- موجودی: موجود
- مدل: 191685 - 85/3
- وزن: 0.50kg
آزادی
نویسنده: احسان نراقی
ناشر: افکار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 430
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو _ نو ؛ حدود 15 صفحه کتاب علامت گذاری شده
مروری بر کتاب
مجموعه مقالات و مصاحبه ها
برای روشن شدن مطلب لازم می دانم خاطره ای از « ژرژ گورویچ » در این باره برای خوانندگان کتاب نقل کنم. اول باید گفت که گورویچ بعد از جنگ جهانی از شارحین و مفسران معتبر افکار پرودن و مارکس بود و در به کار بردن روش دیالکتیک مارکس در فلسفه و جامعه شناسی از پیشکسوتان بنام است.
در تابستان سال ۱۹۶۴ ( یک سال قبل از مرگش ) به همراه گورویچ در سمیناری در یکی از کوهستان های ایالت کبک در کانادا شرکت داشتم. هر دو می بایست روز بعد از پایان سمینار به دعوت دانشگاه مونترآل به این شهر می رفتیم. از این رو گورویچ به من پیشنهاد کرد یک شبانه روز که وقت داریم در این کوهستان مفرح بمانیم. من با اشتیاق تمام پذیرفتم و از محضر او لذت فراوان بردم به خصوص که او داستان های جالبی از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ برای من نقل کرد که در هیچ کتابی نخوانده بودم.
گورویچ با افکار سوسیالیستی که بیشتر به نظریات پرودن نزدیک بود، در انقلاب اکتبر شرکت کرده بود و می گفت با گروهی همکاری می کرد که درصدد بودند سوسیالیسم را با دموکراسی در شوراها توام کنند ( اصولاً شوراها را پرودنیست ها مطرح کرده بودند ) . به گفته گورویچ در دوران انقلاب کارگران هم در این فکر بودند که در نظم جدید باید از آزادی کافی بهره مند گردند ولی « تروتسکی » و « استالین » زیر بار شوراها نمی رفتند.
لنین هم در ظاهر از شوراها سخن می گفت ولی او عجیب به تقویت حزب علاقه داشت. گورویچ می گفت حالا که نزدیک پنجاه سال از زمان انقلاب می گذرد، من به خوبی در مقایسه پرودن با مارکس می بینم که پرودن به مسائل و منویات کارگران نزدیکتر از مارکس بوده است. آنچه را پرودن به عنوان خطرهای ناشی از قدرت نامحدود دولت گفته بود با تجربه روسیه شوروی دیدیم که دولت به چه غول خوفناکی تبدیل شد و نتیجتا آزادی افراد را به کلی از میان برداشت.
بعد گورویچ گفت در نامه ای که پرودن به مارکس نوشته است خیلی مشفقانه به او توصیه می کند از جزم اندیشی و اقتدارگرایی و حذف دیگران اجتناب کند که این خصوصیات بلای سوسیالیسم در آینده خواهد بود. در عین حال گورویچ آینده نگری پرودن را تحسین می کرد چنان که ایجاد سازمان ملل و اتحادیه اروپا و گسترش دموکراسی از آرمان های او بوده است...
در حالی که ادیان جزءِ لایتجزای همه تمدنها و همه فرهنگها به شمار میروند چگونه میتوان نقش و سهم آنها را در گفت و گوی تمدنها نادیده گرفت؟ در تاریخ بشریت هیچ اجتماع انسانی فاقد وجه دینی نبوده است. همواره چنین بوده است. به همین دلیل است که گفت و گوی میان ادیان یک بُعد عمده گفت و گوی میان فرهنگهاست و میتواند به نزدیک شدن ارزشها در زمینههای اخلاقی و روحی کمک کند.
اما در زمان تحقق جهانی شدن و اشکال جدید فنون اطلاع رسانی، تدین چه صورتی باید داشته باشد تا گفت و گوی ادیان به لالبازی تبدیل نشود؟ در واقع این گفت و گو ممکن نخواهد بود مگر در جوهر تدین و در فراسوی مواضع خودمحورگرایانه. باید در گونهای نمادین خود را در یک «رنگین کمان بیابیم و دریابیم که بدون رنگ سبز، رنگ سرخ پدید نخواهد آمد و بدون رنگ سرخ، رنگ سبز مرئی نخواهد شد، و این را نیز بفهمیم که هر رنگ واحد است، و هیچ تماشاگری در خارج پیدا نمیشود که بتواند بی آن که خودش در جایی از این رنگین کمان قرار گرفته باشد، چیزها را ببیند.»
هر چند که دین امری کاملاً شخصی است، به هیچ وجه فردی نیست و نمیتوان خود را در حد تعلق به یک باشگاه و حتی به یک کشور محدود کرد. وقتی که صحبت از تدین پیش میآید، آدمی از طریق دین خود و پذیرش عمیق تنوع در ادیان دیگر مشارکت میکند زیرا که درک میکند که تنوع صورت اصلی جهانیگری است. این شکلِ عمومیت، گزینشی نیست بلکه خیلی عمیقتر از آن است. البته منظور این نیست که آدمی از هیچ سو محدودیتی برای خود قائل نشود، بلکه غرض این است که افراد آدمی همدیگر را بشناسند، و با هم گفت و گو کنند.
در این معنی، جهانیگری بیان و توضیح وحدتی است که هرکس به شیوه خود درمییابد. وانگهی هدف گفت و گوی میان ادیان یکی شدن اعتقادات و ارزشهای دینی، در نهایتِ امر، نیست. زیرا که پایان وجود ندارد، آنچه هست زندگی است. هدف در امکان گفت و شنود نهفته است و عبارت است از کشف تنوع، نه جست و جوی همخوانی و همسازی. در این صورت «آیا خواهید گفت که معنای یک سمفونی بتهوون در نهایت بخش آخر نهفته است و بقیه آن به همین بخش آخر بستگی دارد؟». نه. چنین نیست. بلکه هر لحظه زیبایی خود را دارد و معنای خود را میرساند.
فهرست
از رویا تا عمل (فراز و نشیب هزار ساله حقوق بشر)
نامهای به خاتمی: این جایزه توجه به همین جامعه مدنی شماست
منشا و سیر اندیشه مدارا در مغرب زمین و مشرق زمین
مدارا رمز انقلاب موفقیت آمیز/ مجله آفتاب
یک رفورم اساسی نیاز است/ هفته نامه گوناگون
ایران نمیتواند به تنهایی با یک امر منطقهای و بین المللی مواجه شود/ روزنامه آسیا
وحشت جامعه فرانسه و مسئله حجاب/ روزنامه شرق
خواستند، اما نتوانستند/ روزنامه ابرار
نگاهی به خاطرات نراقی/ بزرگ علوی
درمدح جنباندن حلقه اقبال ناممکن/ هوشنگ دولت آبادی
اقبال ناممکن نراقی/ روز به میر ابراهیمی