- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184929 - 118/2
- وزن: 0.20kg
آمریکایی که من کشف کردم
نویسنده: ولادیمیر مایاکوفسکی
مترجم: وازریک درساهاکیان
ناشر: نقره
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 144
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ عطف کتاب ساییدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
سفرنامه نویسنده
کتاب حاصل سفر مولف به کشورهای فرانسه، اسپانیا، کوبا، مکزیک و آمریکا در سال ۱۹۲۵ می باشد.
"باید به دانش طنز مسلح شد. من یقین دارم که در آینده طنز را نیز چون حساب و هندسه به یکسان در مدرسه ها خواهند آموخت. روزی خواهد رسید که بی تردید "مدرسه عالی خنده" تاسیس خواهد شد. کار اصلی من ناسزاگویی است، و استهزای آنچه که به نظر من نادرست است، و باید بر ضد ان بپا خاست. معمولاً نویسنده ها به خارج می روند تا حیران شوند، اما من می روم تا حیران کنم.سال 1925...عازم سفر دور دنیا می شوم...نتیجۀ این مسافرت کتابی بود با نثر روزنامه یی به نام «آمریکایی که من کشف کردم».ممکن است ایالات متحده به آخرین حامی مسلح تقدیر تلخ بورژوازی تبدیل شود. آن وقت، تاریخ خواهد توانست رمان خوبی به سبک "ولز" بنویسد: «جنگ دو دنیا».
...از 13 جلد میراث ادبی مایاکوفکسی، دوازده جلد آن بعد از انقلاب به وجود آمده است. او ادبیات منظوم و شعر را با واقعیت نزدیک کرده آن را در خدمت نیازمندیهای معاصر گذاشت و تبدیل به سلاحی برای مبارزه در راستای اهداف خود نمود.
مایاکوفکسی از اشعار کلاسیک لذت میبرد اما بنده آنها نمیشد. او میگفت: «هنر باید با زندگی درآمیخته بشود. یا باید در هم آمیخته شود یا باید نابود بشود.»مایاکوفسکی در سال 1915با لی وابریک آشنا شد و تا پایان عمر به عنوان زوج هنری به همکاری با وی ادامه داد. این آشنایی موجب گسترش فعالیتهای هنری وی شد. از سال 1923 عنوان سردبیری مجله فوتوریستی لف را بر عهده گرفت که تا 2 سال بعد منتشر شد.
در سال 1925 سفری به کشورهای فرانسه، اسپانیا، کوبا، مکزیک و آمریکا کرد که حاصل آن کتابی باعنوان آمریکایی که من کشف کردم بود. مایاکوفسکی پیش از مرگ، دوبار دست به خودکشی زده بود وهردوبار هم از اسلحه استفاده کرده بود. روزهای آخر عمر نیز گفته بود که در وضع و حالی است که تنها یک عشق بزرگ میتواند او را نجات دهد. مایاکوفکسی شاعر شورشی دوران لنین و استالین، در ۱۴ آوریل ۱۹۳۰ به ضرب گلوله به زندگی خود پایان داد و بدینگونه دیده از جهان فرو بست.
وی پیش از مرگ بر برگهای نگاشت: «برای همه میمیرم. هیچکس مقصر نیست و شایعات الکی راه نیندازید. اینجانب مرحوم از شایعه بدم میآید. مامان، خواهرانم، رفقایم مرا ببخشید. این روش خوبی نیست (و به هیچکس آن را توصیه نمیکنم) ولی من چاره دیگری نداشتم. لیلی، دوستم داشته باش. رفیق دولت، خانواده من عبارتند از: لیلی بریک، مامان، خواهرانم و ورونیکا ویتولوونا پولونسکایا. اگر زندگی آنها را فراهم کنی متشکرم. اشعار نیمه تمامم را به خانواده بریک بدهید. آنها میدانند چکار باید بکنند.»!
بسیاری معتقدند علت خودکشی او سرخوردگی شدید از وضعیت اجتماعی و سیاسی اتحاد شوروی در آن زمان بود. اگرچه جسد وی در گورستان بزرگان انقلاب دفن گردید. و وی در شوروی بزرگترین شاعر دوره انقلابی لقب گرفت اما شخص وی و اشعارش هیچگاه مورد توجه دولتمردان نبودند؛ چنانچه پاسترناک در رابطه با استالین که سالها بعد از مرگ مایاکوفسکی، گفته بود: «او بهترین و با استعدادترین شاعر کشور شوراها بود» نوشت: «این دومین کوشش دولتی و حزبی برای قتل یک شاعر ترقیخواه بود.» و بنیانگذار انقلاب اکتبر لنین نیز که گویا به هنر مدرن مخصوصاً به فوتوریستها علاقهای نداشت.
درباره مایاکوفسکی گفته است: «کمونیسم مورد دلخواه آنها، کمونیسم شلوغکاری و خروس جنگی است.»...