- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 88500 - 100/3
- وزن: 0.20kg
آواز بلند
نويسنده: علی اصغر عزتی پاک
ناشر: شهرستان ادب
زبان كتاب: فارسی
تعداد صفحه: 138
اندازه كتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
همدان، سالهای دفاع مقدس، سایه سنگین بمباران روی شهر، گروگانگیری، خیانت و شهادت، عناصری هستند که فضای کلی رمان آواز بلند را میسازند. مولف مي گويد : دوران کودکی من زیر سایه موشک و هواپیما گذشت. گوشهایم پر است از صدای انفجار موشک و بمب در دور دست که این دوردست معمولا همدان بود و من آن را در «آواز بلند» ترسیم کردهام.اتفاقات زیادی در این دوران در شهرها و روستاها، تحت تاثیر این صداها و موشکباران و حملات هوایی افتاد که بسیار کمتر از حوادث جنگهای مرزی دیده شدند.
پس با توجه این پیشینه، توجه من به مردم شهرها و روستاها در دوران دفاع مقدس، موجه جلوه خواهد کرد.در این شرایط، همه شخصیتهای داستان درگیر جنگ هستند؛ اگرچه نه به صورت مستقیم. در واقع جنگ به سراغ آنها و زندگیشان میآید و هر روز تهدیدشان میکند. این داستان هم به یک خانواده مذهبی میپردازد که ارتباطی بین عقایدشان و دفاع از کشور یافتهاند؛ البته راوی داستان نگاه متفاوتی به اوضاع دارد.
نویسنده در این کتاب با بیان جزئی ترین صحنه ها و مکان ها، خواننده را با خود میان کوچه های پر از دود سالهای ابتدای جنگ می کشد و با توصیف حالات چهره «عزیز» و «آقا جون»، نگرانی سرنوشت گمشده را کاملاً به خواننده منتقل می کند؛ «انگشت های آقا جان از آب داخل لیوان بیرون آمد و پرتاب شد طرف صورت عزیز، پوست صورت عزیز تکان خفیفی خورد.
قطرات آب یک بار دیگر با انگشتان آقا جان پاشیده شد به صورت بی حال و بی رنگ عزیز. باز هم تکان خفیف پوست. آقا جان لیوان را گذاشت روی زمین و چسبید از شانه های عزیز، ماساژ داد و ماهیچه های بالای جناق را فشرد. آنقدر فشرد تا گردن عزیز لق خورد و پوست صورتش جمع شد و آه آهسته ای از میان لب هایش بیرون آمد...»