- موجودی: موجود
- مدل: 193337 - 112/5
- وزن: 0.30kg
آرزوهای بزرگ
نویسنده: چارلز دیکنز
مترجم: عنایت الله شکیباپور
ناشر: ارسطو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 335
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: دهه پنجاه - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
رمان در رابطه با بررسی کیفیت بورژوازی و سرمایه داری استعمارگر انگلستان در قرن نوزدهم، بیانگر واقعیاتی است که با هیچ تمهیدی انعکاس و ثبت آن را تاریخ به گونه پژوهشهای قراردادی نمی تواند عهده دار باشد.
فامیلی من پیریپ بود و اسمم فیلیپ اما از بپگی از این دو تا اسم فقط توانستم اسم پیپ را بسازم و روی خودم بگذارم.برای همین کم کم همه پیپ صدایم کردند.من اصلا پدر و مادرم را ندیدم.قبر آن ها در گورستانی تاریک و پوشیده از علف در یک کلیسا بود.روی سنگ قبرشان هم چیزهایی نوشته بودند.از روی حروف اسم پدرم روی سنگ قبر، فکر می کردم لابد پدرم مردی چهارشانه و تنومند بوده و موهای مشکی و وز وزی داشته است.از شکل حروف اسم مادرم هم حدس زدم که او حتما زن مریض حالی بوده و صورتش کک و مک داشته است.
پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانهای را در کلبهای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر او «جو گارجری» آهنگری پرتوان اما مهربان و نرمخو، میگذراند.
او که روزی برای سرزدن به قبر مادر و پدرش به گورستان میرود، به طور اتفاقی به یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه به نام «آبل مگویچ» برمیخورد. آن زندانی، داستانی ترسناک برای کودک سر و هم میکند تا پیپ، نانی برای رفع گرسنگی و سوهانی برای رهاییش از غل و زنجیری که به دست و پای او بستهاست، بیاورد.پیپ هم از روی ناچاری و هم از دلرحمی او را یاری میکند. مدتی بعد، پیپ توسط زنی میانسال و ثروتمند موسوم به «میس هاویشام» اجیر میشود تا گهگاه برای همنشینی و سرگرمنمودنش پیش او بیاید. هاویشام که روزگاری هنگام عروسی، معشوقش او را بیرحمانه ترک گفته، از آن زمان به بعد، به زنی دلسرد و انتقامجو بدل گشتهاست...