- موجودی: موجود
- مدل: 184630 - 118/2
- وزن: 0.40kg
آه با شین
نویسنده: محمدکاظم مزینانی
ناشر: سوره مهر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 355
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1
کیفیت : نو ؛ جلد کتاب ساییدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
انتظار مداوم ، همیشه و هر جا ، پشت پنجرهها ، برای سررسیدن مأمورها ، در خیابان ، برای مطمئن شدن از سلامتی رفقا ، توی دادگاه ، برای دریافت حکم قاضی ، پشت میلههای زندان ، در انتظار رسیدن زمان آزادی ، و در دوره کودکی ، برای شنیدن جواب سؤالهایت از پدرِ پدربزرگت.
شازده. ـ حضرت والا، چرا اَلیجه اینجور نگاهم میکند؟ هیچکس نفهمید اَلیجه از کجا پیدایش شد. یک روز تابستانی، درست سر ساعت پنج عصر، آمد و با وقار نشست جلوی درگاه شاهنشین و به بساط شازده زل زد. نگاهش چنان داغ و چسبناک بود که شازده ناگهان کفری شد و نگاه پُرتُخمانهای به او انداخت و به میرزاخان گفت: «پدرسگ جوری نگاه میکند که انگار قرار است اتفاق ناجوری برای آدم بیفتد.»