- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 131561 - 120/3
- وزن: 0.30kg
- UPC: 70
آتش در ایران باستان
نویسنده: اردشیر آذرگشسب
ناشر: اختر شمال
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 50
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
آتش یکی از عناصری است که نزد ایرانیان باستان بسیار مقدس و مورد ستایش بودهاست. آتش در اوستا به صورت آتَرش یا آتَر در پهلوی آتور یا آتخش یا آتش و در فارسی آذر یا آثش آمدهاست. فرشته نگهبان آتش در پهلوی آتوریَزت و در فارسی آذرایزد نامیده میشود. به سبب اهمیت مقامی که این فرشته داشته، پسر اهورامزدا خوانده شدهاست.
در آئین ایران باستان برای خشنودی فرشته آتش پیوسته در آتشکدهها و آتش دانهای خانهها چوبهای خوشبو به کار میبردند. در دین مزدیسنا آتش نشانهای از پاکی و راستی و اردیبهشت نگاهبان اوست. در ایران باستان پیدایش آتش از دو قطعه سنگ به زمان هوشنگ پیشدادی نسبت داده شده که بازماندهٔ آن جشن سده است که هنوز برقراری آن رواج دارد.
نویسنده در این کتاب در پی آن است تا با ذکر فقراتی از اوستا و با برابری دادن آنها با آیات قرآن و دیگر کتابهای آسمانی ثابت کند که زرتشتیان آتش را یکی از آفریدههای خدای بزرگ دانا که خالق و آفریننده همه چیز است میدانند و آن را مانند سایر عناصر عناصر چهارگانه مقدس و محترم میدانند ولی به هیچوجه آن را مورد پرستش قرار نمیدهند.
نقش مذهبی آتش در ايران باستان بيشترين سهم از نقشهای اين آفريده هفتم اهورامزدا را در متون دينی و تاريخی به خود اختصاص داده است و بيش از كاركردهای ديگر آن شناخته شده است، اما آتش كاربردهای ديگری هم در آن دوران داشته است.
آتش در دوره هخامنشيان كاركردی ارتباطی نيز داشت و از آن همانند تلگراف بي سيم استفاده مي شد. به فرمان خشايارشای هخامنشی (485 – 465 قبل از ميلاد)، از شوشتر و همدان، دو پايتخت بزرگ تا به سر حدات ايران برج هاي بسيار بلند به فاصله هاي معين ساختند و در بالای آنها پاسبانانی گماشتند تا شب ها به كمك شعله آتش و حركات و علايم مخصوصی كه به آن مي دادند، از اين برج به برج ديگر وقايع مهم دورترين حدود مملكت را به مراكز برسانند.
در سال 479 قبل ازميلاد، وقتي سپهبد ايران، آتن، پايتخت يونان را فتح كرد، در شب همان روز خبر به شاهنشاه رسيد كه در سارد پايتخت ليدی اقامت داشت. در شاهنامه و در يادگار زريران نيز آمده است كه با آتش افروزي در بالاي كوه هاي بلند لشگريان را به گرد آمدن و آماده حركت شدن خبر می دادند.
اين شيوه شايد در دوره های بعد هم مورد استفاده قرار گرفته باشد. به عنوان مثال، كوهی در اصفهان در نزديكی منار جنبان قرار دارد و بر بالاي آن آثار آتشگاهی به جا مانده است كه كارشناسان با توجه به بقاياي باروهای اطراف آن گمان ميبرند، شايد محلي براي ديده باني و علامت دادن براي آتش بوده باشد. در شيراز نيز كوهي در نزديكي دروازه قرآن است و بر فراز آن، جايگاهي است كه امروزه موسوم به «تنوره ديو» است و در گذشته احتمالا «تنوره ديد» ناميده ميشد.اين جايگاه نيز كاربردی اين چنينی داشته است.
آتش،عنصری براي جشن و نيايش
البته نقش آتش در مذهب و ارتباط نيز محدود نماند و براي آن آيينها، نيايشها و جشنهای زيادی برگزار شد و در فرهنگ مردم جای گرفت. آتش از زماني كه شناخته شد، همواره مورد توجه و احترام آدمي بود. در ميان ايرانيان نيز همواره اين عنصر حيات بخش مورد تكريم بوده است تا جايی كه ايزديی را به نام آذر / آتش ناميده بودند و روز نهم هر ماه و ماه نهم سال را با نام وي مي خواندند.
آنان در گراميداشت اين عنصر جشن هاي متعددي برگزار مي كردند كه از آن جمله است:
جشن سده
جشن سوري
آذر جشن
روز آذر از ماه آذر موسوم به «آذرگان» آذر جشني از زمره جشن هاي همنام شدن روز و ماه برگزار مي شد. در بخشی از يسنای اوستا نيز نيايشی ويژه آتش آمده است.