آئینه حقیقت

نویسنده: احمد سروش
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 380
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1341 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو  _ نو

مروری بر کتاب

شامل بیست و نه داستان و شعر و حکایت های تاریخی و ...

احمد سروش (۱۲۹۸ تا ۱۳۵۰ )، نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار در روزگار محمدرضا پهلوی ، در اوایل سلطنت محمدرضا، روزنامهٔ «لهیب » را منتشر می‌کرد که وجههٔ انتقادی داشت. او ارادت ویژه‌ای نسبت به اقبال لاهوری داشت و کلیات اشعار فارسی او را تدوین کرده است.بیژن ترقی در خاطرات خود گفته است که مسیحای جوانمرد مهدی اخوان ثالث ، همین احمد سروش بود.

شهسواری کشته می‌بینم به میدان شما
ای جوانان وطن، جان من و جان شما
چون جرس بس در خموشی‌ها به خود پیچیده‌ام
گشته‌ام آشفته‌بانگی در بیابان شما
خانقاه و مکتب و میخانه و مسجد تهی‌ست
ای دریغا برجوانمردی به دوران شما !
تا چو کوهی بر خودی خویشتن قائم شوید
قصه‌ها گفتم شما را از نیاکان شما
در تماشاگاه پیروزی ز فرط اشتیاق
همچو گویی می‌زنم دل را به چوگان شما
خواستم زان حق که تقدیرات او نامنتهاست
تا که تقدیر شما آید به فرمان شما
خود به زندانی نشستم سال‌ها تا بشکنم
آهنین دیوار ترس‌اندود زندان شما
از دلم بوی بهار آید ز بس نالیده‌ام
شب همه‌شب بر خزان افسرده‌بستان شما
ای بسا شب‌های تنهایی که افغان کرده‌ام
از برای «گنجه» و «تفلیس» و «افغان» شما
پرشکسته زین قفس پر می‌کشم، چون داده‌اند
بال جبریلی به مرغ درد الحان شما
بعد من هر جا غریبی ناله زد، یاد آورید
از غریبی‌های من؛ ای من به قربان شما!
من به تنهایی و غمناکی خود فانوس‌وار
کورسویی داشتم هر شب به ایوان شما
عمر من در غربت اندوه و تنهایی گذشت
می‌روم من، دست حق بادا نگهبان شما

فهرست

آدینه
ابراهیم
علیه
پیوند
جمال
آواز
عباسه
جعفر
فطرت
رویا
هستی
مامون
و...