- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 142224 - 55/5
- وزن: 1.00kg
آلکساندر پوشکین
نویسنده: الکساندر پوشکین
مترجم: ناهید کاشی چی
ناشر: جوانه توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 680
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1393 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مجموعه داستان ها
آلکساندر سرگییویچ پوشکین در ۲۶ ماه مه ۱۷۹۹ در مسکو به دنیا آمد. تولد پوشکین با عید پاک و همچنین با روز تولد نوه تزار پاول همزمان بود. به همین جهت تولد شاعر نابغه با شادی و سرور ملی مصادف گردید.سرگی لوویچ پدر پوشکین سرگردی بازنشسته و مادرش نادژدا اسیپاونا از نژاد آبراهام هانیبال امیرزاده حبشی بود. آبراهام در کودکی اسیر و به تزار پیوتر کبیر هدیه شده بود. او توانسته بود با هوش و لیاقتش به سرداری رسیده و جزو نزدیکان پیوتر محسوب شود.
خانواده پوشکین از نظر فرهنگ و تمدن در سطح بسیار بالای جامعه قرار داشتند. علم، هنر و ادبیات مورد توجه خاص آنها بود. خانهی آنها همیشه پر از مهمان بود. شاعران، نقاشان و موسیقیدانان مرتب به آنجا رفت و آمد داشتند.پدر پوشکین کتابخانهی بزرگ و نفیسی از نویسندگان فرانسه و روس داشت.
این کتابخانه در زندگی آتی پوشکین نقش مهمی را ایفا کرد. پوشکین هنوز کودکی بیش نبود که از طریق همین کتابخانه با سخنوران بزرگ ادب قرن هیجدهم آشنا شد. اغلب نویسندگان و شاعران برجسته آن زمان در خانه پوشکینها دیده میشدند. آلکساندر کوچک با اشتیاق به گفتگوی آنها در باب شعر و ادبیات گوش میکرد. واسیلی لوویچ عموی او ادیبی سرشناس بود. بدین ترتیب کودکی پوشکین در محیطی ادبی سپری شد و طبیعی است که این وضعیت در پرورش علایق و تمایلات وی موثر بود.
در آن زمان خانوادههای اشرافی روس ترجیح میدادند به زبان فرانسه صحبت کنند. آلکساندر زبان فرانسه را به خوبی زبان روسی میدانست. او حافظهی خوبی داشت و بسیاری از مطالبی را که به فرانسه و روسی خوانده بود از حفظ بود.پوشکین نه تنها با ادبیات جهان آشنا بود بلکه دایهاش آرینا رادیانوونا که قصهگوی ماهری بود او را با داستانهای ملی کشورش آشنا میکرد و ترانههای محلی را برایش میخواند.
او قصه و ضربالمثلهای زیادی بلد بود و توانسته بود توجه پوشکین را به آنها جلب کرده و عشق به ادبیات فولکوریک روس را در او به وجود بیاورد. او با آشنا ساختن آلکساندر با اشعار فولکلور روس روحیه شاعر را از احساس نفرت و تحقیر نسبت به هموطنانش که با زندگی درباریان و اشراف اختلاف فاحشی داشت محافظت میکرد. پوشکین دایهاش را که تا آخر عمر دوست وفادارش محسوب میشد بسیار دوست میداشت و در چند اثر خویش به نامهای «غروب زمستان»، «به دایهام» و چند اثر دیگر با عشق و محبت از دایهاش یاد میکند.
پوشکین نویسندهی اولین داستان منثور روس است. او برای نخستین بار نثر ادبی را به صورت رماننویسی در روسیه بنیان نهاد. نام او در طی قرون متمادی همچنان زنده مانده است. اما آوازه او درتاریخ ادبیات رماننویسی با تمام جذابیت، شیرینی و جنبههای طنزی که او در آنها جای داده، با مقامی که در نظم دارد قابل قیاس نیست. فرق عمده بین نظم و نثر او در این است که او بیش از هر چیز شاعر بود. و اشعارش را به زبان مادری میسرود و معیار قضاوت در مورد اشعارش با خود او بود.
اما نثر برایش زبانی بیگانه محسوب میشد زیرا که در آن روزگار اشرافزادگان جز به زبان فرانسه صحبت نمیکردند و او موفق شده بود تا با کوشش و جهد بر رموز این زبان بیگانه راه پیدا کرده و بر آن مسلط شود. تنها گوشی حساس میخواست تا به لهجه پارانانسی او پی ببرد. با همه اینها در نثر او قید و بندهایی که از قوانین خاصی پیروی میکنند دیده میشوند که در شعر او وجود ندارند. پوشکین بیشتر اوقات به سرودن شعر میپرداخت. تنها در سال ۱۸۳۰ بود که تمام وقتش به داستاننویسی گذشت.
او از همان ابتدا میدانست که چه سبکی را باید دنبال کند. در سال ۱۸۲۳ در دفتر یادداشتش نوشت: «سبک ولتر میتواند بهترین نمونه خردمندانه باشد… دقت و کوتاهنویسی اولین گام برای نوشتن یک نثر خوب به شمار میآید. لازمه یک نثر خوب، تفکر و باز هم تفکر است. جملات پر زرق و برق عاری از اندیشه به هیچ کاری نمیآیند. اما شعر چیز دیگری است…»
نثر پوشکین، حاصل تأثیرپذیری از ادبیات فرانسوی است. او را میتوان از اولین پیشوایان مکتب ولتر دانست. نثر او آمیخته با ایجاز، روانی و سهولت، دور از هر گزافهگویی و آرایههای چشمگیر است که پیوسته بهسوی عریانی کلام حرکت میکند. پوشکین سخت شیفته ولتر بود. اما گرچه نثرش از نظر سادگی و ظرافت قابل قیاس با نثر ولتر است ولی بیپروایی آشکار، آزادی بیان، تندزبانی و بیتکلفی نویسنده فرانسوی را ندارد. بهطور کلی باید گفت که فضای حاکم در ادبیات قرن هیجدهم کاملاً در آثار پوشکین، حتی زمانی که مانند دیگر نویسندگان همعصرش تحت نفوذ والتراسکات و هوفمان قرار میگیرد، بهخصوص در داستانهایش مشهود است.
اولین تجربه داستاننویسی او مربوط به رمان تاریخی آبراهام پسر خوانده سیاه پیوتر کبیر میشود که در سال ۱۸۲۸ شروع به نوشتن آن کرد. این داستان سرگذشت جد او هانیبال است که نیمهتمام مانده و در زمان زندگی او تنها دو بخش آن به چاپ رسید. پوشکین در دوران تبعیدش در بولدینو، موفق به نوشتن پنج داستان کوتاه شد که یک سال بعد بدون درج نام نویسنده، تحت عنوان داستانهای بلکین به چاپ رسید.
اگر چنین فرض کنیم که این داستانها بهترین آثار او نبودند، ولی در هر حال ویژگیهای خاص او را در بر داشتند. باید گفت که او دیگر هیچگاه در هیچ یک از آثارش این چنین قوانین، سادهنویسی، دوری جستن از زیادهگویی و حاشیهنویسی را رعایت نکرده است. داستان توسط ملاکی متواضع و شهرستانی، به صورت سوم شخص، یعنی توسط راوی شرح داده میشود. این داستانها به شکلی ساده همراه با طنزی که در زندگی روزمره جا دارد بیان شده است. ولی هنر سادهنویسی به معنای درست کلمه را، در بی بی پیک پوشکین میتوان دید. معاصرین پوشکین با نثر او با دیدی بیتفاوت روبرو شدند.
تنها پس از گذشت سالیان بسیار مجبور به اعتراف شدند که نثر او شاهکار است. شخصیت تخیلی بلکین که به صورتی کمرنگ در مقدمه کتاب گنجانده شده، تنها پس از درگذشت او در داستان دهکده گاریوخینو کشف میشود. پرسناژهای این داستانها از نظر سادگی، سادهلوحی و جاهطلبی توأم با شکسته نفسی ایوان پتروویچ بلکین، از آثار جالب پوشکین به شمار میآیند....
فهرست
ابراهیم
داستان های مرحوم ایوان پتروویچ بلکین
یاداشت ناشر
شلیک
کولاک
تابوت ساز
ناظر چاپاخانه
دختر ارباب یا دختر خانم روستایی
تاریخ روستای گاریوخینو
رسلاولف
دوبرُفسکی
بی بی پیک
کرجالی
شب های مصر
دختر کاپیتان
سفر به ارزروم