- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 193367 - 204/3
- وزن: 0.30kg
آسمون ریسمون
نویسنده: ایرج پزشک زاد
ناشر: شرکت سهامی کتابهای جیبی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 275
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1342 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : باز چاپ
مروری بر کتاب
نويسنده در كتابش نابخردان خودبيني را كه دانش، هنر و ادب را به شوخي گرفته اند با نيش قلم خرده گير و باريك بين خود به انتقاد مي گيرد.این کتاب مجموعه داستانها و مقالات طنزی است که ایرج پزشکزاد به فاصله سالهای 1334 تا 1339 در مجله وزین فردوسی به طبع رسانده است.
از بابا پرسيدم: بچه چه جوری مياد توی شکم مامانش؟
بابا کمی فکر کرد. بعد گفت: بيا بريم توی حياط... به حياط رفتيم بابا يکی از بته گل رو نشون داد و گفت: اين بته اول يک تخم کوچيک بوده، بعد اين تخم رو تو زمين کاشتيم، بعد بهش آب داديم و بعد از مدتی بزرگ شد و حالا شده اين بته بزرگ که می بينی، منم تخم تو رو توی شکم مامانت کاشتم و بعد تو آمدی... پرسیدم: با دست کاشتی يا با بيلچه؟
بابا کمی رنگ به رنگ شد و گفت: با يک جور بيلچه مخصوص. پرسیدم: پای من هم آب دادی؟
گفت: آره پسرم٬ آب هم دادم. پرسیدم: با آب پاش يا با شلنگ؟ بابا نگاه تندی به من کرد و جوابی نداد... نمیدونم چرا عصبانی شده بود؟ گفتم من بايد بدونم.
گفت: با شلنگ. پرسیدم: خودتون آب دادين يا مش رضا باغبون؟
بابا يک دفعه برگشت و يک چک زد تو گوشم و گفت: برو گمشو پدر سوخته كره خر!!!