- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 169865 - 57/1
- وزن: 0.50kg
آمریکا
نویسنده: فرانتس کافکا
مترجم: علی عبداللهی
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 400
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
کارل، نوجوان ساده دل اروپایی، در جست و جوی خوشبختی از همه چیز دل می کند تا در آمریکا برای خود سعادتی نو دست و پا کند، اما ناباورانه در خلال ماجراهای پیچیده، سویه ی دیگری از ناکامی های خود و مردم آن سوی آب ها را می بیند.رمان پیشگویانه و خوش خوان آمریکا، سال ها پس از مرگ کافکا به پیشنهاد ماکس برود، با همین نام و برخی دستکاری ها در متن دست نوشته های نویسنده انتشار یافت و به زبان های مختلف ترجمه شد.
فرانتس کافکا در یادداشت های روزانه اش از کتاب امریکا به نام مفقود الاثر یاد کرده است. و به گفته ماکس برود اغلب در گفت و گوها آن را رمان آمریکایی خود می خوانده است. واژه مفقود الاثر به معنی غیبت است، بیانگر وضعیت کسی است که نمی دانیم کجاست، خبری از او در دست نیست و در زنده بودنش شک است. مفقود الاثر کسی است که به احضاریه های رسمی پاسخ نمی دهد، کسی که به پیغام ها بی اعتنا می ماند و خود پیغامی نمی فرستد. وضعیت شخص مفقود الاثر از لحاظ حقوقی با مرگ مرتبط است.
کافکا در نامه ای به ناشرش کورت ولف می نویسد که در مفقود الاثر قصد داشته مدرن ترین امریکا را تشریح کند. در میان نویسندگان برجسته آلمانی زبان، کافکا اولین کسی است که یک اعتصاب کارگری را (اگرچه در قالب یک مشکل ترافیکی) شرح می دهد، اولین کسی است که جنون یونیفرم پوش کردن و حذف کامل خصوصیات فردی را به سوژه ای ادبی تبدیل می کند. مفقود الاثر را روشن ترین اثر کافکا دانسته اند. احتمالا کافکا یک سال پیش از نگارش مفقود الاثر ، رمان مشهور چارلز دیکنز به نام دیوید کاپرفیلد را مطالعه کرده و آن را الگوی نگارش مفقود الاثر قرار داده است.
کافکا بنا به دلایلی که بر هیچ کس روشن نیست،در آستانه ی پایان کتاب،ناگهان آن را رها کرد.با استناد به یکی از نقل قول های ماکس برود در سال 1927،کافکا قصد داشته فصل پایانی اثر را به توصیف شکوفایی شخصیت کارل جوان در حرفه ی مورد علاقه اش اختصاص دهد و ماجرا را تا آنجا برساند که کارل به وطن اش باز گردد و با پدر و مادر میهن اش آشتی می کند.ماکس برود البته –درست بر خلاف همین نظر –در جای دیگری این دریافت را در تضاد با یادداشتی از خود کافکا در30 سپتامبر 1915 می داند که در آن قرار بوده کارل روسمان در این اثر هم مرگی شبیه مرگ یوزف.ک قهرمان قصر داشته باشد.
آمریکا کتابی نمادین است و رویداد ها در آن ارزشی نمادین دارند،که خواننده را در هزار تویی تاریک در پی خود می کشند،اما نه مفهوم نماد ها در آن به وضوح مشخص می شوند،نه آن اهمیتی را می یابند که مفهوم نماده در آن به وضوح مشخص می شوند،نه آن اهمیتی را می یابند که در زندگی که باید در زندگی شخصیت قصه داشته باشند.
کارل چشم بسته و کورمال کورمال پیش می رود،برای یافتن جایی سزاوار خود می ستیزد،تا روزی که به تئاتر اوکلاهاما پا می گذارد.در این مرحله در فصل پایانی پیش از قطعات،نماد معنای عمیق تری می یابد،و کافکا در آن جامعه ای را توصیف می کند که واجد نوعی کمال آرمان شهری است.به باور برود رمان قرار است در شکوفایی شگفت انگیز این تئاتر،که درواقع تئاتر جهانی است پایان گیرد،اما به صورتی که کافکا آرزو داشت و به طرزی فاجعه بار در روزگار مفقود بود.
فهرست
• آتشکار
• دایی
• خانه ی ییلاقی حومه ی تیویورک
• در هتل اکسیدنتال
• و...