كه تمدن يا خود را نو و پويا كند يا محكوم به فناست.

بنابراين هنرمندان و انديشمندان، هم پديد‌آورندة تمدن‌ها هستند و هم سبب پويايي و نو شدن تمدن‌ها در تاريخ بشري مي‌شوند. به لحاظ ديگر هنر با زيبايي نيز نسبت و ارتباط وسيع دارد. محور و متن هنر، زيبايي است. هنرمند كسي است كه زيبايي را خلق مي‌كند يا زيبايي را نشان مي‌دهد، حتي آن‌گاه كه زشت‌ترين و چندش‌آورترين لحظه‌ها و عرصه‌هاي زندگي را به تصوير مي‌كشد، زيرا هنرمند فقط زيبايي را به تصوير نمي‌كشد هنگامي كه فقر، تبعيض، سركوب انسان، محروميت انسان از دريافت ابتدايي‌ترين حقوق خود را به تصوير مي‌كشد، گرچه زشتي را به تصوير مي‌كشد اما جان انسان را متوجه زيبايي مقابل اين زشتي مي‌كند.

هنر يا مستقيماً تصويرگر زيبايي است يا با تصوير كردن زشتي، توجه انسان را به نقطة مقابل زشتي و پليدي جلب مي‌كند. با اين حساب پرسش اين است كه هنر اسلامي چيست؟ و هنر امروز اسلامي چيست و چه بايد باشد؟ مسلماً وقتي شما به تاريخ هنر و تاريخ تمدن رجوع كنيد ميان بنياد تمدن اسلامي با تمدن يوناني، تمدن رومي، تمدني كه در قرون وسطا بود، با تمدني كه در دنياي امروز هست تفاوت‌هاي آشكار مي‌بينيد. همة تمدن‌ها به يك نحو داراي وجوه مشترك هم هستندكه اگر نبودند اصلاً گفت‌و‌گوي تمدن‌ها معنا نداشت و ممكن نبود. ميان دو امر متناقض يا كاملاً متضاد، توافق ميسر نيست. حتماً بايد وجوه مشتركي داشته باشند كه آن را مبناي گفت‌وگو و تفاهم قرار داد و ميان تمدن‌هاي بشري وجوه مشترك هست چون انسان موجودي است كه با همة اختلافاتي كه دارد، وجوه مشتركي نيز دارد. هر فردي از انسان، جهان منحصر به فردي است، هر انساني يك جهان است، جهاني مجزا از جهان ديگر، اما بدون ترديد جان انسان‌ها با هم پيوند و خويشاوندي دارد و تبعاً تمدن‌هايي كه برخاسته از اين جان است نيز وجوه مشترك دارد. به لحاظ بينش‌هاي مختلف انسان‌ها و شرايط مختلف اجتماعي، فرهنگي، تاريخي، اقتصادي، جغرافيايي تمايزهايي ميان تمدن‌ها وجود دارد.

ما هنر اسلامي داريم و مي‌توانيم آن را تعريف كنيم و وجوه آن را مشخص كنيم و مي‌توانيم هنر تطبيقي داشته باشيم و اقوام مختلف را مقايسه كنيم. هنرمندي كه در دنياي اسلام زندگي مي‌كند به نحوي دلبسته و وابسته به اين دنياست ولو اينكه اعتقاد اسلامي نداشته باشد. اين هنر چگونه هنري است يا چگونه هنري بايد باشد؟ اگر زيبايي، محور و متن و مدار هنر است، هنرمند هر جا كه باشد بايد زشتي را نقش كند. زشتيِ زشتي را نشان دهد و به زيبايي فرا بخواند و در دنياي اسلام ما و در جهاني كه ما بفهميم، اما كدام زيبايي‌ها هست كه در معرض خطر است يا كدام زشتي‌هايي است كه وجود دارد. من معتقدم كه براي ما مسلمان‌ها، چه سياستمداران ، چه انديشمندان و چه هنرمندان ، در درجة اول براي آن‌هايي كه اعتقاد انساني دارند اين است كه اولاً بكوشيم زيبايي‌هاي دين خدا را نشان دهيم.

خدا جميل است دينمان زيباست و اين دين از دو ناحيه در معرض تهديد جدي است يكي انديشه‌هاي واپسگرا، عادت‌هاي‌ فسيل‌شده، ذهن‌هاي بسته‌اي كه نه جهان را مي‌شناسد، نه مسائل روزگار را مي‌شناسد و برداشت او از دين مشتي ذهنيات و عادت‌هايي است كه به زمان‌هاي گذشته وابسته است. اين واپسگرايي، دين خدا را زشت نشان مي‌دهد. دين خدا، دين رحمت و مهرباني است، ديني است كه انسان را گل سرسبد آفرينش مي‌شناسد. كدام تعبير زيبا براي انسان بالاتر از اين است كه خدا، قدرت مطلق، علم مطلق، رحمت مطلق، زيبايي مطلق و كمال مطلق است، انسان را جانشين خود در زمين مي‌داند و شگفت نيست كه فرشتگان خدا بازنماد و مظهر پاكي و زيبايي و اطاعت محض از خدا هستند متوجه مي‌شوند كه اين موجود كه خواهد آمد هم فساد خواهد كرد، هم خونريزي خواهد بود و در زبان قرآن و همچنين در زبان ساير كتب آسماني مي‌گويند ما كه تسبيح‌گوي تو هستيم، ما كه جز آنچه كه تو مي‌خواهي انجام نمي‌دهيم چگونه انساني را كه در زمين فساد مي‌كند، آدم مي‌كشد، حقوق انسان‌ها را پايمال مي‌كند جانشين خود قرار دادي.

خدا مي‌فرمايد من چيزهايي مي‌دانم كه شما نمي‌دانيد و انسان در ميان همة اين آفرينش فوق‌العادة شگفت‌انگيز و بي‌نهايت، جانشين خدا در زمين است و ما با برداشتهاي غلط، بينش‌هاي عقب‌مانده، تحميل سليقه‌هاي خود بر دين خدا، دين خدا را زشت نشان مي‌دهيم و نيز قدرت‌هاي سلطه‌گر مي‌كوشند دين خدا را كه منشأ خيزش و آزادي و استقلال‌خواهي كشورها شده است و درواقع منافع نامشروع و زشت آن‌ها را تهديد كرده است زشت نشان بدهند. دين خدا در ميان دو لبة قيچي بسيار خطرناك قرار دارد كه ما در اين روزگاران هم آثار آن را مي‌بينيم.

يكي نظير اسلام ‌طالباني است و ديگري كه به بهانة اسلام طالباني در كل دنيا، تلاش مي‌كند كه جنگ، نفرت، كينه و در‌گيري و در كنار آن سلطه‌طلبي را تحميل كند. هنرمند وفادار به آيين خدا بايد زيبايي دين خدا را در اين عرصه نشان دهد و نيز كسي كه در اين دنيا زندگي مي‌كند و سرنوشت او با اين دنيا پيوند خورده است، خواه مسلمان باشد خواه نباشد، بايد ببيند زشتي‌هاي اين دنياي ما چيست و اين دنيا كدام راه را براي سربلندي طي مي‌كند؟ بسياري از كشورها و مردم دنيا تحت سلطة نظام‌ها و سيستم‌هاي سركوبگري‌اند كه بدون اهتمام به حقوق انسان، از بين‌برندة فرصت‌هاي پيشرفت و ترقي و تعالي كشورها هستند. مگر مي‌تواند يك هنرمند دردآشناي زيبايي‌شناس، اين زشتي‌ها را ببيند و در برابر آن آرام بنشيند....
از متن سخنراني سيد محمد خاتمي رييس محترم جمهوري اسلامي ايران در مراسم افتتاحية دومين دوسالانة بين‌المللي نقاشي معاصر جهان اسلام

 آثار هنرمندان :
سید محمد احصایی
سید مهدی حسینی
یوسف احمد (قطر)
غلام حسین نامی
محمد هسو (سوریه)
عبدالرحیم شرف (بحرین)
هیلدا هیاری
خالد تهماری (بحرین)
محمد غنوم (سوریه)
ناهید رضا (پاکستان)
زکریا محمد (مصر)
کریم سرگوا (الجزایر)
عبدالرضا باقر (کویت)
کامیدوا نرگس (تاجیکستان)
آونگ دمیت احمد (مالزی)
و...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات